اربعین شه دین سبط پیمبر آمد

اربعین شه دین سبط پیمبر آمد
محشری رفت ز نو محشر دیگر آمد
 
روز شد تیره تر از شام چو با ناله و آه
ام لیلا به مزار علی اکبر آمد
 
شور محشر به جهان گشت به پا چون کلثوم 
به سر تربت عباس دلاور آمد 
 
کرد از پنجه غم جامه جان چاک رباب
با صد افغان به مزار علی اصغر آمد
 
آه از آن دم که ز دل ناله بر آورد چو رعد
بسر قبر حسین زینب اطهرآمد
 
گفت ای جان برادر ندهد گریه مجال
تا بگویم که مرا بی تو چه بر سر آمد
 
هر کجا ناله نمودیم ز داغ غم تو
بر سر ما چو اجل خولی کافر آمد
 
سر تو بر سر نی بود و سکینه تا شام
جلوی اسب دوید و عقب سر آمد
 
دست بسته چو رسیدم به نزدیکی شام
روز ما در نظر از شام سیه تر آمد
 
وارد شام چو گشتیم زنی از لب بام
سنگ افکند به فرق علی اکبر آمد
 
هوش رفت از سر جودی که چو در بزم یزید 
ضربت چوب تو را بر لب انور آمد
5
0
موضوعاربعین و بازگشت اهل بيت (عليهم السلام) و جابر امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت