سرنوشت آن گل پرپر نمی‌دانم چه شد

سرنوشت آن گل پرپر نمی‌دانم چه شد
شرح این خون‌گریه را آخر نمی‌دانم چه شد
 
احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود
آن سفارش‌های پیغمبر نمی‌دانم چه شد
 
روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت
آشیانش سوخت، بال و پر نمی‌دانم چه شد
 
چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد
«در» که کلاً سوخت، میخ در نمی‌دانم چه شد
 
بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید
حالت گلبرگ نیلوفر نمی‌دانم چه شد
 
شد فدک سیراب از سرچشمه‌ی پهلوی او
لاله‌های رسته بر بستر نمی‌دانم چه شد
 
دست‌های شوهرش زخمی شد از ردّ طناب
ریسمان بر گردن حیدر نمی‌دانم چه شد
 
هیچ کس قبر شریفش را نمی‌داند کجاست
آخرِ این قصه را دیگر نمی‌دانم چه شد
11
0
موضوعهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعر عباس احمدی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج منصور ارضی
حاج میثم مطیعی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت