آهم ؛که شعله بر جگر غم کشیده ام

آهم ؛که شعله بر جگر غم کشیده ام
اشکم، که قطره قطره به پایت چکیده ام
 
آئینه ام ،که زخم ترک خورده ام ز سنگ
سروم ، که سایبان شده قد خمیده ام
 
ای تلّ ِ خاکِ غرقِ به خونِ برادرم
باور نمی کنم به کنارت رسیده ام
 
نقش هزار ضربت دشمن گرفته ام
طعم هزار سنگ ستم را چشیده ام
 
یادم نمی رود که در آن روز در پی ات
صد بار این مسیر سیه را دویده ام
 
یادم نمی رود که در آن شام از تنت
صد تیغ و تیر و نیزه و خنجر کشیده ام
 
اکنون رسیده ام که ببوسم دوباره ات
آه ای گلو بریده کجایی ، بریده ام
46
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا | اربعین و بازگشت اهل بيت (عليهم السلام) و جابر | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرحسن لطفی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت