دل ها به هم لب ها به هم سرها به هم خوردند

دل ها به هم لب ها به هم سرها به هم خوردند
خیل ملک از قسمت پرها به هم خوردند
 
بر دیدن ماهی که نور فاطمه دارد
در کهکشان انگار اخترها به هم خوردند
 
نور حسین آمیخت با نور حسن, درتو؛
بالاخره نور برادر ها به هم خوردند
 
یک مرتبه در اکثر میخانه های شهر
دروقت میلاد تو ساغر ها به هم خوردند
 
درمکتب هست علم قطعا بهتر از ثروت
غیراز ابوذرها, ابازرها به هم خوردند
 
غیر از ابوذرها و سلمان ها, دراین درگاه؛
درکثرت خُدّام قنبرها به هم خوردند
 
در رفت و آمدها به یاد مادر افتادم
در رفت و آمدها که هی درها به هم خوردند
 
ای وای, از آن کوچه های تنگ وقتی که؛
بر روی نِیْ چون جام مِیْ سرها به هم خوردند
114
0
موضوعولادت | مدح امام باقر (علیه السلام) | امام باقر (علیه السلام)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها) | ورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمهدی رحیمی زمستان
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت