جلوۀ روی تو در آینه تا پیدا شد

جلوۀ روی تو در آینه تا پیدا شد
ظلمت از یمن تجلای تو ناپیدا شد
 
ماه در کوچۀ تنهایی خود حیران بود
ناگهان هم نفس باد صبا پیدا شد
 
بر زمین رایحۀ گلشن فردوس وزید
بعد از آن شعشعۀ «آل کسا» پیدا شد
 
نور زهرا و علی، نور حسن، نور حسین
جلوۀ نور نبی، در همه جا پیدا شد
 
عشق نورانی این پنج تن آل عبا
با تولّای علی در دل ما پیدا شد
 
و علی دست خدا بود از آن صبح ازل
به روی دست نبی، دست خدا پیدا شد
 
چشمۀ نام شما، چشمۀ جوشنده علم
زمزم از زمزمۀ ذکر شما پیدا شد
 
تا در آن معرکه ترسا سر تعظیم آورد
تا ابد وصف تو ‌در آینه‌ها پیدا شد
 
شکّ نجران مسیحی به یقین گشت بدل
وعده‌ای داد نبی، آب بقا پیدا شد
 
باز انسان به زمین یکسره سرگردان بود
با اشارات شما قبله نما پیدا شد
 
لب اگر باز کنی کون و مکان می‌لرزد
از کران تا به کران  دست دعا پیدا شد
2
0
موضوعمباهله حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم)
گریزمدح پنج تن
شاعرمحمد مهدی عبداللهی
قالبغزل
سبک پیشنهادیمدح
زبانفارسی