شهر من ، کربلای ذاتم بود

شهر من ، کربلای ذاتم بود
گریه هایم همان فراتم بود
 
جبرئیل تو بودم و فطروس
نیمه ی دیگری از صفاتم بود
 
من که پنجاه سال فدات شدم
تازه این ، خمسی از ذکاتم بود
 
این که خواب ضریح می بینم
همه بعد از تشرفاتم بود
 
لحظه ای بعدِِِِ ِ تو نخندیدم
بی تو غم بود ، بی تو ماتم بود
 
جای پیرا هن تو را پر کرد
بوریایی که در دهاتم بود
 
تکه ای از تو دست هر کس بود
کفن و پیراهن ، عباتم بود
 
من خودم مقتل الحسین شدم
دلم از سلسله رواتم بود
 
هیچکس جز توام نجات نداد
روضه ات کشتی نجاتم بود
20
0
موضوعمناجات با امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمدح امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | شهر کربلا ، بین الحرمین و... امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرنا مشخص
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت