ما نور دل از مرکز خورشید گرفتیم

ما نور دل از مرکز خورشید گرفتیم
با مهر علی جلوه‌ی توحید گرفتیم 
عطر علوی زین گل امید گرفتیم
با خاطره‌ی عیدِ علی، عید گرفتیم
 
از خُمّ غدیرش همه دم سرخوش و مستیم
ماخاک‌نشینِ ره او بوده و هستیم
 
تنها نه دلم زمزمه‌پرداز غدیر است
مرغان سحر را به‌لب آواز غدیر است
عیسای نبی مات ز اعجاز غدیر است
موسی همه‌جا حیرتش از راز غدیر است
 
در وادی موعود و در آن آینه‌ی راز
باحکم خدا داد نبی برهمه آواز... 
 
این نور خدایی که مرا مهر منیر است
سرچشمه‌ی جوشنده‌ای از خیرِ کثیر است
محبوب‌ترین خلق خداوند قدیر است
تنها همه جا اوست که برخلق امیر است
 
این است علی آینه‌ی قدر و جلالت
کردم به همه خلق، من ابلاغ رسالت
 
ای مردم آگاه علی رهبر دین است
"مولا" به شما مردم اسلام همین است
برمکتب ایمان و شرف یار و معین است
مهرش همه‌جا بهر شما حبل متین است
 
هرکس که بُوَد یارِ علی، یار رسول است
با مهر علی طاعت مخلوق قبول است
 
این آینه، توحیدنشان است بدانید
گنجینه‌ی ایمان و امان است بدانید
افضل زهمه خلق جهان است بدانید
او گلشن سرسبز جنان است بدانید
 
هرکس که جدا شد زعلی اهل جهیم است
آگاه ازاین حرف، خداوند علیم است
 
اسلام جز او قافله سالار ندارد
دین غیرِ علی یار و مددکار ندارد
هرکس به ولای علی اقرار ندارد
باگلشن فردوس سر و کار ندارد
 
سرچشمه‌ی عشق و شرف و نور غدیر است
بی‌بهره زمهرش به صف حشر، فقیر است
 
آن‌روز دل از زمزمه خاموش نمی‌شد
غم با دل پُرشوق، هم‌آغوش نمی‌شد
گرخاطره‌ی عشق فراموش نمی‌شد
امروز دل خلق پرُاز جوش نمی‌شد 
 
افسوس که پیمانه‌ی پیمان بشکستند
باغصب خلافت به خلافت بنشستند
 
باآنکه علی جان نبی و دم هستی است
باآنکه دلش آینه‌ی مَحرم هستی است
با آنکه شب و روز علی در غم هستی است
مظلوم‌ترین رهبر این عالم هستی است
 
گفتند اگرچه به همه‌خَلق امیر است
آغاز غریبیِ علی، روز غدیر است
 
بنویس«وفائی»که علی چشمه‌ی نور است
انوار ولایش شجر وادی طور است
او مظهر الطاف خداوند غفور است
در حشر مرا مِهر علی برگ عبور است
 
جز او به صف حشر، مرا هم‌نفسی نیست
غیراز علی وآل علی دادرسی نیست
14
0
موضوعغدیر امیرالمومنین علی (علیه السلام)
گریز مدح امیرالمومنین علی (علیه السلام)
شاعرسید هاشم وفایی
قالبمربع ترکیب
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت