- صفحه اصلی
- چاره نماند ای همسفر من
چاره نماند ای همسفر من
چاره نماند ای همسفر من
بسته به زنجیر بال و پر من
خدا نگهدار ای جسم بی سر
خدا نگهدار برادر من
وای از گردش ایام
می روم به شهر شام
زینب ماند و نامحرم
زینب مانده و ایتام
واویلا بسوز ای دل
آن باغ من کو آن یاس من کو
آن پاسبان احساس من کو
یک سو بود شمر یک سو سنان است
اکبر کجا رفت عباس من کو
شد وقت سواری ام
غرق آه و زاری ام
ای یاران کجا رفتید
برخیزید به یاری ام
واویلا بسوز ای دل
120
0
موضوعخروج از کربلا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمیثم مومنی نژاد
قالبنا مشخص
سبک پیشنهادیواحد,زمزمه,نوحه
زبانفارسی
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-10591
حاج میثم مؤمنی نژاد
حاج میثم مؤمنی نژاد
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
برای رفتن شام و وداع شاه شهیدان
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
بوستان لاله رویان حجیز
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
قرآن زینب افتاده بر خاک
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان