ضعفی شدید نیروی او را گرفته بود

ضعفی شدید نیروی او را گرفته بود
دیگر توان زانوی او را گرفته بود
 
در ازدحام پشت در و دود و شعله ها
آتش سراغ گیسوی او را گرفته بود
 
می خواست تا جدا شود از پشت در ولی
تیزی میخ ، پهلوی او را گرفته بود
 
تحتِ فشار لنگه ی در گیر کرده بود
بی خود نبود در ، بوی او را گرفته بود
 
مولا چه می کشید و چه می دید لشگری
در کوچه دور بانوی او را گرفته بود
 
باید به وضع خانه کسی می رسید پس
زینب به دست جاروی او را گرفته بود
 
فرصت نکرده بود که چادر به سر کند
شکر خدا که در روی او را گرفته بود
17
0
موضوعهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریز
شاعرمحمد جواد پرچمی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج روح الله بهمنی
حاج محمود کریمی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت