امشب ز شیدایی پر از فریاد هستم

امشب ز شیدایی پر از فریاد هستم 
فارغ ز جور طعنه ی بیداد هستم 
با هر تکانی کز نسیم مهر آید
محو بلندای قد شمشاد هستم
جانانه می نوشم ز جام بی قراری
از هر چه پیمان در جهان آزاد هستم 
هر سو دلم را می کشاند عاشقانه
مانند گیسو در مسیر باد هستم 
میل مناجات و دعا دارم دوباره 
از دلبر خود طالب امداد هستم 
 
ای یادگار مجتبی ای پور زهرا
دلتنگِ عطر کوی تو هستم سَراپا
 
 
وقتی دلم مستِ مناجات خدا شد 
با نام زیبای تو آن دم آشنا شد 
با تو تمام واژه ها سرمست هستند 
گویا دوباره بر لبت جاری دعا شد 
زیباترین روح پرستش در دو عالم 
روح بلندت مقتدای ماسِوا شد 
با تو ولایت اوج و پروازی دگر یافت 
ذکر دلارایت مِیِ اهل ولا شد 
ای کوثر ناب نگاهت جام مستان
با گوشه چشمت خاک دل ها کیمیا شد 
 
گفته امام حق به تو ای نور مطلق
هستی ولیِّ حق ما ای رهرو حق 
 
 
یک شب تماشای حریمت قسمتم کن 
بنما کرم گرد ضریحت دعوتم کن 
دانم به دیدار توام ناقابل اما 
منت گذار و زیر دین و منتم کن 
بار دگر بالا ببر دست دعایت 
بهر سلوک عشق خود پر همتم کن
با یک دعای مهربانانه چو مادر 
با خادمیِ خود رهین عزتم کن 
آقا قسم بر عصمت زهرای اطهر 
دیگر کریمانه روا هر حاجتم کن 
 
آقا کریم بن کریم جانم فدایت
کِی می شود هستی خود ریزم به پایت
 
 
ما یک صحیفه راز را در سینه داریم
در دل خزان و در دو چشم خود بهاریم
وقتی دل ما می شود تنگ مدینه
بر آن ضریح پاک تو سر می گذاریم
وصفت اگر ناممکن است اما به عالم
عشقى به جز مدح شما در دل نداریم
صدها بهشت آید به دیدار حریمت
دلدادگان صحن و این دارالقراریم
دعوت کن آقا کوله بار خود ببندیم
ما که بدون لطف تو بی برگ و باریم
 
سجده به خاک تربتت فوز عظیم است
کرب و بلای شهر ما عبدالعظیم است
20
0
موضوعولادت حضرت عبدالعظیم حسنی
گریز
شاعرمحمد مبشری
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت