ازخانه چارچوب درت راشکسته اند

ازخانه چارچوب درت راشکسته اند
باب الحوائج پدرت را شکسته اند
 
عمداً مقابل پسر ارشدت زدند
یعنی غرور گل پسرت راشکسته اند
 
بازو و سینه ـ کتف و سرت دردمی کند
هرجا که بوسه زد پدرت ، را شکسته اند
 
ای مرغ عشق خانه حیدرکمی بــپـر
باورنمی کنم که پرت را شکسته اند
 
ازطرز راه رفتن وقد هلالی ات
احساس میکنم کمرت را شکسته اند
 
ابری ضخیم سرزد و ماهت خسوف شد
بی شک فروغ چشم ترت را شکسته اند
 
دندانه های شانه پرازخون تازه شد
اصلاً بعیدنیست ، سرت راشکسته اند
 
بابستری کبود وپرازلاله های سرخ
آئینه های دور وبرت را شکسته اند
 
زان آتشی که بر شجرطیبــه زدند
ثلثی زشاخ و برگ وبرت را شکسته اند
27
0
موضوعهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزایام بستری در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) | ماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعریاسر حوتی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه,واحد
زبانفارسی

حاج منصور ارضی
حاج حیدر خمسه
جبار بذری
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت