زود بر انگشتر صحرا نگین انداختند

زود بر انگشتر صحرا نگین انداختند
چون عقیق سرخ خود را بر زمین انداختند
 
مثل بارانی که مشتاق است خاک تشنه را
از فراز ناقه‌ها خود را چنین انداختند
 
پس به یاد اکبر و عباس روی قبرها
خویشتن را از یسار و از یمین انداختند
 
روی قبر کوچک عباس جای مادرش
خویش را با ذکر یا ام‌البنین انداختند
 
خاک را بر سر زدند و سر به خاک آنقدر که
روی پیشانی دشت تشنه چین انداختند
 
اربعین شد که پس از نام رقیّه در کتب
اکثر مقتل‌نویسان نقطه‌چین انداختند
89
0
موضوعاربعین و بازگشت اهل بيت (عليهم السلام) و جابر امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزشهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
شاعرمجید تال
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت