طوبای تو میان دلم قد کشیده است

طوبای تو میان دلم قد کشیده است
بین من و خیال خودم سد کشیده است
احساس می کنم به تو نزدیک می شوم
جزر مرا نگاه تو ، مد کشیده است
این جذبه ی طلایی بالانشین تو
بال مرا حوالی گنبد کشیده است
دست خدای عز و جل روی قلب ما
این بار سوم است محمد کشیده است
نوری رئوف در حرمت موج می زند
الطاف کاظمین به مشهد کشیده است
 
بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو
 
بگذار خاک پای تو نقاشی ام کنند
سجاده ی دعای تو نقاشی ام کنند
بگذار بر کنار قدم های هر شبت
با رشته ی عبای تو نقاشی ام کنند
بال و پرم بده که شبیه کبوتری
امروز در هوای تو نقاشی ام کنند
بگذار از زمان ازل تا همیشه ها
آقای من برای تو نقاشی ام کنند
وقتی میان خانه دعا پخش می کنی
مسکین ترین گدای تو نقاشی ام کنند
 
بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو
 
ای بالش تو دست امام رئوف ما
ای  سایه بان روی تو بال فرشته ها
تا آمدی امام رضا گریه اش گرفت
ای مستجاب چله ی سجاده دعا
تا یک تبسمی نکنی پا نمی شود
خورشید از مقابل گهواره ی شما
این گونه بی نقاب نظر می خوری عزیز
این قدر در مقابل آیینه ها نیا
آقا قرار ما سر میدان کاظمین
ای اولین زیارت ما بعد کربلا
 
بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو
 
هر صبح چهارشنبه مقیم تو می شوم
از زائران صبح نسیم تو می شوم
روزی اگر به طور مرا راهیم کنند
سوگند می خورم که کلیم تو می شوم
وقتی که از محله ی ما می کنی عبور
کوچه نشین دست کریم تو می شوم
بر پشت بام گنبد زرد و طلائیت
مثل کبوتران حریم تو می شوم
کم کم در ابتدای خیابان کاظمین
دارم همان گدای قدیم تو می شوم
 
بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو
84
0
موضوعولادت | مدح امام جواد (علیه السلام) | امام جواد (علیه السلام)
گریز
شاعرعلی اکبر لطیفیان
قالبترجیع بند
سبک پیشنهادیمدح
زبانفارسی

حاج مهدی اکبری
حاج سید مهدی میردامادی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت