قرار بود که عمری قرار هم باشیم

قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم
 
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
 
اگر تمام جهان دشمنی کند با ما
من و تو یار هم و جان‌نثار هم باشیم
 
کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم
 
در این دیار اگر خشکسالی آمده است
خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم
 
نگفتیم ز چه خون گریه می‌کند دیوار؟
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم؟
 
نگفتیم ز چه رو رو گرفته‌ای از من ؟
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم ؟
 
به دست خسته‌ ی تو دست بسته ‌ام نرسید
نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم
 
شکسته است دلم مثل پهلویت آری
شکسته ‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم
42
0
موضوعهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها) | ماجرای مسجد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرمحمد مهدی سیار
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه,واحد
زبانفارسی

حاج میثم مطیعی
حاج سید مهدی میردامادی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت