زمین گهواره‌ی ماهِ ربابه

زمین گهواره‌ی ماهِ ربابه
داره آروم، می‌گرده؛ بخوابه
می‌جوشه اشکِ شوقش چشمه‌چشمه
چشای آسمونم خیسِ آبه
 
چشاش‌و حتی وقتی که می‌بنده
نگاش شیرین‌تر از حلوا و قنده
بهشتِ آسمونا خالی می‌شه
بهشتِ رو زمین وقتی می‌خنده
 
پَرِ قنداقه‌ش از پرواز میگه
صدا گهواره‌ش از اعجاز میگه
«علی‌اصغر» شد اسمش؛ چونکه بابا
بهش کوچیکترین سرباز میگه
 
کی گفته جا توی لشکر نداره ؟!
بدونه هر کسی باور نداره
بنی‌حیدر پُر از مردِ نبرده
علی‌اصغر؛ علی‌اکبر؛ نداره
 
شبای آسمون؛ جشنِ شرابه
می‌گن خورشید، هم می‌خواد بتابه
می‌گه مادر به اهلِ آسمونا
یه کم آروم‌تر؛ بچه‌م بخوابه !
 
لالایی‌هاش مثِ روضه می‌مونه
زمین شونه‌ش می‌لرزه؛ تا می‌خونه
می‌گه مادر یه وقت از شب نترسی !
نگاه کن؛ آسمونه؛ مهربونه !
 
کنارِ باغچه‌ی رویا می‌شینم
گل از گلدونِ فردامون می‌چینم
بذار آروم بگم؛ پاییز نفهمه
الهی که دومادیت‌و ببینم !
 
دلِ پاکت مثِ دریا بزرگه
چقد دستات مثِ بابابزرگه
تو هم مثل باباجون مرد، می‌شی
خدای روزِ عاشورا بزرگه !
 
رباب و آرزوهای درازش
قنوتای پُر از راز و نیازش
تا بچه‌ش تشنه می‌شه؛ آب می‌شه
دلش می‌ریزه روی جانمازش
 
به جز گریه نداره راهِ دیگه
زمانِ خنده‌هاش کوتاهه دیگه
با غصه‌ش داره از حالا می‌میره
خدا صبرش بده شش‌ماهِ دیگه
73
0
موضوعولادت حضرت علی اصغر (علیه السلام)
گریزشهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) | مصائب حضرت رباب
شاعررضا قاسمی
قالبچهار پاره
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت