ای روضه‌روضه داغ تو جان‌سوز، یا حسین

ای روضه‌روضه داغ تو جان‌سوز، یا حسین
ای داغ تا همیشه جهان‌سوز، یا حسین

با روضۀ تو دم به دم آتش گرفته‌ام
با بیت بیت محتشم آتش گرفته‌ام

«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»

این ماتمی که آتش آن در جهان گرفت
داغی که شعله‌اش به پر قدسیان گرفت

داغی که برد تاب و توان از دل همه
شاید که خوانده با دل بی تاب فاطمه

«ای کشته فتاده به هامون حسین من
ای ماه دست و پا زده در خون حسین من»

بودند دیو و دد همه سیراب و ای دریغ
در خیمه‌های آل عبا تیر بود و تیغ

مهجور مانده است سلیمان کربلا
غوغا به پاست در دل میدان کربلا

نبض زمین و نبض زمان نامرتب است
انگار وقت رفتن خورشید زینب است

محشر شده‌ست در دل اهل حرم به پا
غرق تلاطم است دگر خاک نینوا

حالا حسین آن‌که جهان بی‌قرار اوست
دل از جهان بریده و خود بی‌قرار دوست

او می‌رود که زنده کند خاک مرده را
این خاکیان دل به مذلت سپرده را

او می‌رود قیامت عظمی به‌پا کند
این خاک معصیت‌زده را کربلا کند

لب تشنه می‌رود سوی گودال قتلگاه
خورشید می‌رود که شود روشنای راه

گویا زمان معجزه‌های پیمبری‌ست
اعجاز او ولی همه از جنس دیگری‌ست

معراج اوست از دل گودال قتلگاه
تنها و تشنه، بی‌کس و مظلوم و بی‌سپاه

از خون وضو گرفته و قد قامت الصلات
صف بسته‌اند پشت سرش عرش و کائنات

برپا شده‌ست در دل مقتل نماز او
زیباتر است از همه راز و نیاز او

در سجده از تمام جهان دل بریده است
تنها که نیست؛ لشکر کوفی رسیده است

سرنیزه‌ای برای طواف سر آمده
تیری به استلام لب و حنجر آمده

«انا الیه...» بر لب و... عالم به تاب و تب
چشمش به سوی زینب و... عالم به تاب و تب

وقت نماز سر شده بر روی نیزه‌ها
قد قامت الصلات بخوان خاک کربلا

معراج اوست در دل خون دیدنی شده
قرآن آیه آیه چه بوسیدنی شده

«وَ اَم حَسِبتَ» کار جهان را نظاره کن
خورشید روی نیزه! طلوعی دوباره کن!

54
0
موضوعمناجات با | عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرگروه قتیل العبرات
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیمناجات,روضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت