مبهوت مانده فلسفه از این کمال ها

مبهوت مانده فلسفه از این کمال ها
ازلطف او گرفته زبان ها مجال ها
 
یک لحظه مصطفی و همان لحظه مرتضاست
یک جا ظهورکرده جمال و جلال ها
 
از بوسه بوسه های پیمبر به دستهاش
هردو رسیده اند به اوج کمال ها
 
با یک خطابه ، کار نبی گونه کرد و گفت
تنها علی است مرز حرام و حلال ها
 
سکان عرش و رشته خلقت به دست اوست
ترسی نداشت در دل خود از جدال ها
 
... نفرین اگر نکرد به امر امام بود
او فاطمه است، مظهر این امتثال ها
 
آن روز اگر بلال اذان شکسته خواند
امروزروی مأذنه ها ما بلال ها . . .
 
. . . با روضه می کشیم وسط پای کوچه را
بعد از گذشت این همه از عمر سال ها
 
آتش کجا و معجر ریحانه بهشت...!؟
ماندند زیـر بار چــراهـا سئــوال هـا
 
یک جمله عمق جان مرا واژه واژه سوخت
آخـر چگـونه پـرزده با اینــکه بال هـا. . . . !؟
19
0
موضوعهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزمدح حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعریاسر حوتی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت