هنگام ظهر وقت اذان نماز بود

هنگام ظهر وقت اذان نماز بود
درهاى آسمان به روى خلق باز بود
 
ارواح مؤمنین همه در سجدۀ حضور
این روح کعبه بود که روى جهاز بود
 
انگار بوى آب به گوشش رسیده بود
ارض غدیر چشمۀ عرض نیاز بود
 
خورشید در جنون خود از حال رفته بود
لیلاى بى تعیّن ما غرق ناز بود
 
گیرم کسی نبود تماشای او کند
این جلوه در غنای خود آیینه ساز بود
 
جبریل زد نفس نفس و خسته بال شد
گیسوى آیه های ولایت دراز بود
 
یکبار نه دوبار نه بار دگر شنید
از بس که آیه ‏هاى على دلنواز بود
 
تفریح خردسالی او خلق آدم است
این مرد در طفولیتش خاک باز بود
97
0
موضوعمدح | غدیر امیرالمومنین علی (علیه السلام) | امیرالمومنین علی (علیه السلام)
گریز
شاعرشیخ رضا جعفری
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت