زخمیِ زنجیرم کبودِ بی شمارم

زخمیِ زنجیرم کبودِ بی شمارم
بر شانه هایم زخمهای کهنه دارم
 
همشیرۀ خورشیدم و بانوی نورم
هر چند که در پنجه ی گرد و غبارم
 
شامِ غریبانیِ عصر خیمه هایم
آن چادر خاکیِ در حال فرارم
 
نام مرا با خطّ نا محرم نوشتند
یعنی اسیر کوچه های روزگارم
 
دیگر نمی آید به دنبالم مغیلان
دیگر ندارد آبله کاری به کارم
 
من حضرت یعقوبم و یوسف پرستم
بر سینه ام پیراهنت را می فشارم
 
دسته گل یاسی ندارم بر مزارت
امّا به جایش تا بخواهی لاله دارم
 
انگار من خوابیده ام در این بیابان
انگار تو افتاده ای روی مزارم
 
من با نیابت از تمام خاندانم
بر آستان خاکی ات سر می گذارم
48
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا | اربعین و بازگشت اهل بيت (عليهم السلام) و جابر | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزعصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعلی اکبر لطیفیان
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت