- صفحه اصلی
- شهر آذین شده بود و خبر از راه رسید
شهر آذین شده بود و خبر از راه رسید
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-378922
شهر آذین شده بود و خبر از راه رسید
عرش روشن شده بود و سحر از راه رسید
بهر پرواز ملک بال و پر از راه رسید
نیمه ی گمشده از یک قمر از راه رسید
شهد لبهاش که می ریخت سبو کامل شد
عشق با گوشه ی قنداقه ی او کامل شد
دلبری کردن از آن روز ازل کارش بود
هاجر و مریم و آسیه گرفتارش بود
یوسف از مشتریان سر بازارش بود
عمه هر ساعت و هر لحظه پرستارش بود
درس دلدادگی و عشق نشانش می داد
پای گهواره ی او بود و تکانش می داد
ضربان دل بابا دو برابر می شد
شوق دیدار نبی باز میسّر می شد
صولتش در نظر یار مصوّر می شد
هر زمانی که دلش تنگ پیمبر می شد
گاهی از دیدن این نور جلی حظ می کرد
از قد و قامت رعنای علی حظ می کرد
کوه با دیدن آن هیمنه کُرنش میکرد
آتش از خنده ی او زود فروکش میکرد
دور شهزاده فلک یکسره گردش میکرد
عرش را با نفسش صاحب ارزش میکرد
او که در مکتب عشاق دبیر سخن است
پرورش یافته ی دست امام حسن است
همه ی کون ومکان مست سبویش بودند
طالب بوسه ای از صحن گلویش بودند
خوب رویان عرب سائل کویش بودند
واله و شیفته ی گردش مویش بودند
فاتح و قاتل دلهاست ، به عباس قسم
یوسف حضرت لیلاست ، به عباس قسم
میزند بانگ ” انا الشیر ” بگو ماشاالله
غزواتی شده تفسیر بگو ماشاالله
درس شان گشته فراگیر بگو ماشاالله
با عمو بازی شمشیر بگو ماشاالله
دست در دست عمو مرد دلیری شده بود
تحت آموزش عباس چه شیری شده بود
شانه ی ماذنه ها با قدمش زیباتر
ظاهرا ماذنه میرفت ولی بالاتر
لیله العشق پدر گشته کمی رعناتر
صوت والحان قشنگش ز همه گیرا تر
صوت در مکه کجا خاطره ی عشق کجا
وقت تکبیر و اذان حنجره ی عشق کجا
دور خورشید خطر بود و پر از چشم حسود
سخنش خواب زچشمان شب تیره ربود
این عصا یاری دستان پدر آمده بود
اختر هاشمیان بر لبش اینگونه سرود
“جاده و عرش مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم “
آمد و از پدرش رخصت میدان می خواست
قلب این معرکه انگار که طوفان می خواست
گویا کرب و بلا از نفسش جا ن می خواست
مردی از طایفه و بیشه ی شیران می خواست
عقل وهوش همه را برده ای ازیاد اکبر
ناز شصتت به خدا دست مریزاد اکبر
آب بر صفحه پیشانی ساحل می ریخت
از مسیحای دمش نقلِ فضائل می ریخت
از سر زلف سیاهش به زمین دل می ریخت
اشک بر گونه ی ارباب مقاتل می ریخت
برق شمشیر علی میمنه را ریخت به هم
چرخی درمعرکه زد میسره را ریخت به هم
تشنگی خیمه زد و تاب و توانش را برد
هرم گرما و عطش روح و روانش را برد
تا در قلعه ی فردوس زبانش را برد
بوسه بر تلخی یاقوت امانش را برد
قلبش آتشکده ی حادثه ای دیگر بود
آخرین لحظه دیدار علی اکبر بود
دشمن از دور کمی رنگ ولعابش را دید
بین ابروی علی اخم و عتابش را دید
در فرود آمدن تیغ شتابش را دید
ضرب شصتی قَدَر از دست جنابش را دید
مرکبش دستخوش خنده ی این مردم شد
دل به بیراهه زد و بین جماعت گم شد
گفت یا فاطمه و کوچه برایش وا شد
یا علی گفت و مصلای سرش پیدا شد
از غم کوچه کمی قامت رعنا تا شد
نقش بر خاک زمین دسته گل لیلا شد
از بد حادثه در معرکه چرخید تنش
مثل گندم وسط مزرعه پاشید تنش
آنقدر سوره ی رمّان تنش خندان است
در عبای پدرش مجلس گلریزان است
چه کسی گفته که تشییع علی آسان است؟
هرکجا پا بنهد آیه ای از قرآن است
این چه شوریست که در قلب پدر افتاده
همه گفتند حسین بن علی جان داده
بین تابوت عبا نیمه ی جانش را برد
روی دستان حرم جسم جوانش رابرد
داغ این حادثه تا خیمه توانش را برد
زینب آمد به کمک، قدکمانش را برد
کربلا از بدن او شده یکدست حسین
تو به فکر کفنی چادر من هست حسین
جسم گلگون شده را پیروهنش چادر من
بشود جای عبایت کفنش چادر من
می برد تا حرم اعضای تنش چادر من
تا تبرک بشود از بدنش چادر من
ازجهان سیر شدی “آجرک الله حسین”
چقدر پیر شدی “آجرک الله حسین”
44
0
موضوعولادت حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزشهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام)
شاعرمجید قاسمی
قالبمربع ترکیب
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
جمال حضرت حق بی نقاب می آید
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
ماه روزیم و آفتاب شبیم
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
آن که تا حشر مرا نوکر حیدر کرده
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
بر پا شده یک شور دگر باز به دنیا
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
رسیده پیغمبری دوباره
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
امشب خدا از مصطفی تصویرسازی می کند
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
دل که شد خرسند چیز دیگری ست
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
قنداقه را حسین گرفت و نگاه کرد
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
قبل هر چیزی در عالم نور طاها خلق شد
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
بر مقدمت تغزل شیوا ترانه ریخت
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
آسمان باز پر قمر شده است
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای خوش قد و بالای بابا ماه لیلا
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
میآیی و لیلا شده مجنون عطر و بوی تو
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
تجلـِّــیِّ روی پیمبر رسید
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
شب ولادت تو عید سیدالشهداست
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
شاه امروز آفریده شاهکار دیگری
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
و بی مقدمه با رخصت از جناب قمر
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
امشب به زمین خُلد مخلد شده پیدا
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
همین که با دم ساقی دهان معطر شد
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
در بهاران چمن درست شود
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
از سر گلدسته ها عطر و بوی گل پاشید
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
دوباره نور و برکات آمد
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
یا الهی صل و سلم علی محمد و آل احمد علی اکبر
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)