نسیم از سر گیسوی یار می آمد

نسیم از سر گیسوی یار می آمد
دوباره نخل امامت به بار می آمد
میان مکه و یثرب به منزل ابواء
در اوج گرمی صحرا بهار می آمد
صدای ولوله تا اسمان هفتم رفت
قرار سینه ی هر بیقرار می آمد
برای تهنیت از عرش حضرت جبریل
ودسته دسته ملک بی شمار می آمد
نشاند خنده به لبهای جعفر صادق
سپیده ای که به شبهای تار می آمد
شبیه حیدر و زهرا ز نسل پیغمبر
عزیز حضرت پروردگار می آمد
 
همین که غنچه ی لبهای او شکوفا شد 
به صورتش نمک فاطمی هویدا شد
 
همیشه ورد لبت آیه های قران است
ولایتت بخدا از اصول ایمان است
حمیده امده چشمان خویش را واکن
ببین که روی لب مادرت فقط جان است
قدوم تو برکت، چشم های تو رحمت
به یمن آمدنت سفر ه ها پر از نان است
تو از تبار کریمانی و کرم داری
اگر گدا به در خانه ات فراوان است
به لطف اینهمه اولاد پاک و طاهر تو
چقدر گنبد فیروزه ای در ایران است
یکیست شاه چراغ و یکیست معصومه
یکیست ضامن آهو که در خراسان است
هزار مرتبه شکر خدا به جای ارم
پناه بی کسی ام آستان سلطان است
 
همیشه بین قسم ها تو رایجی آقا
تویی که حضرت باب الحوائجی آقا
41
0
موضوعولادت امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزمدح امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
شاعرحجت بحرالعلومی
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت