با ضرب پا افتاد گل، گلزار خونی شد

با ضرب پا افتاد گل، گلزار خونی شد
در بی هوا پرتاب شد، دیوار خونی شد
 
خیلی نمی دانم چه پیش آمد ولی ناگاه
گل غرقِ خون شد، تیزیِ مسمار خونی شد
 
 
وقتی دو دستش بسته شد با ریسمان صبر
چشم پر آب حیدر کرار خونی شد
 
از بس فشار آمد به بار شیشه ی آن گل
روی سپید غنچه اش انگار خونی شد
 
بالقوه محسن یک حسین و یک حسن بوده
بالفعل در راه علی، آن یار خونی شد
 
تا سِرّ مُستودع فدا شد فضه راهی شد
بال و پر آن مَحرم اسرار خونی شد
 
 
در کربلا جسم حسین آن قدر زخمی بود
هم پیرهن، هم شال، هم دستار خونی شد
 
از بس که با کینه به جسمش نیزه را جا کرد
حتی لباس و دستِ نیزه دار خونی شد
10
0
موضوعهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمحمد جواد شیرازی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج منصور ارضی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت