- صفحه اصلی
- گفتم به دل، که وقت نیایش، شب دعاست
گفتم به دل، که وقت نیایش، شب دعاست
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-378950
گفتم به دل، که وقت نیایش، شب دعاست
پرواز کن که مقصد من «سُرّ من رآ»ست
آنجا که هست، آینهٔ شادی و سرور
اشراق عشق و عاطفه و جلوهگاه نور...
آنجا که انبیا همه هستند در طواف
آنجا که عشق و عاطفه دارند اعتکاف...
آنجا که دیدهها، پلی از آب بستهاند
یعنی دخیل اشک به «سرداب» بستهاند...
چشم هزار ماه جبین، مشتری اوست
نقش نگین وحی، در انگشتری اوست
محبوب نازنین سراپردهٔ خداست
در کائنات، رحمت گستردهٔ خداست
چون روح، در تمامی اعصار جاری است
جان جهان، ذخیرهٔ پروردگاری است
سنگ بنای کعبه، سیاهی خال اوست
وجه خدای جَلَّ جَلالُه، جمال اوست
جانْ بیفروغ طلعت او جان نمیشود
او حجت خداست که پنهان نمیشود
روزی که ظلم پُر کند آفاق دهر را
احلی من العسل کند این جام زهر را
آن روز، روز سلطنتِ داد و دین رسد
یعنی زمین، به ارث به مستضعفین رسد...
پُر میکند ز عدل خود این خاک تیره را
آیینهٔ بهشت کند، این جزیره را
یوسف به بوی پیرهنش زنده میشود
دلهای مرده با سخنش زنده میشود...
او را بخوان در آینهٔ ندبه و سمات
فرزندی از سلالهٔ طاها و محکمات
روی لبش تلاوت لبیک دیدنیست
آری دعای او به اجابت رسیدنیست
احیاگر معالِم دین خداست او
شمسالضحای روشن و نورالهداست او
::
الهام، کم گرفتی از آن فاطمینَفَس
با خود حدیث نَفْس کن، ای مانده در قفس
یکبار خواندهای، که جوابت ندادهاند؟
آتش گرفتهای تو و آبت ندادهاند؟
تکرار کن به زمزمه در سجده و رکوع
ای دیدگان شبزده! «فَلْتَذْرَفِ الدُّموع»...
ای حُسنِ مطلع همهٔ انتخابها
تو آفتاب حُسنی و ما در حجابها
مضمون بکر و ناب «مناجات جوشنی»
فرزند اخترانِ درخشان و روشنی...
دیشب به خوابم آمدی ای صبح تابناک
خواندم «متی ترانا» گفتم «متی نراک»
«یا ایها العزیز!» ببین خسته حالیام
چشمان پُر ستاره و دستان خالیام
ماییم آن خسی که به میقات آمدیم
شرمنده با «بضاعت مزجات» آمدیم
شام فراق سورهٔ والیل خواندهایم
یوسف ندیده «اَوفِ لَنا الکَیل» خواندهایم
یا ایها العزیز! به زیباییات قسم
بر حُسن بیبدیل و دلآراییات قسم
دلها ز نکهت سخنت، زنده میشود
عالم به بوی پیرهنت، زنده میشود
صبح وصال تو، شبِ غم را سحر کند
آفاق را نگاه تو زیر و زِبَر کند
موسی تویی، مسیح تویی، مکه طور توست
شهر مدینه چشم به راهِ ظهور توست
تنها نه از غمت دل یاران گرفته است
چشم بقیع، تَر شده، باران گرفته است
شعرِ «شفق» حدیثِ زبانِ دلِ من است
تکرار نام تو، ضَرَبان دل من است
95
0
موضوعولادت امام زمان (عج)
گریزمناجات با امام زمان (عج)
شاعرمحمدجواد غفورزاده (شفق)
قالبمثنوی
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
حالا که من حس میکنم حالم خراب است
موضوعامام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج) | امام زمان (عج)
مژده ای دل که جان جان آمد...
موضوعامام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج)
آمد بشر نیمه شعبان به خرمی
موضوعامام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج)
فیض روح قدسی باز طبع مرده را جان داد
موضوعامام زمان (عج)
آشکار از پرده عیدی جان فزا دیدار کرد
موضوعامام زمان (عج)
روز میلاد شهی راد و عظیم الشانست
موضوعامام زمان (عج)
میلاد سعید مهدی موعود است
موضوعامام زمان (عج)
خـالـت بـتـا بـه عـارض نـیـکـو
موضوعامام زمان (عج) | امام زمان (عج)
صف بیارایید رندان! رهبر دل آمده
موضوعامام زمان (عج) | امام زمان (عج)
همیشه رهسپرم سوی جاده ی خورشید
موضوعامام زمان (عج) | امام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج) | انقلاب اسلامی | حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
باز هم جشن نیمه ی شعبان
موضوعامام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج) | انقلاب اسلامی
ساقیا خیز در این عید مبارک مقدم
موضوعامام زمان (عج)
ای که در خم گیسو بسته یی بزنجیرم
موضوعامام زمان (عج)
تعالی الله از نیمه ی ماه شعبان
موضوعامام زمان (عج)
چو یار پرده ز رخسار برگرفت امروز
موضوعامام زمان (عج)
ای منفعل تو را ز رخ انور آفتاب
موضوعامام زمان (عج)
جلوه گر گشته ، نام پیغمبر
موضوعامام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج) | امام زمان (عج)
یا الهی صل و سلم علی محمد و آل احمد اباصالح
موضوعامام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج)
مژده ای یاران عطر گل به گلستان آمد
موضوعامام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج) | امام زمان (عج)
شب قدر است و شد عید امشب
موضوعامام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج) | امام زمان (عج)
شد کوچه به کوچه پر از آهنگ سلامم
موضوعامام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج) | امام زمان (عج)
گل بریزید چون نیمه ی شعبان است
موضوعامام زمان (عج)
گریزامام زمان (عج) | امام زمان (عج)
رب صل علی محمد محمد و آل محمد
موضوعامام زمان (عج)
برای ما نگاهت آفتاب است
موضوعامام زمان (عج) | امام زمان (عج) | امام زمان (عج)
آن صدایی که مرا سوی تماشا میخواند
موضوعامام زمان (عج)