شکر خدا بنده ی زهرا شدیم

شکر خدا بنده ی زهرا شدیم
آینه ی وحدت یکتا شدیم 
با سخنِ دمبدمِ لا اِله
یکسره گوینده ی اِلّا شدیم
همنفسِ احمد مختار، نیز...
همقدمِ حضرت مولا شدیم 
تشنه ی صهبای ولای علی 
نَشئه ی جامِ میِ طاها شدیم
باده گرفتیم و زدیم از ازل 
تا به ابد، میکده سُکنا شدیم
چون ز اضافاتِ گِلِ حیدریم 
خاکِ رهِ حضرت زهرا شدیم
کوثر و زمزم که به جانها رسید 
مستِ طهورا مِیِ حَورا شدیم
 
ذکر لب هر نفسِ حیدری
کوثری ام کوثری ام کوثری
 
وصف کجا قبله ی حاجات را 
مدح کجا روح عبادات را 
با چه قلم، با چه زبان میتوان 
شرح دهم سِرّ ملاقات را
آنکه ز شب تا به سحر می‌نمود 
معنیِ احیاء و مناجات را 
شرح کجا، معنی سِرُالصلوه 
سِرُّالمُستودعِ بِالذات را
آیه به آیه همه خیرِ کثیر 
تا که کند معنیِ آیات را
سَمتِ دعایش همه، همسایگان 
بُرد ز ما جمله بلیات را
با دلِ محتاج بخوانیم ما
شافعه ی روز مکافات را
 
ذکر لب هر نفس حیدری
کوثری ام کوثری ام کوثری
 
خلقت بی فاطمه خلقت نبود 
عصمت بی فاطمه عصمت نبود
نورُ علی نور فقط فاطمه ست 
نور بجز مادرِ عترت نبود
پرتوِ توحید چو خورشید، اوست 
بی مدَدَش نورِ نبوت نبود
 قصه ی "لولاک" نخواندی مگر 
بی مهِ عصمت که امامت نبود
جز پیِ اِقدامِ فُرادای او 
پیرویِ راهِ ولایت نبود
بی روش و بی منشِ فاطمه 
روحِ شریعت و طریقت نبود
حکمتِ محض است نفس های او 
بی نفَسش این همه حکمت نبود
 
ذکر لب هر نفس حیدری
کوثری ام کوثری ام کوثری
 
 
فاطمه، سوگند به وحدانیت 
هست همه مادرِ انسانیت
لطفِ خدا چیست بجز فاطمه 
اوست همه معنیِ رحمانیت
خلقتِ نوریست سراپای او 
کیست جز او مصدرِ نورانیت
رجس و پلیدیست از آن نور دور 
هیچ نبرده ست به نفسانیت
حوریه در قالبِ انسان رسید 
وَرنَه روا نیست به جسمانیت
چادرِ پُر وصله ی خاکیِ او 
بر تنِ او جامه ی روحانیت
خصمِ ستم، عاشقِ مولا علیست 
عاشقیِ او همه عقلانیت
 
ذکر لب هر نفس حیدری
کوثری ام کوثری ام کوثری
 
محوِ علی، کیست چنان فاطمه 
یارِ علی، نیست چنان فاطمه 
گر سخن از محورِ آلِ نبی است
پاسخِ دین، چیست چنان فاطمه
کیست که در عزّ و شرف، صاحبِ...
رتبه ی عالیست چنان فاطمه
در وسطِ کوچه براهِ علی 
کیست که حامیست چنان فاطمه
عاملِ تدبیرِ دفاع از علیست 
هر که ولائیست چنان فاطمه
مادرِ زهراست که با افتخار 
مادرِ هستی است چنان فاطمه
 
ذکر لب هر نفس حیدری
کوثری ام کوثری ام کوثری
 
مادر ما، مامِ حسین و حسن 
مادر زینب سپر بوالحسن
در دل محراب کنیز خدا 
در وسط معرکه ها شیرزن
دشمن سرسختِ همه غاصبان
همچو علی روزِ عمل صف شکن
بازوی مولا به صفِ کارزار 
محو کنِ دشمنِ او با سخن
مانده نهان از همه اَش قدر و قبر
این رَوِشش ریشه کَنِ اَهرمن
درسِ شهادت ز عنایت دهد 
مادرِ ما بر همه ی مرد و زن
بهتر از این چیست برای زنان
روزِ تو "یافاطمه" شد روز زن
 
فاطمه ای مادرِ رزمندگان
فیضِ شهادت بده بر بندگان
 
قبلِ ظهورِ فرجِ مهدی اَش 
داده خدایش پسری بت شکن
روحِ خدا آمد و نور انفجار...
یافت ز سرتاسرِ ایرانِ من
خلقِ جهان را همه قبل از ظهور
میدهد آن نور نجات از محن
پرچمِ او در کفِ سید علیست 
تا برساند به امامِ زَمَن
درسِ قیامش ز ولایش رسید...
تا سوی ایران و عراق و یمن
میرسد از راه بزودیِ زود 
زمزمه ی لشکرِ دشمن شکن
از همه سو ، حمله به خصم آورَد
لشکری از خِطّه ی سرخِ کُهن
لشکری از مهدویونِ عراق
لشکری از قاسمیونِ وطن
لشکری از زینبیونِ دمشق
لشکری از فاطمیون با کفن
تا رود از کرب و بلا سوی قدس 
فتح کند ملکِ فدک تا عَدَن
 
سرخطِ سربندِ همه یک کلام...
حضرتِ زهراست علیهاسلام
 
بر در و دیوار نوشت این سخن
درس وفا در ره دین، سوختن
"در رهِ ابقای ولای علی"
کشته چو مامند، حسین و حسن
دوخته بر کشته ی گودالِ خون
بر تنِ صد چاک، عجب پیرهن
پیرهنش نیز به غارت رود 
آنکه بماند بدنش بی کفن
آه از آن چکمه که بر سینه خورد
وای از آن نیزه که شد در دهن
سرورِ ما! در رهِ دین داده ای
جان و تن و قافله ی خویشتن
بُرد غنیمت پیِ انگشتری
از تنت انگشتِ تو را راهزن
طالبِ خونِ تو رسد از حرم
صوت رسایش سوی هر انجمن
تا که بگیرد ز عدو انتقام 
با سپهی از همه‌ی ما و من
حضرتِ ارباب! لِثارات را
یکسره دریاب از این جان و تن
باده ی خونرنگِ شهادت بده
بر همه عشاقِ حرم، جانِ من!
 
کرب و بلا قبله حاجات ما
امرِ فرج ذکرِ مناجات ما
30
0
موضوعمدح | ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) | حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزامام خمینی (ره) انقلاب اسلامی | مقاومت انقلاب اسلامی | عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمحمود ژولیده
قالبترجیع بند,ترکیب بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت