جای دارد سوزم از آهی اگر افلاک را

جای دارد سوزم از آهی اگر افلاک را
هر زمان یادآورم آن پیکر صد چاک را
 
تا که افکندند جسم اطهرش بر روی خاک
رخت نیلی زین مصیبت شد به تن افلاک را
 
نی همین از کین سنان زد نیزه بر پهلوی او
کز سنان بشکافت قلب خواجه لولاک را
 
میهمان را کس نداده جای در کنج تنور
یا که بتوان گفت ظلم خولی بی‌باک را
 
بود نزدیک آن‌که گردد عالم امکان خراب
بس دم افتادنش آمد تزلزل خاک را
 
بازگشت هر خدنگی بر کماندارش شدی
گر اجازت بودی از او روز کین فتراک را
 
تا خزان خستند جسم پاکش از سم ستور 
سوختند از آتش غم خواجه لولاک را
 
جودیا از سر این مطلب بباید بست لب
چون به درک این مطالب نیست راه ادراک را
43
0
موضوعورود و استقبال از محرم امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت