بدون چون و بدون چرا نمی ماندند

بدون چون و بدون چرا نمی‌ماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمی‌ماندند
 
چه کربلاست که عالم به‌هوش می‌آید
پس از شنیدن چاووش‌ها نمی‌ماندند
 
به التماس، به خواهش، به هر چه که می‌شد
خلاصه قافله می‌رفت، جا نمی‌ماندند
 
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
از اشتیاق حرم روى پا نمی‌ماندند
 
فروختند النگوى نوعروسان را
قدیم معطل این چیزها نمی‌ماندند
 
شب زیارتى اربعین، دهاتى‌ها
به احترام تو در روستا نمی‌ماندند
 
فقط دو مرتبه باید به کربلا بروى
بدین طریق بفهمى چرا نمی‌ماندند
 
خدا نبود اگر این «حسین، حسین» نبود
و بندگان خدا، با خدا نمی‌ماندند
23
0
موضوعمدح امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزشهر کربلا ، بین الحرمین و... امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | اربعین و بازگشت اهل بيت (عليهم السلام) و جابر امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعلی اکبر لطیفیان
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت