ماه ذی‌حجه رفت و ما حالا

ماه ذی‌حجه رفت و ما حالا
به شب و روز و ماه می‌بالیم
جامه‌ی ما لباس احرام است
حاجی در طواف گودالیم
 
ما رسیدیم نوکرت باشیم
السلام علیک یا مظلوم
اشک ما را بخر برای خودت
ای که از آب هم شدی محروم
 
آسمان را ببین که با حسرت
به رخش اَبروی خم آورده
اول شب زمان استهلال
خبر از ماه ماتم آورده
 
خبر از درد و داغ آل الله
که در این ماه رو به تفسیر است
خبر از قامت خم زینب
که پس‌ازاین میان زنجیر است
 
خبر از گریه‌های دخترکی
که خودش را به این در آن در زد
 تا پدر را ببیند و آخر
بوسه بر زخم زیر خنجر زد
 
از محرم بپرس آهسته
که غمت تا کجا و تا چند است؟
راستی که گلوی شش‌ماهه
نه که بر استخوان به مو بند است
 
قصه را می‌برم شب هشتم ...
پدری داغ یک جوان دیده
مثل تسبیح پاره‌ای پخش است
بدنی که به دشت پاشیده
 
باید امشب میان این روضه
یک سری هم به علقمه بزنیم
تا که سقا به روی خاک افتاد
ناله همراه فاطمه بزنیم
 
نوبتی هم که باشد آخر سر
پیکری در میان گودال است
خواهری میزند به سر اما
نیزه‌داری چقدر خوشحال است
 
آسمان بود و روی خاک افتاد
زخم‌ها بر تنش ستاره شدند
آن‌قدر نقطه‌نقطه‌اش کردند
هم زره، هم لباس پاره شدند
 
و سرش را به نیزه‌ای بردند
همه دیدند که چه نوری داشت
سر از تن جدا شده یک‌شب
بوی خاکستر تنوری داشت
26
0
موضوعورود و استقبال از محرم امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | شهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها) | شهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) | شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) | تاسوعا (شهادت) حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | قتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمهدی قربانی
قالبچهار پاره
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت