آشنا تا نور تو در ظلمت آبادم رسید

آشنا تا نور تو در ظلمت آبادم رسید
چون نسیمی در آتش به امدادم رسید
 
بانگ تنهایی زدم در انزوای درد خویش
تاشنید از غربتم آمد به فریادم رسید
 
گفته بود آقا ! زمین خوردی به دادت میرسم
هر قدر ، هر لحظه ، هر جا دید افتادم رسید
 
هفت پشتم در هراس روز محشر غصه داشت
یا حسینی گفتم و خیرش به اجدادم رسید
 
در معاصی غرق بودم او مرا بیرون کشید
گریه های روضه اش از باب ارشادم رسید
36
0
موضوعمناجات با امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمدح امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرکرامت نعمت زاده
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت