زمین غم را کنار انداخت، سرتاسر به وجد آمد

زمین غم را کنار انداخت، سرتاسر به وجد آمد 
جهان در لحظهٔ میلاد پیغمبر به وجد آمد
رسید و خواندمش! از شوقِ نامش باز هم اسپند
برایش دانه دانه در دلِ مجمر به وجد آمد
چکید از خنده اش عطر گلابِ ناب! تا جایی... 
که استشمام کرد و هر سحر قمصر به وجد آمد
أبوذر با صدای هر اذان شد وارد مسجد
به عشقش اقتدا کرد و از این دلبر به وجد آمد
دل انگیزانه با لحن حجازی تا تلاوت کرد
دل قران؛ خصوصاً سورهٔ کوثر به وجد آمد
محمد یامحمد یامحمد یارسول الله
دلم همواره با این ذکر، تا محشر به وجد آمد
 
به إذنش آمدم عیدی بگیرم تا شوَم عاشق
شب میلادِ فرزندش امام جعفرِصادق
 
نگاهش تا ابد آرامشی دلخواه و ممتد شد
شبیه جدّ خود خوشنام شد! نامش محمد شد
کرَم از جانبش پیوسته پُر کرده ست دستم را
چنانچه قسمتِ اولادهایم رزقِ بی حد شد
چه شاگردانِ جابرگونه ای تحویلِ عالم داد
چه استادانه در فقه و اصولِ دین زبانزد شد
دلش شد صادقیه، خط به خط لبریز شد از حق
هر آنکس از کنار حوزهٔ علمیه اش رد شد
خدا را پای «توحید مفضل» میشود فهمید
جهان با بندگی آغاز و راهی سمتِ مقصد شد
رئیس مذهبم میخوانمَش یک عمر و این یعنی
هوادار و مطیعِ دیگری هرگز نباید شد
 
برایم با تشیّع ساخت اسلام و چه اسلامی
برایش کاش باشم مایهٔ زینت نه بدنامی! *
 
***
 
*امام صادق علیه السّلام فرمودند:
یا مَعْشَر الشِّیعَةِ إنَّکمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَینا کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً.
ای شیعیان، شما به ما منسوب هستید، پس مایه زینت ما باشید نه مایه آبروریزی ما.
مشکاة الأنوار، ص67
37
0
موضوعولادت | ولادت حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم) | امام صادق (علیه السلام)
گریزمدح حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم) | مدح امام صادق (علیه السلام)
شاعرمرضیه عاطفی
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت