با اینکه نا ندارد و قامت کمان شده

با اینکه نا ندارد و قامت کمان شده
چون کوه پشت حیدر کرار مانده است
 
هر شب برای غربت و مظلومی علی
تا صبح گریه کرده و بیدار مانده است
 
از نحوه قدم زدنش حدس میزنم
چشمان ضرب دیده او تار مانده است
 
کمتر شده تورّم پلکش ولی هنوز
بر پیکرش جراحت بسیار مانده است
 
حتی نفس که میکشد آزار میکشد
بدجور بین آن در و دیوار مانده است
 
از پارگی پیرهنش چند رشته نخ
با رنگ سرخ بر نوک مسمار مانده است
 
زیر لگد که دنده پهلو شکست٬ دید..
محسن بروی خاک چه خونبار مانده است
 
زخمش عمیق مانده با خونریزی شدید
زینب برای بستن آن زار مانده است
 
ای فضه لا اقل تو جواب مرا بده
این جای پای کیست به دیوار مانده است؟
26
0
موضوعهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزایام بستری در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرمحمد بنواری (مهاجر)
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج محمدرضا طاهری
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت