پیغمبران دورِ پیمبر جمعشان جمع است

پیغمبران دورِ پیمبر جمعشان جمع است
خیلِ ملائک دورِ حیدر جمعشان جمع است
 
مادر شده زهرا و آمد ساره با لبخند
حوّا و مریم؛ دورِ مادر جمعشان جمع است
 
نوزاد نه! نورِ کرامت! حُسنِ نامحدود
در دست‌هایش درّ و گوهر جمعشان جمع است
 
یامجتبی گفتند و بوسیدند پایش را
خورشید و ابر و ماه، دیگر جمعشان جمع است
 
حاتم به بازو بسته حرزِ یاحسن را و
در خانه، سائل‌هایِ مضطر جمعشان جمع است
 
لبریزِ روزه‌دارها شد امشب این خانه
وقتِ اذان از قبل، بهتر جمعشان جمع است
 
دارند می‌گیرند از چشم ِ حسن حاجت
سلمان و مالک، حُجر و قنبر جمعشان جمع است
 
شخص ِ کریم ِ اهل بیت آمد؛ بهشت اینجاست
اینجا که اهلِ دل، سراسر جمعشان جمع است
 
وعّاظ، قاری، مستمع، مداح، شاعرها
اطرافِ حیدر خیلِ نوکر جمعشان جمع است
 
با، یاحسن دل می‌بریم از پنج تن هرآن
روزی که دورِ حوض کوثر جمعِ‌مان جمع است!
41
0
موضوعولادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریز
شاعرمرضیه عاطفی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت