ایها المظلوم-ayohalmazloom
ولادت-امام-جواد-علیه-السلام
لطفاً برای جستجوی گریز های متفاوت در این مناسبت به کادر جستجوی گریز در سمت راست صفحه مراجعه فرمایید
نمایش هر صفحهمورد
یا به این کوچه معروف گدارا نکشید..
یا کشیدید ز ما دست عطارا نکشید
رزق ما دیدنتان بود..غذا را نکشید!
ما گداییم،شما منت مارا نکشید!
 
منت از ماست که که بر دیدنمان آمده اید!
به گدایان گرفتار،بفرما زده اید
 
قصه ی لطف شما قصه ی اقیانوس است
حکم ما شب زده ی دربدر فانوس است
برسانید به هرکس ز خودش مایوس است
غصه ای هست اگر!چاره ی آن در طوس است
 
عاقبت کلبه ی احزان رضا گلشن شد
با جواد ابن رضا چشم همه روشن شد.
 
آسمان خنده به لب میل به باران دارد
ماه از شوق به کف آینه قرآن دارد
شاه ما گرچه حسودان فراوان دارد..
چشمشان کور که خورشید به دامان دارد!
 
عجب است این پسر امروز پیمبر نشده
هیچ مولودی از او با برکت تر نشده!
 
وجناتش سکناتش شرف مصطفوی
ریخته در نظرش معجزه های نبوی
خنده اش فاطمی و جذبه چشمش علوی
چه بگوییم به او؟؟قندو نبات رضوی!
 
قل هو الله احد ریخته بر لبهایش
ای به قربان صدای خودش و بابایش
 
سیر کردیم به قرآن خدا خط به خطش
خیره ماندیم به تفسیر و کلام و لغتش
با خداوند یکی بوده دقیقا صفتش
جان به این خالق و این دیکته بی غلطش!
 
“چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی”
سجده کردیم بر آن خال سیاه عربی!
 
ای دل از سنگ‌شدن دل بکن و گوهر باش
آب هر چشمه نشو قطره ای از کوثر باش
سلطنت خواهی اگر در دوجهان نوکر باش
کاظمینی شده دست علی اصغر باش
 
که خدا عیدی مارا دو برابر داده
رزق ما میرسد امشب ز دو آقا زاده
 
این پسر کیست که منظومه ی عرفان شده است
شیرخواره ست ولی پیر بزرگان شده است
ششمین جلوه ی سی جزء ز قرآن شده است
علی دیگری از عرش نمایان شده است
 
شیر شیر است دلیر است چه کوچک چه بزرگ
برمیاید ز علی ابن حسین کار سترگ
 
نخل اگر نخل رباب است ثمردار تر است
دست اگر دست حسین است گهردار تر است
این پسر از همه در معرکه سردار تر است
از دوصد مرد به پیکار جگردار تر است
 
تیغ شمشیر خود از پیچش مو ساخته است
جوشن جنگی خود را ز گلو ساخته است
 
حیفِ این گل..قدم آخر این راه شد و
چشم برهم زدنی امد و شش ماه شد و
نفسش تنگ شد و بسته و کوتاه شد و..
دیر از آمدن حرمله آگاه شد و..
 
همه گفتند که این بار نباید بزند
هیچکس فکر نمیکرد چنین چنین بد بزند!
 
حنجر سرخ و سفیدش که به یک سو خم شد
بین خون آینه ی صورت او مبهم شد
گلوی نازک و آن تیرِ سه لب توام شد
بدن و صورت و حنجر همگی درهم شد..
 
سری اصلا به تنش نیست ولی جان دارد
لطف تیر است که این طفل سه دندان دارد
کیست امشب سفره جودش به پاست
جود گفتم پس جواد ابن‌الرضاست
 
کیست جزاو جود حق را جلوه‌گر
آنکه حیران مانده از جودش بشر
 
او سراپا خیر و مهر و رحمت است
رأفت حق بر امام رأفت است
 
ضامن آهو نصیبش نور شد
غصه و غمها ز قلبش دور شد
 
حضرت حق از سر عشق و صفا
جود خود را داده کامل بر رضا
 
معدن گنجینه‌ها پیدا شده
کوری دشمن رضا بابا شده
 
حق‌تعالی باب رحمت را گشود
کشف گشت معدن لبریز جود
 
آمدآنکه که جود در بنیاد اوست
جود ارث خالص اجداد اوست
 
سربه تعظیمش فرود آورده عرش
زیر پایش بال حور العین فرش
 
از نگاهش زشت زیبائی شود
کل عالم حاتم طائی شود
 
چشمهء رحمت به نامش متکی ست
اوهمان زنجیره نسل علیست
 
گر نمی‌بود او امامت هم نبود
بی ولای او ولایت هم نبود
 
بارش لطفش زِهر ابری فزون
نام او در دفتر شیعه ستون
 
برتر از اندیشه و افکار اوست
سدّ لبریز و ذخیره دار اوست
 
حوض احسانش بود پهن و عمیق
بر رکاب دل نشسته چون عقیق
 
فصل نو در مصحف اسلام اوست
صاحب هر اختیار تام اوست
 
کل عالم در ثنای او زبان
غیرحق هر کس به مدحش ناتوان
 
بهر شیعه در مقام جستجو
نیست مولودی مبارک‌تر از او
 
او گل ریحانه و خوش‌ظاهر است
باطنش هم صاف و پاک و طاهر است
 
در بساط عشق‌بازی از نیاز
کعبه می‌خواند به سمت او نماز
 
رخصت لیل و نهار و زندگی‌ست
بی تقارن در مقام بندگی ست
 
مست عطر ناب انفاسش هواست
خاک زیر پای او نرخ طلاست
 
تا قدم‌هایش براین عالم نشست
رونق بازار خوبی‌ها شکست
 
گرچنین ماه رجب شد سرفراز
از وجودش کرده کسب امتیاز
 
آمد آنکه سفره داری کار اوست
جود و احسان بنده دربار اوست
 
دیدگانش دل‌ستانی می‌کند
با گدایان مهربانی می‌کند
خبر آمد نشود دست گدا رد امشب
دیدنی گشته کرمخانه ی مشهد امشب
ابتران را روی لب ناله ی ممتد امشب
کوثری آمده با نام محمد امشب
 
باز هم نغمه لب آیه ی اعطینا شد
صلواتی بفرستید رضا بابا شد
 
آن که باشد ز همه با برکت تر آمد
یادگار خلف موسی جعفر آمد
آنکه او را به جهان نیست برابر آمد
یک رضاجان دگر ، قند مکرر آمد
 
مژده وصل به کنعان ِ فراق آمده است
حضرت ضامن آهوی عراق آمده است
 
آمده باب مراد همه دنیا بشود
آمده تا همه ی زندگی ما بشود
آمده یک نفره لشکر بابا بشود
آمده منتقم حضرت زهرا بشود
 
چون حسن بر همه ی فاطمیون سالار است
از فلانی و فلانی چه قدَر بیزار است
 
به کریمان جهان داد کرم یاد ، جواد
غالبا بیشتر از خواهش ما داد جواد
رمز هر معجزه ی پنجره فولاد ، جواد
خانه آباد کند ، خانه اش آباد جواد
 
می دهد مثل رضا حاجت ما ، نشنیده
” گوش این طایفه آواز گدا نشنیده “
 
حضرت بنده نواز ، ای کرم رویایی
شرف الشمس ِ جوانان ِ بنی الزهرایی
از طفولیت خود نه ، ز ازل آقایی
حرز دادی به عدویت ، چه دل دریایی …
 
تو چه کردی که به تو دشمنت ایمان دارد
این شفاخانه برای همه درمان دارد
 
حضرت عشق مگر لطف تو پایان دارد ؟
با شما نا شدنی ها همه امکان دارد
خانه ات ثانیه به ثانیه مهمان دارد
کاظمینت چه قدَر بوی خراسان دارد
 
رو به تو کرد بیابان و گلستان برگشت
مور آمد در ِ این خانه ، سلیمان برگشت
 
دم به دم از تو رسیده است به این دنیا فیض
قطره با فیض نگاهت شده یک دریا فیض
تا ابد گشته ز عمر کم تو معنا فیض
لب به گهواره گشا تا ببرد عیسی فیض
 
آمدی تا که کنی راه علی را کامل
شد ز تیغ دو دم ِ نطق ِ تو رسوا باطل
 
ای امید همه ، دریای کرامت ، الغوث
قمر ِ شمس ِ شموس آه ز ظلمت ، الغوث
گم شدم ، ای پدر هادی امت ، الغوث
کی رسد پی سحر این شب غیبت ، الغوث
 
غم گرفته همه آبادی ما را آقا
برسان جمعه ی آزادی ما را آقا
حمد بی حد خدای رحمان را
که ز نور آفرید نیکان را
قدرتش را به رخ کشید و سپس
خلق فرمود نور ایمان را
از میان تمام مخلوقات
برگزید عالمانِ قرآن را
راسخون را امینِ وحیَش ساخت
ساخت از علمشان حکیمان را
با اَمینانِ وحی، در عالَم
برتری داد خَلقِ انسان را
از میانِ تمام امت ها
خود سوا کرد ما محبان را
چارده نور در دلِ ما ریخت
داد بر ما تمامِ احسان را
یکی از آن چهارده انوار
هدیه شد خطّه ی خراسان را
قبل از آن در مدینه بابا شد
ای بنازم قدومِ جانان را
در همان نونهالی اَش، پدرش
مُلکِ زَر ساخت خاک ایران را
ما شدیم عاشقان آن حضرت
داد بر ما کلید رضوان را
چون عیان شد جمال زیبایش
همه دیدند روی سبحان را
شد جوادالائمه سلطان و...
ما همه سائلان، کریمان را
 
ای مَدار ولایتِ عظما
یا جوادَالائمه ادرکنا
 
ای جمالِ ربوبی اَت زیبا
وی جلالِ الهی اَت والا
حوریانِ بهشت آمده اند
تا گذاری قدم به این دنیا
ای بهای جنان ز لبخندت
سالها منتظر تو را بابا
در نگاهِ رضا پر از شوق است
خوش بنازد به قامتت جانا
دودمانت ندیده مولودی
اینچنین پر ز برکت، ای آقا
مادرت هم ندید میلادت
عمه ی با فضلیتت، حتی
تو که هستی که اینهمه بردی
دل ز آل محمد ای یکتا
چون به دنیا دو دیده وا کردی
گوشِ جانت به هر صدا، شنوا
نورِ رویت به آسمان ساطع
برکاتِ وجودی اَت، غوغا
سجده اَت در کمالِ آرامش
اَشهَدَت، لا اِلهَ اِلّا الله
به رسولِ خدا گواهی داد
آن زبانت به شیوه ای، شیوا
کف زدند اهلِ آسمان و زمین
چونکه گفتی علی ولی خدا
 
ای مدار ولایت عظما
یا جوادالائمه ادرکنا
 
ای امامِ تمامِ مخلوقات
قبله گاهِ تمامیِ حاجات
اهلِ عالم تو را چنین خوانند؛
نقطه ی عطفِ کلِ موجودات
ای تو را علم اول و آخر
با خبر از جمیعِ مکنونات
ظاهر و باطن از تو مخفی نیست
عالَم و آدم و همه ذرات
ای بنامت هزار و یک اَسماء
وی خدا را به هر صفت مرآت
همه ما را به اسم بشناسی
آگهی از درونِ ما بِالذّات
میشناسند از تو خالق را
به تو سوگند جمله مصنوعات
هر که دریای علم را داراست
از تو یک قطره اَش ز معلومات
فیلسوفانِ دهر معترفند...
نزدِ تو علمشان چو مجهولات
دیده عالَم مناظراتِ تو را
اِبنِ اَکثَم کجا و آبِ حیات!
تو کجا، دانشِ قیافه شناس!
ای خدا را نشانِ ذات و صفات
مشرکان، سرکشان، تو را دشمن
سازشِ تو به دشمنان، هیهات
ما کجا، وصفِ تو کجا، آقا
همه اینها بضاعتی مزجات
 
ای مدار ولایت عظما
یا جوادالائمه ادرکنا
 
ای نگاهت، نگاهِ رحمانی
همه اوصافِ توست، سبحانی
یک نظر گر کنی به خَلقِ جهان
میشوند اهلِ دین همه، آنی
دوستانند جمله در قِلَّت
دشمانند در فراوانی
شیعیانت میانِ عسر و هرَج
عاشقانِ تو در پریشانی
مومنین را گِره بکار افتاد
مسلمین را به درد، درمانی!
یک نظر کن سوی محبانت
که تو حاجاتِ هر که را دانی
خیلِ حاجات بر تو آوردیم
تا تو حاجت روا بگردانی
انتظارِ فرج شده دشوار
آه از این انتظارِ طولانی
دستِ ما را به دستِ او برسان
جانِ ما را در او نما فانی
کن لباسِ فرج بر اندامش
با دعا، یک دعای طوفانی
خصمِ زهرا ز مکه بیرون کن
فتح کن کعبه را به آسانی
حجِ ما با امامتِ مهدیست
همرهِ سیدِ خراسانی
برسان مرگِ سرخِ ما، سوگند...
بر ابومهدی و سلیمانی
 
ای مدار ولایت عظما
یا جوادالائمه ادرکنا
چه خوب شد که روی خاک مرده پا گذاشتی
 خوش آمدی قدم به روی چشم ما گذاشتی 
چه منتی سر قدر سر قضا گذاشتی
 تویی که پای جای پای انبیا گذاشتی
 
 تجلی عطا و مظهر سخا خوش آمدی
 خوش آمدی علی اکبر رضا خوش آمدی
 
 تو آمدی و شد رکاب نور صاحب نگین
 تو آمدی و جمع شد بساط فتنه از زمین
 نماز ابتر از وجود تو امام هشتمین
 تو را که آفرید حق به خویش گفت آفرین
 
 صفا گرفته خانه‌ی امامت از حضور تو
 تو آمدی مدینه غرق نور شد ز نور تو
 
 تو آمدی دل علی مدار شیعه شاد شد 
به پیش طفل علم تو فقیه بیسواد شد
 چقدر بعد تو میان ما گدا زیاد شد
 ابالحسن به لطف مقدمت ابالجواد شد
 
 تویی که مثل نور سمت آینه شتافتی
 تویی پیمبری که نیل جود را شکافتی
 
 تو از تبار فاطمه معنی صداقتی 
تو از شکوه مرتضی تو وارث شجاعتی
 تو از حسینی و حسن تو جلوه‌ی امامتی 
رجب مرجب از تو شد تو چشمه‌ی سخاوتی
 
اگر وجود نازنینت ای گل رضا نبود
بهانه ای برای فضل و بخشش و عطا نبود
 
تویی نسیم مغفرت که بی کران وزیده ای
تویی که در سیاهی جهان ما سپیده ای 
تویی که جود و بخشش ائمه را چکیده ای
تو طلعة الرشیده ای‌، تو غره الحمیده ای
 
 قیام ما قعود ما ز برکت قنوت توست
 هزار مطلب نگفته در دل سکوت توست
 
عزیز حضرت رضا هزار جان فدای تو 
همه زمینیان  و آسمانیان فدای تو
 و پیر و کودک و جوان و نوجوان فدای تو
 به هر زمان و هر مکان و هر زبان فدای تو 
 
تویی که باب رحمتی بیا عنایتی بکن
 سه جا به داد میرسد بیا وساطتی بکن
شمیم عشق می‌رسد دوباره بر مشام ما
نسیم رحمت خدا وزد به خاص و عام ما
مگر بهشت آرزو گشوده شد به نام ما
مگر خدای خواسته جهان شود به کام ما
 
که بهر دل‌شکستگان در امید باز شد
هزار قفل غم ببین که بی‌کلید باز شد...
 
شمس ضحی که می‌دمد ماه ز هر نظاره‌اش
بود طلوع این قمر تجلّی دوباره‌اش
تا که نگاه می‌کند بر رُخ ماه‌پاره‌اش
غرق ستاره می‌شود کنار گاهواره‌اش
 
نهم امام را به‌ بر، امام هشتم آورد
بضعۀ دوم نبی، کوثر دوم آورد
 
خوی و خصال مصطفی، علم و کمال مرتضی
شرم و حیای فاطمه، حُسن و جمال مجتبی
زُهد امام چارمین، عزم شهید کربلا
حکمت باقرُ الحِکَم، دانش صادقُ الوَرا
 
کَظم امام کاظم و صبر رضا در او بُوَد
وجود او به ملک جان، کمال آرزو بود...
 
فروغ بزم قدسیان، چراغ آسمان تویی
مُدوّر زمین تویی مُدبّر زمان تویی
خدای را امین تویی جهات را امان تویی
تجسم یقین تویی فراتر از گمان تویی
 
تو وارث پیمبری شافع روز محشری
قسم به کوثر خدا خیر کثیر کوثری...
 
ای به سریر عصمت از بعد رضا قدم زده
به هشت سالگی دم از امامت اُمَم زده
به قله‌های مکرمت، کرامتت علم زده
اساس واقفیّه را ظهور تو به هم زده
 
تویی که شد ز نور تو طلوع صاحب الزمان
پُر برکت‌ترین کسی که آمده‌ست در جهان
رسیدم باز هم بی استخاره
حرم حال خوشی دارد دوباره
شب است و آسمان با یک اشاره
به روی صحن می ریزد ستاره 
 
دوباره دل فقیرِ خانه زاد است
مقیم جنّتِ باب الجواد است
 
تماشا میکنم این تاب و تب را
چشیدم دم به دم طعم رطب را
ببین مولودِ آیینه نسَب را
چراغان میکند ماهِ رجب را
 
خبر آورده با خود نصّ قرآن 
پدر شد حضرتِ شاهِ خراسان
 
سلامی عرض کردم محضرِ یار
مبارک باد گفتم! کردم اقرار
که هر ثانیه مشتاقم به دیدار
زدم رویِ ضریحش بوسه ده بار
 
دل از من برده؛ خیلی بیقرارم 
جواد إبن رضا را دوست دارم
 
دو چشمانش پناهِ اهل عالم
دعایش بهترین دارو و مرهم
به عشقش میچکد بارانِ نم نم 
نگاهش هست اعجازِ دمادم
 
به روی سنگ اگر ذکری بخواند
سریعاً میشود درّ و زبرجد
 
همان ذکری که عشقِ «إن یکاد» است-
-جواد است و جواد است و جواد است
کراماتش چنان در ازدیاد است
بساطِ حاتم طایی کساد است
 
شبیه حضرت موسی بن جعفر
به سائل میدهد از هر چه بهتر
 
همان عشقی ست که در جستجویم
گدای او شدن؛ شد آرزویم
کنارش گرچه غرقِ گفتگویم
نیازی نیست از حاجت بگویم
 
نشستم تا که از ماهِ منیرم
براتِ کربلا عیدی بگیرم! 
بار دیگر عشق با الفاظ من همراه شد
باز شعرم از شعور تازه ای آگاه شد
نغمه وگلبانگ "جانم یا ولی الله" شد
صحبت از خورشید شد ازآسمان ازماه شد
 
فیض نوری آمد وطبع مرا پُرنور کرد
جلوه ی ماه رجب قلب مرا مسرور کرد 
 
با گل رویت جهان را باز گلشن کرده ای
غنچه ی لبخند را غرق شکفتن کرده ای
ساحت باغ تولا را مزیّن کرده ای
دیده ی خورشید  دل را باز روشن کرده ای
 
ماهی وهفت آسمان عشق همرنگ توبود
خوب شد زود آمدی خورشید دلتنگ توبود
 
جود را گفتم صدا می زد که دریایش تویی
علم را گفتم ندا در داد دانایش تویی
عشق را گفتم صدا زد شور وغوغایش تویی
«یامن ارجوه لکل خیر» معنایش تویی
 
مهروماه آسمان نوری زمشکات توأند
عالم وآدم گدای جود وخیرات توأند
 
ازکلام وحی گشته نورباران سینه ات
علم الاسما بود یک گوهر گنجینه ات
می درخشد تا قیامت پرچم سبزینه ات
پور اکثم ها همه ماتند در آئینه ات
 
صحبت از دریا اگر چه درحد این قطره نیست
آن که فیض ازتو نبرده، ای فروغ دیده کیست؟
 
مژده ی آزادگی را بر اسیران می دهی
نور برآئینه ی روشن ضمیران می دهی
رشته مروارید را دست فقیران می دهی
بهتراز آن را اگرکه بر امیران می دهی
 
می کنی بردشمن دین با کرم روشنگری
«قدرزر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری»
 
آسمان خاک قدم های تو را برداشته
قبضه ی خاک تو را بهر شفا برداشته
عطرجانبخش تو را با خود صبا برداشته
هرکه با نام شما دست دعا برداشته
 
برروی بال دعای خویشتن گُل می زند
با تولای شما برآسمان پُل می زند
 
من که با ذکر مدام تو عبادت می کنم
کی تولای تو را با نفس قسمت می کنم
گرچه از هجران کوی تو شکایت می کنم
ازهمین جا با شما قصد زیارت می کنم
 
یا ولی الله !  ای نور دوعالم السّلام
یا امین الله، ای فیض معظم السّلام
 
آفتابا ذره ات را آسمان پرواز کن
بر محبانت دری از لطف و احسان باز کن
درکلام من به وصف خویشتن اعجاز کن
توشه ی فردای رستاخیز مارا ساز کن
 
گرچه شعرم ای «وفایی» نیست مانند کمیت
هدیه ای آورده ام بهر رئوف اهل بیت
نوری ز عرش آمد و وقتِ سپیده شد
مابِین شهر صوت اذانی شنیده شد
در صور جسم،نفخه ی روحی دمیده شد
آئینه ی جمال نبی آفریده شد
 
خورشیدِ روی بام رضاجان ما..،سلام
ای سومین محمد ایمان ما..،سلام
 
لبخند تو به خوشه‌ی گندم سلام کرد
بامِ عروج ، بالِ تو را احترام کرد
شُرب نگاهِ تو چه شرابی به جام کرد
چِل سال انتظار پدر را تمام کرد
 
از قعرِ چاهِ طعنه ی مَردُم..،رها شدی
تو یوسف مدینه ی یعقوب ما شدی
 
جود تو شیعه را ز گدایی مُعاف کرد
باید به دور دست کریم‌ات طواف کرد
حُبِّ تو ریسمان دلم را کلاف کرد
حتّی عصا به مرتبه ‌ات اعتراف کرد
 
عشق تو حُکم قطعیِ حفظ شعائر است
هرکس که بی ولای تو مُرده‌است..،کافر است
 
در فصل‌فصلِ کوچ،شبیه کبوتریم
از کاظمین تا حرم طوس می پریم
جیره‌بگیرِ گندم خواهر_برادریم
ما ریزخوار سفره ی موسی‌بن جعفریم
 
این کاسه‌ها رسیده به خوان سِتُرگ تو
قربان سفره‌داری بابابزرگ تو
 
در خاک ما نسیم دل‌انگیز یاس‌هاست
ایران؛پناهگاهِ ولایت‌شناس‌هاست
روی ضریح‌ها گرهِ التماس‌هاست
این عمه جانِ تو بخدا جانِ فارس هاست
 
مانند موجِ عاطفه ها در تلاطمیم
خدمتگزار حضرت معصومه ی قمیم
 
نقش تو طرح نقشه ی آب و گل من است
حِرزَت امید آخر هر مشکل من است
پشت در حریم شما..،منزل من است
باب‌الجواد؛باب مراد دل من است
 
دروازه ی رسیدن شیعه به جنتی
تو آن جواز آخر قبل از زیارتی
 
در دشت خشک لذت باران تویی تویی
تلفیقی از کرامت و احسان تویی تویی
روز جوانِ مردم ایران تویی تویی
اصلاً علیِّ اکبر سلطان تویی تویی
 
هرچند مَشهَدی‌ شده ام..،کربلایی‌ام
من بی قرار بوسه‌ی پائینِ پایی‌ام
 
 
زلف تو جز نوازش باد سحر ندید
شش‌ماهگیِّ عاطفه‌ ی تو خطر ندید
گهواره ات لطیف تر از جنس پر ندید
شکر خدا که تشنگی‌ات‌ را.، پدر ندید
 
آه از دل حسین..،سه‌شعبه بلند شد
اصغر سرش به تکّه ای از پوست بند شد
 
اشک پدر به گونه‌ی اصغر چکید..،آه
با چه مشقتی به خیامش رسید..،آه
این صحنه را سکینه دم خیمه دید..،آه
ارباب از رباب خجالت کشید..،آه!...
 
ولله قلبِ اَخنَس و خولی رقیق نیست
قبری که کنده اید برایش..،عمیق نیست
عاشقم عاشق نامی، منم و عشق امامی
غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی
 
دف‌زنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا»
سر زد از خانۀ خورشید، عجب ماه تمامی
 
نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه
تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی
 
شده‌ای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من
بندۀ پیر خرابات و عجب لطف مدامی
 
«همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری، همه جودی و» مرامی
 
آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی
وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی
 
با تو، بی‌خود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی!
بی تو، چرخیدنِ بی‌عشق؛ چه احرام حرامی!
 
پسر حیدری و خاتم جود است به دستت
شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی
 
عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده‌
برده‌ای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی
 
باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم
بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟
 
«من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد
ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقۀ دامی
 
به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت
بشکند پای طلب، گر نزند سوی تو گامی
 
ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بی‌شک
که بر این سلسله، نامش بشود حُسن ختامی
 
نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش
که خروش قلمم را، برسانم به قیامی
رحمت بر انوارت که نورانی ترینی
مولود پر خیر امام هشتمینی
بالاتری از فهم و ادراک زمینی
نزد پدر، مثل علی اکبر، نگینی
 
دریای احسان، نور ایمان، یا محمد
ای کوثر شاه خراسان یا محمد
 
برکت گرفت از مقدمت شهر مدینه
داده وجودت بر دل بابا، سکینه
بعد از چهل سال آمدی ای بی قرینه
مِهرت رسیده بر دلم سینه به سینه
 
مانند اجدادم همیشه زیر دِینم
تا که نفس دارم گدای کاظمینم
 
زیباترین تصویر، از ذات خدایی
تلخیص جود اهل بیت مصطفایی
از جنس أعطینایی و ابن الرضایی
بیش از گدا آقا تو دنبال گدایی
 
ای ماهِ در آغوشِ خورشیدِ ولایت
از ما پذیرا باش این عرض ارادت
 
ذکر ملک در پیشگاهت "إن یَکاد" است
تا حشر، درب خانه ات باب المراد است
سائل منم آقا اگر نامت جواد است
یک گوشه چشمت از سر من هم زیاد است
 
بر خاندان اطهرت دل باختم من
بر گردنم حرز تو را انداختم من
 
شأنت برای خلق، نافهمیدنی بود
باران به اذن حضرتت باریدنی بود
در کودکی، اعجازهایت دیدنی بود
پیشانی ات نزد پدر بوسیدنی بود
 
روح الامین بر درگهت مشغول بوده
قَدرت شبیه فاطمه مجهول بوده
 
مانند تو ای کوثرِ دور از تکاثر
از قاتلین مادرت دارم تنفر
یک عمر دستانم شده از برکتت پُر
یا ذا الکرم از این همه رحمت، تشکر
 
ای جلوه ی پر برکت نورٌ عَلی نور
چشمان بدخواهانت ای ابنُ الرضا کور
 
شد گریه ات بر داغ زهرا بی شباهت
از روضه هایش سال ها تر شد نگاهت
با مشت کوبیدی زمین مابین آهت
گفتی چه بوده مادرم آخر گناهت؟!
 
این غم فقط یک جور پایان می پذیرد
مهدی بیاید تا تقاصش را بگیرد
کجا روانه کنم  شور و شوق بی حد را
دو بال عاشق پروانه ای مردد  را
 
کجا بدون تلکف قبول خواهد کرد
بهانه گیری این گریه های ممتد را
 
میان عطر سکوت و سلام پیدا کرد
نگاه خسته ی من روشنای گنبد را
 
به گام های خیال غزل کسی می گفت
به کاظمین ببر کوچه های مشهد را
 
دو پلک مانده به باب الجواد با لبخند
گرفته زیر نظر عشق رفت و آمد را
 
به لطف گردش رندانه ی فلک امشب
علی گرفته در آغوش خود محمد را
 
خلاصه ی برکات چهارده معصوم
جواد کیست ؟ببین خود حروف ابجد را
 
ببخش سرزده شعرم رسیده،از سر شوق
ز یاد برده غزل، باید و نباید را
**
غزل فدای گل خنده ی جواد شود
جواد اگر که بخندد غزل زیاد شود
 
جواد اگر که بخندد بهار خواهد شد
بهار آینه دار نگار خواهد شد
 
زمانه با برکت تر، از او نخواهد دید
کمی به روی پسر خیره شد ، سپس خندید
 
برای قلب همه التیام خواهد شد
وهفت سال دگر او امام خواهد شد
لطف تو دائم است از خوانت
فیض همراه باد می آید
بر لبان نسیم نامت با
 
لفظ خیرالعباد می آید
 
سوره ی کوثر امام رضا
ای علی اکبر امام رضا
تا که چشم حسود کور شود
 
آیه ی ” ان یکاد ” می آید
 
کاسه اینجا خم شراب گرفت
یک دعا بود و صد جواب گرفت
حاجت ما همیشه کم بوده است
 
بس که لطفت زیاد می آید
 
ما کویریم و دستمان خالی ست
پس امیدی به جز نگاهت نیست
ابر جود تو بس که باران زاست
 
به تو نام جواد می آید
 
قلب ها زنده از عنایت توست
این گدا میهمان رحمت توست
دست خالی نمی رود زیرا
 
سوی باب المراد می آید
 
دارد این حس و حال این گنبد
ارتباطی عجیب با مشهد
در حوالی صحن گوهرشاد
 
کاظمینت به یاد می آید
 
ای می و ساغرت عبادت کش
محشری قامتت قیامت کش
تو خرامان می آیی از راه و
 
در پی تو معاد می آید
 
خیر مولودنا تبارکنی
یا جوادالائمه ادرکنی
نام تو آنقدر که موزون است
 
به تغزل مداد می آید
همین که حاصل یک عمر لبخند رضا هستی
محمد هم که باشی باز دلبند رضا هستی
 
میان بهترین هایی چه تفضیلی از این برتر
که بابای علی هستی و فرزند رضا هستی
 
به مشهد که به جای خود دلم در کاظمینت هم
بگوید یا رضا از بس همانند رضا هستی
 
قسم خوردن به نامت می دهد حاجت به قدری که
به محشر هم گمانم ذکر سربند رضا هستی
 
***
 
خدا می خواست تا معنای بخشیدن عیان گردد
جواد آمد که این معنا برای ما روان گردد
 
رضا که صاحب فرزند می شد آخرش ، اما ؛
خدا می خواست تا این فیض ، سهم خیزران گردد
 
پسر گشتن از این سو و امام شیعه از آن سو
جواد آمد که این گردد جواد آمد که آن گردد
 
حکایت ها فراوان است از هر لحظه ی این طفل
چنان که صد گلستان ضرب در صد بوستان گردد
 
علی هر چند فرزند محمد بود ، این دفعه
محمد از علی آمد که فخر شیعیان گردد
 
دراین وادی اگر سودی ست با درویش خرسند است
تجارت جز درِ این خانه سودش هم زیان گردد
 
پدر با داغ فرزندش ، پدر با داغ دلبندش
ولی اینجا پسر با داغ بابا امتحان گردد
 
شب میلاد فرزندش همین که تشنه لب باشد
گمانم ” خیزران ” هم اشک ریز خیزران گردد
عشق گاهی در جدایی گاه در پیوندهاست
عشق گاهی لذت اشکی پس از لبخندهاست
عشق گاهی یک اجابت نزد حاجتمندهاست
عشق گاهی بین باباها و تک فرزندهاست
 
عشق می آید که بعد از شب سحر پیدا شود
عشق گاهی می رسد تا یک نفر بابا شود
 
یک نفر امّا دو عالم بنده ی سلطانی اش
بنده نه ، قربانی قربانی قربانی اش
مهربانی که تمام مهربانان فانی اش
دعوتند امشب همه افلاک در مهمانی اش
 
با حضور انبیاء و اولیاء و ابر و باد
آدرس : مشهد ؛ حرم ؛ پشت درِ باب الجواد
 
عرشیان هستند در مهمان سرای حضرتی
در صف خدمت گذاری با غذای حضرتی
آب سقاخانه جام کاسه های حضرتی
بعد از آن هم شاعرانند و ردای حضرتی
 
جبرئیل از میهمانان میزبانی می کند
بعد دعبل میرسد اُرجوزه خوانی می کند
 
ای زمین از عرش بر فرش آسمانت را ببین
ای پرستوی مهاجر آشیانت را ببین
ای دل غمگین امام شادمانت را ببین
امشب ای سلطان ولیعهد جوانت را ببین
 
ای امام مهربان باب المرادت آمده
میوه ی قلبت دل آرامت جوادت آمده
 
مزد چل سال انتظار و چل شب احیای سحر
می شود طفلی که از او نیست طفلی خوب تر
سیب سرخ احمد است و باز هم داده ثمر
کوثری دیگر عطا کرده به قرآن این پسر
 
کوثر و یاس است جاری در رگ و در خون تو
مردمان ری فدای روی گندمگون تو
 
سبط موسی هستی و کار مسیحا می کنی
مثل عیسایی که در گهواره لب وا می کنی
با عصایت معجزه مانند موسی می کنی
دیده ی کور منافق را تو بینا می کنی
 
بر حقیری بنی عباس دامن می زنی
پور اکثم را به تیغ عِلم گردن می زنی
 
آن خدایی که به تقدیرم گدایی را نوشت
در مرام نام تو مشکل گشایی را نوشت
ذیل اوصاف تو در بخشش خدایی را نوشت
مهربانی علی موسی الرضایی را نوشت
 
در میان تیرگی ها آفتاب من شدی
تو قسم های همیشه مستجاب من شدی
 
چون به سائل می دهی از هرچه بهتر ، بیشتر
می خورد باب المراد خانه ات در ، بیشتر
گرچه نام تو شده حاجت بر آور بیشتر
لیک حساس است بابایت به مادر بیشتر
 
پس قسم خوردیم بعد از تو به حق فاطمه
تا که امضا گردد امشب کربلای ما همه
طوبای تو میان دلم قد کشیده است
بین من و خیال خودم سد کشیده است
احساس می کنم به تو نزدیک می شوم
جزر مرا نگاه تو ، مد کشیده است
این جذبه ی طلایی بالانشین تو
بال مرا حوالی گنبد کشیده است
دست خدای عز و جل روی قلب ما
این بار سوم است محمد کشیده است
نوری رئوف در حرمت موج می زند
الطاف کاظمین به مشهد کشیده است
 
بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو
 
بگذار خاک پای تو نقاشی ام کنند
سجاده ی دعای تو نقاشی ام کنند
بگذار بر کنار قدم های هر شبت
با رشته ی عبای تو نقاشی ام کنند
بال و پرم بده که شبیه کبوتری
امروز در هوای تو نقاشی ام کنند
بگذار از زمان ازل تا همیشه ها
آقای من برای تو نقاشی ام کنند
وقتی میان خانه دعا پخش می کنی
مسکین ترین گدای تو نقاشی ام کنند
 
بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو
 
ای بالش تو دست امام رئوف ما
ای  سایه بان روی تو بال فرشته ها
تا آمدی امام رضا گریه اش گرفت
ای مستجاب چله ی سجاده دعا
تا یک تبسمی نکنی پا نمی شود
خورشید از مقابل گهواره ی شما
این گونه بی نقاب نظر می خوری عزیز
این قدر در مقابل آیینه ها نیا
آقا قرار ما سر میدان کاظمین
ای اولین زیارت ما بعد کربلا
 
بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو
 
هر صبح چهارشنبه مقیم تو می شوم
از زائران صبح نسیم تو می شوم
روزی اگر به طور مرا راهیم کنند
سوگند می خورم که کلیم تو می شوم
وقتی که از محله ی ما می کنی عبور
کوچه نشین دست کریم تو می شوم
بر پشت بام گنبد زرد و طلائیت
مثل کبوتران حریم تو می شوم
کم کم در ابتدای خیابان کاظمین
دارم همان گدای قدیم تو می شوم
 
بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو
آن که هستی به همه هستی ما داده علی ست
ما همه مست ولاییم و می و باده علی ست
سر به هر جاده نهادیم ته جاده علی ست
هدف خلقت ما عشق به اولاد علی ست
 
همه شان باب حوائج ، همه شان باب مراد
همه شان یا که کریمند و یا این که جواد
 
آمدی تا که نگاه پدرت تر نشود
تا که هر بی سر و پا منکر کوثر نشود
تا فراموش کسی آیه ی وانحر نشود
نسل تو چشمه ی عشق است که ابتر نشود
 
پشت در پشت همه مظهر اعطینائید
همه هستید علی و همگی زهرائید
 
آمدی و نهمین باب اجابت شده ای
پسر عاطفه و عشق و محبت شده ای
بین گهواره ی خود نور حقیقت شده ای
در همان کودکیت رکن ولایت شده ای
 
یک نظر کن که فلک در حرکت می آید
از قدم های تو عطر برکت می آید
 
آمدی هر طپش دل شده غرق هیجان
شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکنی قلب همه صف شکنان
تو عیان تر ز عیانی و چه حاجت به بیان
 
همه گفتند که جان در گرو جانان است
پسر حضرت سلطان و خودش سلطان است
 
عشق همراه شما تا دم آخر زنده است
ریشه ی دین خدا از کرمت سر زنده است
نهضت سبز کریمانه ی حیدر زنده است
با شما تا به ابد نام پیمبر زنده است
 
چقدر نام محمد به شما می آید
همه گفتند ولیعهد رضا می آید
 
مومن بسرکم ، شاهدکم غائبکم
یسلک سبیلکم ، یکرّ فی رجعتکم
و تولیت به اولکم آخرکم
ابغض الله و من عدوکم ابغضکم
 
یا من ارجوه دَهُم ! عاشق و مجنون توییم
پاسخ جلوه ی این الرجبیون توییم
 
قد برافراشته کردی علم حکمت را
به قیامت بکشانی دم قد قامت را
به کجا سجده کنم شکر کنم نعمت را
که نگاه تو گشاید گره ی حاجت را
 
پدرانم همه گفتند از این باب مراد
ای جواد بن جواد بن جواد بن جواد
 
باز هم در دل من شوق حرم افتاده است
و ضریحی که پناه دل هر دلداده است
حس صحنت به همان خوبی گوهرشاد است
هر طرف می نگرم پنجره ی فولاد است
 
کرم قابل لمست کرم سلطان است
حرمت مثل رواق حرم سلطان است
 
باز هم آمده ام مثل گدا محتاجم
نا امید از همه دنیا به شما محتاجم
و تصدق بده در راه خدا محتاجم
به هوای حرم کرببلا محتاجم
 
باز هم شوق ضریح شه بی سر دارم
باز هم دست به گهواره ی اصغر دارم
امشب شب عید است همه گل بفشانید
خود را به در بیت ولایت برسانید
از دست رضا عیدی خود را بستانید
این بیت بخوانید بخوانید بخوانید
 
انوار الهی به فضا باد مبارک
میلاد جواد‌ بن رضا باد مبارک
 
خورشید در آغوش سحر باد مبارک
در دست رضا قرص قمر باد مبارک
دیدار پسر بهر پدر باد مبارک
ای بحر شرف بر تو گهر باد مبارک
 
الحق که خداوند محمّد به علی داد
بر خلق ، ولی داد ، ولی داد ، ولی داد
 
عید است و گشودند ز رحمت در دیگر
بر آل علی داده خدا گوهر دیگر
برپا شده از شوق و شعف محشر دیگر
میلاد پیمبر شده یا حیدر دیگر ؟
 
این عبد خدا سید و مولای عباد است
والله جواد است جواد است جواد است
 
در بزم وجود آمده جود از کرم او
عیسی شده عیسای مسیحا ز دم او
دل‌ های خدایی همه بیت‌ الحرم او
اوصاف همه خلق جهان است کم او
 
ای جان همه عالم و آدم به فدایش
زیبد که ببینیم و بخوانیم رضایش
 
حرزی که بد از مادر او چون دُر مکنون
بخشید ز لطف و کرم خویش به مأمون
مأمون شد از این جود و جوانمردی ممنون
اوصاف کمالش ز حساب آمده بیرون
 
پیداست چو خورشید صفت‌ های خدایش
ما را نرسد تا که بگوییم ثنایش
 
والله قسم فوق مقام است مقامش
پیغامبران یکسره خوانند امامش
آرام دل و جان کلیم است کلامش
از هشت پسر ، وز سه پسر باد سلامش
 
این ضامن خلق این پسر ضامن آهوست
این مظهر حق صدرنشین حرم هوست
 
ای اهل کرم را عطش چشمه ی جودت
سر تا به قدم آیه ی تطهیر وجودت
بالید به خود سجده به هنگام سجودت
از ما صلوات و ز خداوند درودت
 
ما سائل و آقایی و لطف و کرم از توست
دل را نگشودیم به غیر ، این حرم از توست
 
ای علم تو چون علم خدا نامتناهی
در موسم طفلیت به توفیق الهی
دادی خبر از جو و هوا و یم و ماهی
دشمن به کمالات تو داده است گواهی
 
وقت سخنت آمده دانش به تلاطم
دریا شده در قطره‌ ای از علم شما گم
 
در ملک خدا مطلع‌ الانوار شمایید
دست کرم خالق دادار شمایید
روشنگر چشم و دل بیدار شمایید
ما دایره و نقطه ی پرگار شمایید
 
والله قسم مهر شما آب حیات است
هر کس به شما دست دهد اهل نجات است 
 
بی‌ مهر شما نخل عمل را ثمری نیست
بی‌ سوز شما سینه ی ما را شرری نیست
جز کوی شما در همه عالم خبری نیست
جز باب عنایات شما هیچ دری نیست
 
ما مهـر شما را بـه دو عالم نفروشیم
یک چشم زدن هم ز شما چشم نپوشیم
 
پیداست در آیینه ی تو روی محمّد
ریحانه ی ریحانه و بوی تو محمّد
خلق تو و خلق و تو خوی تو محمّد
پیداست در آیینه ی روی تو محمّد
 
در چشم رضا روی تو آیینه ی احمد
لبخند زد و نام تو بگذاشت محمّد
 
من قطره که افتاده به دامان یم توست
هر سو که نهم روی دلم در حرم توست
در حشر همه دار و ندارم کرم توست
هر بیت مرا نفخه‌ ای از فیض دم توست
 
بی‌ مهر تو ” میثم ” دهنش باز نگردد
هرگز به زبانش سخن آغاز نگردد
دهم ماه رجب ، عید جواد ، ابن رضاست
عطر ریحانه ز ریحانه در امواج فضاست
 
به رضا دسته گلی کرده خداوند عطا
که گلستان وجود از نفسش روح فزاست
 
این جواد است ، جواد است ، جواد است ، جواد
که همان بحر وسیع کرم و جود خداست
 
خط و خالش همه آیات خداوند مجید
طاق ابروش ، همان قبله ی ارباب دعاست
 
نه فقط نام محمد که ز سر تا قدمش
خلق و خوی و شرف و قدر محمد پیداست
 
روی نادیده به رویش همه لبخند زنید
رونمایش گل لبخند عروس زهراست
 
ذره‌ ای بوده ز خورشید جمالش خورشید
قطره‌ ای خُرد ز دریای عطایش دریاست
 
کرم از روز ازل سائل کوی کرمش
جود تا شام ابد بر در این خانه گداست
 
جان مرده شود از فیض نگاهش زنده
خاک زوّار درش بر دل بیمار ، شفاست
 
کوثر حجت هشتم که ده ماه رجب
آفتاب رخ او قلب رضا را آراست
 
نام نیکوش محمد ، لقب اوست جواد
تقی متقی و روح بلند تـقواست
 
هشت دریای ولایت بود اینش گوهر
گوهری که سه دُرّ درج شرف را دریاست
 
همچو قرآن محمد به سر دست علی است
جان عالم بـه فدایش که شبیه باباست
 
رخ رضا ، حُسن رضا ، خلق رضا ، خوی رضا
پای تا سر همه مرآت کمالات رضاست
 
کاظمینش حرم امن الهی شب و روز
حرمش کعبه ی دل ، قبله ی ارباب دعاست
 
وسعت ملک خدا دایره ی رحمت اوست
همه جا ملک خدا ، جایی اگر نیست کجاست ؟
 
پور اکثم چو به پیش سخنش گشت ذلیل
مرگ خود را ز خدا زاده ی هارون می‌ خواست
 
در پی مسئله‌ ای داد هزاران پاسخ
که علومش همه میراث رسول دو سراست
 
طفل نه ساله به کل علما فائق شد
این قبا جز به قد آل علی ناید راست
 
وسعت هفت سپهر است بـه ظلِّ علمش
سایه ی او به سر مهر و مه و ارض و سماست
 
داد یک دم خبر از سِرّ ضمیر مأمـون
شاهدم قصه ی آن ماهی و ابر است و هواست
 
آنکه فرمود رضا من بـه فدایت گردم
چه بگویم به ثنایش به خدا فوق ثناست
 
قصه ی آمدن و رفتن او در عالم
گر به تاریخ ببینید شبیه زهراست
 
ای شما شیعه ی اثنی عشری فخر کنید
همه گویید جواد ، ابن رضا رهبر ماست
 
زان سبب در دو جهان اشرف مخلوقاتید
که تولای علی مکتب و آیین شماست
 
این ولایت که خدا کرده عطایت ” میثم ”
گر به فردوس کنی روز جزا ناز رواست
شب عید است و پر در آوردم
از غزل خانه سر در آوردم
تا به عشقش ترانه بنویسم
قلم و میز و دفتر آوردم
شب میلاد پور شمس شموس
غزلی تازه و تر آوردم
مددی یا محمد بن علی
مددی یابن حیدر آوردم
کم ترینم ولی به رسم ادب
مدحیه های بهتر آوردم
چه کنم بی بضاعتم دیگر
هدیه تنها فقط سر آوردم
 
قلمم محو شور وشینی شد
غزلم باز کاظمینی شد
 
سر ما و قدوم یار نُهُم
دل ما و تب نگار نهم
بارالها سری به سجده ی شکر
می گذارم برای بار نهم
می رسد حضرت ولی الله
می رسد صاحب اختیار نهم
روی بال فرشته می آید
وارث تیغ ذوالفقار نهم
علوی ها به گوش ، می اید
یل بی باک تک سوار نهم
جد و آباد من گدای درش …
من شدم نیز خاکسار نهم
 
بچه آهویی از قضا شادم
که از اول به دامش افتادم
 
نه فقط دلبر امام رضاست
بلکه تاج سر امام رضاست
به لالائی عمه وابسته است
هستی خواهر امام رضاست
روی بال فرشته ها نه نه
زیر بال و پر امام رضاست
کوری چشم ابتران حسود
سوره ی کوثر امام رضاست
خاطرش را پدر چه می خواهد
روز و شب محضر امام رضاست
از طفولیتش عزادار
روضه ی مادر امام رضاست
گوشه ی حجره کربلایش بود
او علی اکبر امام رضاست
 
گل بی برگ می شود آخر
و جوان مرگ می شود آخر
 
عاقبت موسم خزانش شد
و خدا نیز روضه خوانش شد
تک و تنها میان خانه ی خود …
همسر او بلای جانش شد
عاقبت زهر کار خود را کرد
وقت لرزیدن لبانش شد
تب و لرز و نگاه مضطر او
شاهد غربت عیانش شد
دست و پایی که بر زمین می زد
باعث درد استخوانش شد
بدنش را کشان کشان بردند
غرق در خاک و خون دهانش شد
 
ام فضل و کنیز و ولوله ها
پشت بام و صدای هلهله ها
براساس گریز به
موضوع گریز :
مناسبت گریز :
براساس سبک شعر
روضه شور واحد تک زمینه رجز خوانی زمزمه جفت نوحه مناجات نامشخص مدح مسجدی سینه زنی واحد سنگین دکلمه دم پایانی واحد تند پیش زمینه سرود سالار زینب حاج ناظم همه جا کربلا راس تو میرود بالای نیزه ها ببینید ببینید گلم رنگ ندارد نوحه سنتی ببینید ببینید گلم رنگ ندارد سیدی ماکو مثلک الغریب غریب گیر آوردنت زبانحال به سمت گودال از خیمه دویدم من دودمه مدح و مرثیه مفاعیل مفاعیل فعول شعر خوانی
براساس قالب شعر
دوبیتی غزل قصیده مثنوی چهار پاره رباعی ترجیع بند مستزاد شعر نو شعر سپید ترکیب بند قطعه مسمط نا مشخص مربع ترکیب تک بیتی مخمس
براساس زبان
فارسی عربی ترکی
براساس شاعر
محتشم کاشانی میلاد عرفان پور امیر عباسی قاسم صرافان محمد مهدی سیار غلامرضا سازگار رضا یعقوبیان علی اکبر لطیفیان قاسم نعمتی اسماعیل تقوایی مرتضی محمود پور حسن لطفی امیر حسین سلطانی محمود اسدی علی انسانی مظاهر کثیری نژاد محمود ژولیده ولی الله کلامی زنجانی میثم مومنی نژاد حسن ثابت جو عباس میرخلف زاده سید حمیدرضا برقعی سید هاشم وفایی سید رضا موید خراسانی محمدرضا سروری یوسف رحیمی احمد بابایی محسن عرب خالقی سید پوریا هاشمی علیرضا خاکساری وحید زحمتکش شهری مهدی رحیمی زمستان حسن کردی روح اله نوروزی مرضیه عاطفی بهمن عظیمی حسین رحمانی میلاد قبایی محسن صرامی رضا آهی رضا تاجیک اصغر چرمی محمد جواد شیرازی مهدی نظری وحید قاسمی وحید محمدی محسن کاویانی مجتبی صمدی شهاب حمید رمی محمد حسین رحیمیان محمد حسن بیات لو امیر روشن ضمیر نا مشخص محمد محسن زاده گنجی امیر ایزدی حسین قربانچه رضا رسول زاده جواد حیدری محمد سهرابی محمد جواد پرچمی سيد مهدي سرخان رضا یزدانی سید مهدی موسوی حسن صنوبری محسن رضوانی سیدجواد پرئی سید محمد جواد شرافت علی سلیمیان محمدجواد غفورزاده (شفق) سید مجتبی رجبی نورآملی حسن بیاتانی عماد خراسانی رحمان نوازنی مسعود اصلانی حافظ محمدرضا آغاسی علی حسنی صمد علیزاده محمد صمیمی کاظم بهمنی مجید تال مهدی قهرمانی احسان محسنی فر شیخ رضا جعفری میثم سلطانی مصطفی صابر خراسانی محمد فردوسی علیرضا قزوه قاسم افرند محمد مهدی عبداللهی محمد خسروی جواد دیندار سعید خرازی علیرضا عنصری حسین میرزایی حسن جواهری مصطفی قمشه ای علامه حسن زاده آملی میثم خالدیان علی زمانیان حسین ایمانی سیدعلی احمدی(فقیر) سید مجتبی شجاع محمد حسین فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری) محسن داداشی امام خمینی (ره) فواد کرمانی امیر رضا سیفی احمد اکبرزاده ملا فتح‌الله وفایی شوشتری صدّیقه‌ی طاهره (علیهاسلام‌الله) محمود شاهرخي (م.جذبه) سید محمد رستگار جواد هاشمی (تربت) سید حبیب نظاری غلام‌رضا دبیران محمدحسین علومی تبریزی سعید بیابانکی سعید توفیقی علیرضا لک جواد محمد زمانی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی سید یاسر افشاری محمود کریمی احمد واعظی آیت الله وحید خراسانی حضرت آقای خامنه ای سید الشهدا عبدالجواد جودی خراسانی بهروز مرادی سالک قزوینی رفیق اصفهانی سید رضا حسینی (سعدی زمان) بابافغانی شیرازی تأثیر تبریزی صغیر اصفهانی (ره) وحید مصلحی یاسر حوتی حسین رستمی محمد بنواری (مهاجر) محمد بیابانی علیرضا شریف هادی جان فدا علی آمره حامد تجری مصطفی متولی مجتبی خرسندی علی صالحی علیرضا بیاتانی مهدی رحمان دوست مهدی نسترن سید محمد جوادی سید مهدی جلالی مجتبی روشن روان حامد خاکی سید محمد علی ریاضی احسان مردانی مهدی مومنی مریم سقلاطونی مجتبی شکریان همدانی عارفه دهقانی حسینعلی شفیعی (شفیع) رضا پیروی سعید پاشازاده ناصر حامدی رضا قاسمی حامد جولازاده پیمان طالبی میلاد حسنی امیر حسام یوسفی نوید اسماعیل زاده عباس شبخیز قراملکی (شبخیز) مهدی جهاندار کرامت نعمت زاده علی اصغر حاج حیدری مهدی صفی یاری محمد علی بیابانی محمد امین سبکبار هانی امیر فرجی سینا نژادسلامتی رسول میثمی صباحی بیدگلی وصال شیرازی مهدی پورپاک فاطمه نانی زاده محسن خان محمدی حبیب نیازی مجید لشگری میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی) آیت الله سیداحمد نجفی(آقاجون) محمد جواد خراشادی زاده ناظرزاده کرمانی سیدجلال حسینی احمد جلالی حسین عسگری علی اصغر کوهکن حجت الاسلام میر تبریزی محسن مهدوی حبیب الله چایچیان رضا فراهانی محمدرضا شمس خاکی شیرازی ابراهیم بازیار عباس احمدی سید محمد اویار حسینی محمد احمدی مرحوم الهیار خان (آصف) جواد قدوسی مجید قاسمی محمد رسولی داوود رحیمی مسعود یوسف پور حیدر توکل فاضل نظری علی ناظمی صفایی جندقی کریم رجب زاده میرزا یحیی مدرس اصفهانی غلامرضا کافی عمان سامانی مهدی محمدی پانته آ صفایی محمد بختیاری حمیدرضا بشیری محمدسعید عطارنژاد پروانه نجاتی نیما نجاری علی اشتری جعفر خونویی رضا دین پرور محمد ظفر سید رضا میرجعفری خوشدل تهرانی مهدی نعمت نژاد محسن راحت حق سجاد محرابی سید فرید احمدی مهدی زنگنه کاظم رستمی روح الله عیوضی علی اصغر ذاکری گروه یا مظلوم امیر حسین حیدری امیر اکبرزاده مهرداد مهرابی سید محمد بابامیری توحید شالچیان نغمه مستشار نظامی رحیم معینی کرمانشاهی سید محمد میرهاشمی امیرحسین الفت غلامحسین پویان احمد علوی فیاض هوشیار پارسیان مرتضی امیری اسفندقه محمدعلی مجاهدی جعفر بابایی(حلّاج) اصغر عرب فرشته جان نثاری سیدمحسن حبیب لورسه محمد علامه صادق رحمانی فرهاد اصغری یاسر مسافر عباس ویجویی عباس عنقا منوچهر نوربخش سیدحسن حسینی محمدجواد باقری محمد ارجمند محمد عظیمی محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) محمدسعید میرزایی مهدی خطاط ادیب الممالک فراهانی محمدعلی رحیمی محمد قاسمی احسان نرگسی رضاپور داریوش جعفری حامد آقایی سید محسن حبیب الله پور مجتبی حاذق محسن حنیفی آرش براری بهنام فرشی هستی محرابی طاها ملکی یاسر قربانی محمد داوری امیرحسین آکار اسماعیل شبرنگ آرمان صائمی علی رضوانی عماد بهرامی عادل حسین قربان امیرعظیمی حبیب باقرزاده حسین محسنات علی اصغر یزدی مجتبی رافعی میثم خنکدار ابراهیم لآلی قاسم احمدی مهدی علی قاسمی پوریا باقری علی اکبر نازک کار نوید اطاعتی فاطمه خمسی مهدی میری مجتبی کرمی محمد دستان علی کاوند مهدی قربانی محمد مبشری محمدرضا رضایی موسی علیمرادی محمدعلی نوری میلاد یعقوبی حسین صیامی مرتضی مظاهری میرزا احمد الهامی کرمانشاهی ناصر دودانگه علیرضا وفایی(خیال) امیر فرخنده حسین واعظی سعید نسیمی محسن غلامحسینی منصوره محمدی مزینان ابراهیم روشن روش سید علی حسینی مرضیه نعیم امینی حمید فرجی امیرعلی شریفی جعفر ابوالفتحی محمد کاظمی نیا امیر علوی رضا قربانی مهدی کاشف امیرحسین محمودپور رضا اسماعیلی حسن فطرس عالیه رجبی رضا باقریان محسن عزیزی محمدرضا ناصری روح الله پیدایی محمد زوار ایمان کریمی مصطفی رفیعی مجتبی قاسمی محمود قاسمی مجید خضرایی یونس وصالی محمود یوسفی ایمان دهقانیا بردیا محمدی مجتبی دسترنج ملتمس محمد مهدی شیرازی محسن زعفرانیه حسین خیریان حامد شریف مهدی شریف زاده ابالفضل مروتی مصطفی کارگر معین بازوند سید جعفر حیدری محسن ناصحی روح الله قناعتیان محمدحسین ملکیان مقداد اصفهانی رسول عسگری عفت نظری سجاد شاکری احمد ایرانی نسب مسعود اکثیری حسن رویت علی سپهری سید امیر میثم مرتضوی سیدمحمد مظلوم حسین رضایی حیران علی مشهوری (مهزیار) علی قدیمی نیر تبریزی فیاض لاهیجی حسین عباسپور محمد بن یوسف اهلی شیرازی جویای تبریزی (میرزا دارا) سید رضا هاشمی گلپایگانی سید علی اصغر صائم کاشانی امیرحسین کاظمی سارا سادات باختر علی اصغر شیری محمد حسین آغولی (ترکی شیرازی) سلمان احمدی وحید اشجع مهرداد افشاری مرجان اکبرزاد محمد-مهدی-امیری شهره انجم شعاع عبدالحمید-انصاری‌-نسب مرتضی-بادپروا محمدرضا-بازرگانی زهرا براتی امیرحسن بزرگی متین زهرا بشری موحد سید-حکیم-بینش فاطمه‌ سادات پادموسوی سعید-تاج‌-محمدی مهدی چراغ‌زاد حامد حسینخانی سیده فرشته حسینی سیدموسی حسینی کاشانی علی‌اصغر الحیدری (شاعر هندوستانی) محمد سجاد حیدری سمیه خردمند ایرج میرزا محسن سیداسماعیلی میرزا محمد باقر صامت بروجردی میرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء) میرزا محمد رفیع (رفیع‌الدین) (واعظ قزوینی) آشفته شیرازی سید وحید حسینی مسعود مهربان مهدی انصاری رضا حامی آرانی سید حسن رستگار محمدجواد وثوقی حمید کریمی اسماعیل روستایی احمد شاکری ابراهیم زمانی محمد کیخسروی محمد جواد مهدوی یاسین قاسمی حسین کریمی مهدی امامی جواد کلهر مجتبی فلاح محمدجواد غفوریان پدرام اسکندری حسن اسحاقی نوید طاهری محمود مربوبی سیروس بداغی میلاد فریدنیا شهریار سنجری رضا ملایی مجید رجبی امیرحسین نجمی عمران بهروج صادق میرصالحیان حجت بحرالعلومی محمدحسین ذاکری رسول رشیدی راد زینب احمدی حامد خادمیان حمیدرضا محسنات حسین اخوان (تائب) محمود شریفی مهدی مقیمی وحید دکامین شهرام شاهرخی فرشید یارمحمدی علی فردوسی رضا شریفی سیدعلی رکن الدین عبدالحسین مخلص آبادی حسین سنگری رضا هدایت خواه مهران قربانی محسن قاسمی غریب سید مصطفی غفاری جم سید مسعود طباطبایی احمد عزیزی حسین زحمتکش حمید عرب خالقی سجاد روان مرد میثم کاوسی رضا مشهدی امیرحسین وطن دوست محمد کابلی محمدهاشم مصطفوی محمد دنیوی (حاتم) علی اکبر حائری محمدرضا طالبی کمیل کاشانی محمدباقر انتصاری مرتضی عابدینی علی حنیفه عبدالرضا کوهمال جهرمی سینا شهیدا مهدی فرجی حسنا محمدزاده سید مصطفی مهدجو علی میرحیدری علی خفاچی حسین ایزدی پرویز بیگلری چاوش اکبری زهرا هدایتی هاشم طوسی (مسلم) نجمه پورملاکی نادر حسینی سجاد شرفخانی علی زارعی رضایی محمدعلی رضاپور سید محسن حسینی مرحوم نادعلی کربلایی ابوالفضل عصمت پرست مجتبی نجیمی مجید نجفی مجید بوریان منش علی علی بیگی سید محسن علوی محمد جواد مطیع ها ناهید رفیعی امیررضا یوسفی مقدم سید علی نقیب ایوب پرندآور نوید پور مرادی علی ذوالقدر سید ابوالفضل مبارز علی شکاری حمید رحیمی انسیه سادات هاشمی محسن حافظی عبدالحسین میرزایی مهدی قاسمی رضا خورشید فرد وحیده افضلی سید محمد حسین حسینی محمد سجاد عادلی مهدی زارعی سید محمد جواد میرصفی یدالله شهریاری امید مهدی نژاد محمد صادق باقی زاده محمد خادم محمدرضا کاکائی سید حجت سیادت مهدی مردانی جواد محمود آبادی حسین شهرابی حامدرضا معاونیان احمد جواد نوآبادی محمد علی قاسمی خادم عرفان ابوالحسنی ظهیر مومنی سید صادق رمضانیان عاطفه سادات موسوی عاصی خراسانی علی محمدی حسین زارع سید مصطفی سیاح موسوی حمید محبی وحید نوری حسین اوتادی هادی ملک پور مهدی کبیری محمدرضا نادعلیان فرشید حقی رامین برومند (زائر) محمدرضا اسدی سجاد زارع مولایی سید امیر حسین فاضلی سید مصطفی حسینی راد محمد رستمی محسن همتی محمود تاری سید واصفی غلامرضا شکوهی کمیل باقری محمد حسین بناریان لیلا علیزاده مهدی حنیفه جواد کریم زاده سید صابره موسوی میرزا محمد تقی قمی (محیط) حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی (صفایی) عباس همتی یغما جندقی حامد محمدی محمد جبرئیلی گروه قتیل العبرات فاطمه عارف نژاد
براساس مداح
حاج منصور ارضی حاج محمود کریمی حاج محمدرضا طاهری حاج سعید حدادیان حاج میثم مطیعی حاج مجید بنی فاطمه حاج حمید علیمی حاج حسین سیب سرخی حاج مهدی سلحشور حاج سید جواد ذاکر حاج جواد مقدم حاج عبدالرضا هلالی حاج سید مهدی میردامادی حاج مهدی رسولی حاج حسن خلج حاج مهدی لیثی حاج نریمان پناهی حاج سید رضا نریمانی حاج احمد واعظی حاج حسین طاهری حاج مهدی سماواتی حاج محمد حسین پویانفر حاج سید حمیدرضا برقعی نا مشخص حاج میثم مؤمنی نژاد حاج مهدی اکبری حاج قاسم صرافان حاج مهدی مختاری حاج محمدرضا محمدزاده حاج کاظم اکبری حاج ابالفضل بختیاری حاج محمدرضا آغاسی حاج حنیف طاهری حاج وحید نادری حاج حسین رضائیان حاج امیر عباسی حاج محمد بیابانی حاج سید علی رضوی حاج سید مهدی هوشی السادات نزارالقطری حاج اسلام میرزایی حاج حسین سازور حاج محسن عرب خالقی حاج صابر خراسانی سید رسول نریمانی محمد جعفری ارسلان کرمانشاهی جبار بذری حاج اکبر مولایی حاج امیر برومند حاج محمدرضا بذری حاج حیدر خمسه حاج حسن حسین خانی حاج حسین عباسی مقدم حاج غلامحسین علیزاده حاج حسین عینی فرد حاج مهدی رعنایی حاج مصطفی روحانی حاج روح الله بهمنی حاج امیر کرمانشاهی حاج میرزای محمدی حاج وحید گلستانی حاج سید امیر حسینی علی فانی حاج سید علی مومنی حاج امین مقدم حاج محمد کمیل حاج محمد حسین حدادیان حاج سعید پاشازاده حاج مقداد پیرحیاتی حاج محمد سهرابی حاج محمد فصولی کربلایی حاج فرهاد محمدی حاج ابوذر بیوکافی حاج سید محمد جوادی حاج سید محمد عاملی حاج وحید یوسفی حاج محمد یزدخواستی حاج مجتبی رمضانی کویتی پور حاج محسن صائمی حاج حسین رستمی مرحوم استاد محمدعلی کریم خانی حاج حسین باشی حاج مهدی وثیق حاج شیخ محمد ناصری سید علی حسینی حاج محمد امانی مرحوم محمدعلی چمنی حاج رضا قنبری حاج عبدالله شیران مرحوم استاد سلیم موذن زاده حاج علی اصغر ارغوان مرحوم حاج فیروز زیرک کار سید حسین قاضی سید مهدی حسینی استاد محسن فرهمند حاج احمد عثنی عشران حاج محمد احمدیان حاج صادق آهنگران حاج اکبر نوربهمنی سیدرضا میرجعفری سیدرضا تحویلدار ایمان کیوانی حاج محمدحسین عطائیان حاج حسن شالبافان حاج محمدصادق عبادی حاج علی عرب حاج علیرضا قزوه حاج آرش پیله وری حاج مهدی تقی خانی حاج یزدان ناصری حاج امیرحسن محمودی حاج حمید دادوندی حاج احمد نیکبختیان حاج امیرحسن سالاروند حاج هاشم سالار حسینی حاج ابراهیم رحیمی حاج محمد صمیمی حاج حمیدرضا قناعتیان حاج محسن عراقی حاج محسن طاهری حاج حسین ستوده حاج مهدی دقیقی حاج حسین رجبیه حاج رحیم ابراهیمی حاج حسین فخری حاج صادق حمزه حاج حسین هوشیار حاج حسین جعفری استاد رائفی پور حاج داوود احمدی نژاد مرحوم مرشد حسین پنجه پور حاج سید محمد حسینی حاج هادی گروسی حاج محمدرضا مختاریان حاج حسن کاشانی حاج وحید جلیلوند حاج حیدر منفرد حاج علی مهدوی نژاد حاج مرتضی امیری اسفندقه حاج حسین خلجی حاج وحید قاسمی حاج سید محمود علوی حاج سعید قانع حاج سید جعفر طباطبائی حاج حسین محمدی فام حاج هادی جان فدا حاج علی علیان حاج صادق کریمی حاج محسن توکلیان حاج محمد قربانخوانی حاج حسن رضا عبداللهی حاج مرشد میرزا مرحوم مرشد میرزا حاج مهدی اقدم نژاد شهید حسین معز غلامی حاج حسین رحمانی حاج علی اکبر سلحشور حاج محمد گرمابدری حاج محمد جواد احمدی حاج احمد اثنی عشران حاج جواد ابوالقاسمی حاج محمد مهدی اسماعیلی حاج محسن حسن زاده حاج اکبر بازوبند آیت الله سید محمدحسن طهرانی مجید رضانژاد محمدجواد توحیدی حاج یدالله محمدی مرحوم سید مهدی احمدی اصفهانی حاج محمود گرجی حاج رضا علی رضایی حاج جواد باقری حاج سید ابراهیم طاهریان حاج مسعود پیرایش حاج محمدرضا نوشه ور حاج حسن بیاتانی حاج علی اکبر زادفرج حاج علی جباری حاج علی کرمی حاج سعید خرازی حاج هادی ملک پور حاج حسن عطایی حاج محمد کریمی حاج محمد رستمی حاج جواد حیدری