چه باصفاست به لطف و عنایت داور

چه باصفاست به لطف و عنایت داور
مرورِ خاطره‌ی اهلِ بیتِ پیغمبر
 
بیا سری بزنیم ای موالیان علی
به خانه‌ی گل طاها، به خانه‌ی کوثر
 
چه روزگار خوشی داشت بیت وحی خدا
چه زندگیِ خوشی بود خانه‌ی حیدر
 
چه رفت و آمدِ خوبی در آن حوالی بود
کنار هم، همه گل‌های فاطمه یکسر
 
علی، حسین و حسن را به جان صدا می‌زد
شنیدنی‌تر از آن بود، لفظِ پیغمبر
 
به دستِ مادرِ خانه که سفره می‌شد پهن
کمک به فاطمه می‌کرد، نازنین دختر
 
به ناز، شانه به گیسوی کودکان می‌زد
چه عاشقانه به هر صبح و شام این مادر
 
طلوعِ فجر که می‌شد، تمامِ اهل حرم
همه نظاره‌گرِ نورِ زُهره‌ی أزهر
 
نمازِ ظهر که می‌خواند، دیدنی‌تر بود
سجودِ ماه، و تقلیدِ ذاتیِ أختر
 
هزار نور ز رخسارِ فاطمه می‌ریخت
به دیدگانِ علی، صبح و ظهر و شب یکسر
 
شکوفه‌های بهاری که غنچه وا می‌کرد
حیاتِ خانه‌ی او بود، جنتِ کوثر
 
بهشت را به همین بیت می‌توان حس کرد
بهشتِ عدن کجا، بیتِ خمسه‌ی أطهر
 
حسن کنار پدر می‌نشست در مسجد
علی سمیعِ کلامِ پیمبرِ داور
 
میانِ خطبه‌ی جدش، به شوقِ دیدارش
حسین تکیه زنان می‌نشست بر منبر
* *
درونِ حال و هوای خوشِ حرم ناگاه
صفای خانه بهم ریخت، بیت شد مضطر
 
ز اِرتحالِ پیمبر، دو روز نگذشته...
هجوم شد به سرایش، هجوم شد بر در
 
رسید اینهمه عصیان، ز جبت و طاغوتی
که هیزم‌آورِ دوزخ شدند، تا محشر
 
ز ضربه های غلافی، به شانۀ عصمت
شکست بازوی زهرا نه، بازوی حیدر
 
لگد زدند چو بر پهلوی کنیز خدا
عبور کرد ز روی درِ حرم، لشکر
 
جواب سیلیِ زهراست دستِ فرزندش
که انتقام بگیرد، از آن دوتا کافر
 
علی به خانه نشست و گُلَش به گِل، اما
بجاست خیرِ کثیرِ نبی در این معبر
 
هر آنکه یاورِ مولاست، رهروِ زهراست
مدافعِ حرم است و مدافعِ رهبر
 
شهادت آینه‌ی مادر شهیدان است
شهید پیروِ زهراست تا صفِ آخر
9
0
موضوعهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریز
شاعرمحمود ژولیده
قالبقصیده
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت