خواهر نگو ،خاکستر خواهر می آید

خواهر نگو ،خاکستر خواهر می آید
با کوهی از غم ، خسته و بی پر می آید
 
ای شاهد بر نیزه ی دربدری هام
چشم تو روشن ، صاحب معجر می آید
 
امروز یعنی با صدای «یا حسینم»
ته مانده ی جانم کنارت در می آید
 
ای بی کفن! ای بی سر و سامانی من
برخیز زینب را ببین با سر می آید
 
با دستباف مادر و گهواره و مشک
همراه من یک حلقه انگشتر می آید
 
یادت می آید با چه شکلی رفتم، اکنون
انگار اصلاً یک کس دیگر می آید
 
از شهر بی شرم نگاه خیره سر ها
سقا کجایی ؟ دختر حیدر می آید
102
0
موضوعاربعین و بازگشت اهل بيت (عليهم السلام) و جابر | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریز
شاعرعلیرضا لک
قالبغزل
سبک پیشنهادیواحد سنگین
زبانفارسی

حاج محمود کریمی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت