پس آن علیله هجران کشیده با دل شاد

پس آن علیله هجران کشیده با دل شاد 
عصا گرفت به دست و به دشت پای نهاد 
 
به هر قدم که نهاد او چو نی نوایی داشت 
به دل خیالی و اندر سرش هوایی داشت
 
گهی بگفت که از خدمت جناب پدر 
روم به خیمه لیلا بر علی اکبر 
 
گهی بگفت که اول روم به خاطر شاد 
به سوی حجله قاسم کنم مبارک باد
 
گهی بگفت روم این زمان به دیده تر 
به سوی خیمه ببوسم لب علی اصغر 
 
گهی بگفت که فیروز کوکبم امشب 
چو گل شکفته به دامان زینبم امشب 
 
از این حکایت جانسوز جودیا بگذر 
که سوخت ز آتش آه تو جان جن و بشر
6
0
موضوعاربعین و بازگشت اهل بيت (عليهم السلام) و جابر امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت