ایها المظلوم-ayohalmazloom
شعر و اشعار ولادت امام حسین و صوت سبک و گریز اشعار
لطفاً برای جستجوی گریز های متفاوت در این مناسبت به کادر جستجوی گریز در سمت راست صفحه مراجعه فرمایید
نمایش هر صفحهمورد
نور خدا در دل شب ها رسید
سپیده زد، شمس دلارآ رسید
خبر بده به فطرس ای جبرییل
دوای درد تو، مسیحا رسید
بیا خودت را برسان پیش او
بال و پرت سوخت، مداوا رسید
گدا.. گدا.. آی گدایان شهر!
رحمت واسعه به دنیا رسد
 
ملجاء هر شاه و گدا آمده
شاهِ شهیدِ شهدا آمده
 
 
آمده و نبی ست بالا سرش
گرفته قنداقه ی او در برش
بوسه زند گاه به دستان او
گاه به پیشانی و بر حنجرش
چه هدیه ای داده خدا بر نبی
خوشا به حال پدر و مادرش
آمده تا «حسینُ منّی» شود
تا که بخوانند چو پیغمبرش
 
خون خدا، جان پیمبر حسین
عشق علی، عزیز  مادر حسین
 
او و حسن زیور اهل بهشت
دو سیّد و سرور اهل بهشت
شد پدرش آل نبی را شجر
بار و برش گوهر اهل بهشت
سَیّدة ُالنّساء بود مادرش
مادر او مادر اهل بهشت
برادرش ساقی اولاد او
دو دست او ساغر اهل بهشت
 
بهشتی اند آلِ حسینِ علی
بهشت شد مالِ حسینِ علی
 
عرش خداوند نگهبان او
جان خداوند شده جان او
فاطمه جان بخواب چون می شود
روح امین سلسله جنبان او
گریه چو می نماید از تشنگی
ملائکه شوند گریان او
مشربه ی اوست لب مصطفا
ای به فدای لب و دندان او
 
نیست کسی تشنه به دور و برش
آب بود مهریه ی مادرش
 
شاه حسین است و ما نوکریم
ز نوکری او همه سروریم
ما همگی کبوتر بام او
پر بکشد به هر کجا، می پریم
ناز فقط مال حسین است و بس
هر چه که او ناز کند می خرییم
فضیلت گریه به او این بود
ره به دعای خواهرش می بریم
 
حسین ای پادشه انس و جان
نوکریت عزّت و ایمانمان
 
تو را اِمامُ الشُّهدا خوانده اند
چشمه ی جوشان بقا خوانده اند
"لَحمُکَ مِن لَحمِ بَشَر" بود اگر
چرا تو را خون خدا خوانده اند
نَه خامس آل عبا، بل تو را
پنج تن آل عبا خوانده اند
تو همه شان بودی و در کربلا
حیف ترا جدا جدا خوانده اند
 
ای تن پاره پاره هر صبح و شام
علیکَ منّی سلامٌ سلام
افــتــخـار الـثّـقـلین  آمده است
بـه نــبی نـور  دو عـین آمده است
 
نور بـاران  شــده ایــوان حـجـاز
عاشقان مژده، حسین آمده است
 
ساقی بزم ولائی تو حسین
چشمه ی آب بقائی تو حسین
محور دایره ی کرب و بلا
افتخارالشهدائی تو حسین
 
در دل افتاده عجب غوغائی
همه خیره به گل زیبائی
جبرئیل آمده با خیل ملک
تا بخواند به حسین لالائی
 
مرحبا ای شه فرزانه حسین
رونق خانه و کاشانه حسین
شمع پر نور همه انجمنی
جان عالم به تو پروانه حسین
 
ز آسمان صوت جلی می آید
شهسوار ازلی می آید
به زمین و به زمان مژده دهید
که حسین ابن علی می آید
 
عرشیان که به علی مانوسند
حافظان شرف و ناموسند
میهماندار گل زهرایند
همه از دست حسین می بوسند
 
شب میلاد و شب احسان است
آسمان روشن و نور افشان است
گفتم آنجا چه خبر، روح الامین
گفت در عرش حسین مهمان است
مژده ای دل شب برات آمد 
پرتو نور حی ذات آمد
سر زده نور مشرقین امشب
نورمجموعه ی کرات آمد
گشت فُطرس دخیل گهواره
پر زد و بر لبش نشاط آمد
صد مسیحا شد از دمش زنده
چون که جانبخش کائنات آمد
مست جام می بقاست حسین
گرچه لب تشنه ی فرات آمد
مژده بر جمله ی گرفتاران 
ساحل و کشتی نجات آمد
دِه ندا بر همه گنهکاران
شافع محشر و ممات آمد
کام مارا حسین شیرین کرد
عسل و شاخه ی نبات آمد
 
می وزد از بهشت بوی حسین 
صلوات خدا به روی حسین
 
 
به نبی رفته خُلق نیکویش 
و به ریحانة النبی بویش
فاطمه و ان یکاد می خواند
به علی رفته زور بازویش
جبرئیل است مهد جنبانش
به حسن رفته خال دلجویش
صلوات خدا به روی مهش
انبیا جملگی ثناگویش
خضر آب حیات می خواهد 
رفته بنشسته بر لب جویش
می زند ساره همره لعیا 
بوسه بر روی و شانه بر مویش
مهر و مه سجده گر به روی مهش
سجده گاهست طاق ابرویش
خورده دل های عاشقان حسین
گره از شوق او به گیسویش
شب میلاد او دلم از شوق
گشته چون زائری سر کویش
 
می وزد از بهشت بوی حسین
صلولت خدا به روی حسین 
 
 
این حسین کیست؟ مظهر عشق است
دل و دلدار و دلبر عشق است
جمله مستان و عاشقان را او
ساقی و میُّ و ساغر عشق است
پادشاهان غلام درگاهش 
فقط او شاه کشور عشق است
این حسینی که سید الشهداست
شهدا را پیمبر عشق است
کربلا بود عرصه ی خیبر 
و حسینی که حیدر عشق است
در کنار فرات لب تشنه 
کشته فرزند کوثر عشق است
خنجر شمر بُد بهانه حسین
کشته ی تیغ و خنجر عشق است
هر مفسر که یا حسین شنید
گفت  یاسین بی سر عشق است
یا هو الاول و هو الآخِر 
اول عشق و آخر عشق است
 
می وزد از بهشت بوی حسین
صلوات خدا به روی حسین 
باز طبع غزل شکوفا شد
شور و مستی مان مهیا شد
باز هم درب رحمت احدی
به روی اهل میکده وا شد
آسمان غرق شادی و شور است
و زمین محو شور بالا شد
آیه آورده جبرئیل امین
که پیمبر دوباره بابا شد
روی قنداقه اش نوشته خدا
نوکرش تا همیشه آقا شد
با قدومش جواز پرواز
فطرس پرشکسته امضا شد
قدم نورسیده ی زهرا
به روی چشم عاشقان جا شد
 
این گل مرتضی و فاطمه است
نامش آرامش دل همه است
 
این پسر مظهر خداوند است
یک تنه لشکر خداوند است
این پسر معنی تولی و
ولیِ دیگر خداوند است
این پسر با تمام بندگی اش
لقبش دلبر خداوند است
این پسر سید شباب بهشت
خلقت محشر خداوند است
این پسر مصطفای ثانی، یا...
حضرت حیدر خداوند است؟
این پسر آیه آیه قرآن است
این پسر کوثر خداوند است
 
نور عرض و سماست این نوزاد
پسر مرتضاست این نوزاد
 
چشم ما هست خاک پای حسین
جان ما نوکران فدای حسین
علت خلقتم مشخص شد
آفریده شدم برای حسین
ثروت و هستی همه عالم
همگی وقف روضه های حسین
من فدایی مادر و پدرم
پدر و مادرم فدای حسین
از همان کودکی بزرگم کرد
نمک سفره عزای حسین
 
درِ این خانه پیر خواهم شد
شامل من شود دعای حسین
پای این غم هنوز میسوزم
غم دوری کربلای حسین
 
ذکر نام تو میکند مستم
اربعین زائر حرم هستم
سومین روز شعبان شده طالع آن ماه
که بود طلعت وی مطلع انوار الله
 
پرتوی هست ز رخشنده رُخش، روشن صبح
از سواد خم مویش اثری شام سیاه
 
قصه حسن تو همّت عشّاق رُخش
داستانی است که مشهور بود، در افواه
 
شرح مویش نتوان گفتن، در مدت عمر
زانکه این قصه دراز آید و مدت کوتاه
 
زکجا می رسد این قافله سالار نفوس
که دو صد قافله جان آمده با وی همراه
 
از پی چشم بدش نام نهادستم مه
ورنه عکسی بود از مهر رُخش، رخشان ماه
 
آتش از یاد رخش گشت گلستان به خلیل
شد خیال ذقنش همدم یوسف در چاه
 
آیتی هست زدستش، ید بیضای کلیم
نفحه ای از دم قدسیش، دم روح الله
 
درگهش کشتی نوح است به دریای وجود
دفع طوفان فتن را بود آن ملک پناه
 
منبع آب بقا آمده خاک ره او
خضر را بوده به هر مرحله وی هادی راه
 
غیرت طوبی کوثر، قد و لعل لب او است
سید خلیل جوانان بهشت است آن شاه
 
«خیرة الله من الخلق ابی» گفته ی او است
شهدالله بعلو نسبش صدق گواه
 
مصطفی در حق او گفته «حسینّ منّی»
نفس خود خواند و اباعبدالله
 
تا فزایم شرف عرش برین، می گویم
باشدش عرش برین، فرش مبارک درگاه
 
قرن ها پیش ز آدم به نهان بود و عیان
سال عمرش بودی، هفت فزون از پنجاه
 
هر که را، زاد معاد است ولایش چو «محیط»
در جنان جای بود، گر بودش کوه گناه
هر شاعری  که  مدح و ثنایت شروع کرد
اول زعشق کرب و بلایت شروع کرد
روز ازل گریه برای تو را نخست
زینب خدای عشق و وفایت  شروع کرد
بوسه  به زیر حنجر سرخ تو را نبی
با ذکر خیر اهل عزایت شروع کرد
هر مرسلی رسالت خود را برای خلق
با ذکر یا حسین و دعایت شروع کرد
 
از ره رسید خون خدا گریه می کنم
ماندم بجای خنده چرا گریه می کنم
 
ای جلوه گاه رحمت بی منتها حسین
تفسیر سوره های بلند خدا حسین
در آسمان ملائکه ها غبطه می خورند
بر زائران امشب کرب و بلا حسین
قطرات اشک فاطمه بر صورتت چکید
با اولین ترنم زیبای یا حسین!!
بال و پر شکسته ی من مثل فطرس است
باشد که با دعای تو گیرد شفا حسین
من در شب ولادت تو محتشم شدم
تنها به شوق رخصت شعر عزا حسین
 
ای کشتی هدایت عالم خوش آمدی
آقای خوب ماه محرم,خوش آمدی…!
 
آقا شبیر طائفه ی هل اتی تویی
هر شب سوار دوش نبی خدا تویی
در ماجرای کشتی تو با برادرت
جانم حسین اهل زمین و سما تویی
یک پنجم شفاعت شیعه به دست توست
بیهوده نیست خامس آل عبا تویی
زیبا ترین کریسمس عمر من امشب است
زیرا مسیح سوم شعبان ما تویی
جز تو کسی به قاتل خو پیرهن نداد
یعنی که بخشنده تر از مرتضی تویی
 
کوثر نبود مادر ما !! گر حسین نبود
عالم نداشت کرب و بلا  گر حسین نبود
 
شعبانیه همیشه دلم گر چه مادریست
اما شب ولادت تو چیز دیگری است
باید که جبرئیل به چشمم نظر کند
چون گریه در عزای تو کار پیامبریست!!
دنیا حریف روضه و هیئت نمی شود
بین حسین و شیعه ی او سر دلبریست
شعرم به پای برقعی تو نمی رسد
اشعار او لایق دیدار رهبریست  !
من با همین سواد کمم شاعرت شدم
امشب دوباره از ره دل زائرت شدم …
 
ارباب ما حسین و جنونش عیار ما!
هیهات مناذله آقا شعار ما !
 
ما کشته های مکتب اشک و محبتیم
دنیا بخوان نوشته سنگ مزار ما !
هرکس به این پرچم ما چپ نگاه کند
کارش بود به دست علمدار یار ما !
میر باقری اجر تو با مادر حسین
مختار نامه بعد محرم , قرار ما !
 
شکر خدا حرمله را هم زمین زدند
مرحم به زخم سینه ی ام البنین زدند!!
 
کاش این دلم زدوری آقا شکیب داشت
عشقی شبیه مسلم و حر و حبیب ذاشت
قربان زینبی که هم مادر غریب
هم چون تو و حسن دو اخای غریب داشت
از بوسه های جد تو بر روی نیزه ها
زیر گلوی خشک تو نوری عجیب داشت !
ای کاش فرشچیان عزیز تو می کشید
راس تو را که خنده به روی صلیب داشت
حالا شده غنیمت دزدان  کربلا
پیرهنی که بوی خوش یاس و سیب داشت
 
یک دفتر شعرو نوای دل خودم
آقا شدم ,بجای شما قاتل خودم !!
 
ای از لبان خشک تو شرمنده آبها
بر روی نی راس تو در پیچ و تاب ها !!
بیهوده نعل تازه به مرکب نمی زنند
وقتی لگدبه جسم تو دارد ثواب ها!!!
در پیکرت اینهمه نیزه شکسته شد
با خنده در مقابل چشم رباب ها!
در قامت خمیده ی زینب بیا ببین
تاثیر چوب خیزر و بزم شراب ها
بر روی دختران تو قیمت گذاشتند
دعوا شده بر سر این انتخاب ها
 
حلا رسیدم سر خط نقطه یا … حسین
پیان شعر روضه ی کرب و بلا … حسین …
 
من را کشیده عشق شما سمت قتلگاه…
تا خیمه های کرب و بلا , سمت قتلگاه…
با جام آب در پی جسم تو می دوم
چون زینبت بگو که  … سمت قتلگاه!
پیراهنت داده علامت خدای من
پیچیده بوی خون خدا سمت قتلگاه!
با مادرت فاطمه باید کجا روم؟
یا سمت و سوی علقمه یا سمت قتلگاه !
با این دلم چگونه  خدا زندگی کنم !!!
با این دلی که پر زده تا … قتلگاه !!
 
باید نفس تازه کنم مانده تا غروب …
ای وای اگر دوباره کند کربلا… غروب …
گر چه از عشق فقط لاف زدن را بلدیم
گر چه چندی است که بی روح تر از هر جسدیم
گر چه در خوب ترین حالت مان نیز بدیم
جز در خانه ی ارباب دری را نزدیم
 
روزگاری است که ما رعیت این خانه شدیم
سجده ی شکر بر آریم که دیوانه شدیم 
 
از همان روز که حُسنش به تجلّی دم زد
از همان دم که دمش طعنه به جام جم زد
از همان لحظه که مهرش به دلم پرچم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
 
بنده ی عشقم و مجنون حسین بن علی
در رگم نیست به جز خون حسین بن علی 
 
آسمان با طپش ماه تماشا دارد
قطره دریا که شود جلوه ی زیبا دارد
روح در جسم که باشد همه جا جا دارد
 عشق با نام حسین است که معنی دارد
 
تا خدا هست و جهان هست و زمان هست و زمین
شب میلاد حسین است شب عشق همین
 
او رسیده که به داد دل غافل برسد
کشتی گمشده ی عشق به ساحل برسد
کاروانی که به ره مانده به منزل برسد
نمک سفره ی ما نُقل محافل برسد
 
به همان کس که به میزان خدا هست محک
هر کجا سفره ی عشق است حسین است نمک
 
شب شور است که شیرین و غزل خوان شده ام
خیس از بارش احسان فراوان شده ام
جان رها کرده و دل بسته ی جانان شده ام
مست جام رجب و تشنه ی شعبان شده ام
 
که شب سوم این ماه حبیب آمده است
باز از باغ خدا نفحه ی سیب آمده است
 
او همان است که احسان قدیمش خوانند
در مدینه همه آقای کریمش خوانند
صاحب جام بلایای عظیمش خوانند
پنجمین دشمن شیطان رجیمش خوانند
 
از ازل تا به ابد خلق خدا می دانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
 
غم عشق است که آتش زده بر بنیادم
تا که در راه محبت بدهد بر بادم
من ملک بودم و فردوس نه آمد یادم
که من از روز ازل اهل حسین آبادم
 
منم آن رود که جز جانب دریا نروم
بر  دری غیر در خانه ی مولا نروم
 
ما که بر صاحب این عشق ارادت داریم
ما که انگیزه ی بر گشت به فطرت داریم
یک نفس تا به خدا بُعد مسافت داریم
باز هم در سرمان شور زیارت داریم 
 
هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله
هر که دارد هوس کرب بلا بسم الله
 
کربلا گفتم و دیدم جگرم می سوزد
آسمان دود زمین در نظرم می سوزد
گوییا معجر بانوی حرم می سوزد
دختری گفت که ای عمه سرم می سوزد
 
خیمه در خیمه دل اهل حرم شعله ور است
آتش سینه ی زینب ز همه بیشتر است
برسانند اگر تربت دلداران را
در می آرند ز هر دلهره بیماران را
همه سرمایه ی یک اهل کرامت کرم است
احتیاجی به دِرَم نیست , کرم داران را
یوسف آن است که از تخت تنزل نکند
بارها گر بفرستند خریداران را
در بهشت تو چرا حرف جهنم بزنیم
قلم عفو بگیرید گنه کاران را
سر که گرم است پی کار تو دل هم گرم است
باز دلگرم تو کردند سر ِیاران را
کورتر کن گره ام را , نکند باز کنی
وا مکن از سر خود جمع گرفتاران را
گریه تا هست حرام است نماز باران
چه خیالی است بگیرند اگر باران را
بعد از این پیرهنی با یقه ی تنگ مپوش
خون مکن این جگر سرخ ِهواداران را
 
رب الارباب شد , الله صفاتی که رسید
شد حسین ابن علی جلوه ی ذاتی که رسید
بود منظور همان گریه برای ارباب
اندر آن ظلمت شب آب حیاتی که رسید
ظاهرش کرب و بلا , باطنش عرش الرّحمان
اذن معراج شد آن برگ براتی که رسید
کرمت دست نینداخت مرا دست گرفت
طیب الله به کشتی نجاتی که رسید
بیشتر از همه تو گردن ما حق داری
به دلیل همه ی این برکاتی که رسید
لبم از مهریه ی فاطمه سیراب نشد
تشنه تر کرد مرا آب فراتی که رسید
 
بال فطرس به عنایات تو پر میگیرد
تا غلام تو شود بال سفر میگیرد
دل ما خرج که شد قیمت آن بالا رفت
سنگ در کنج حرم , قیمت زرّ میگیرد
بهترین سود همین است که در چشم تر است
به تو دل میدهد و چند گُهر میگیرد
چقدر زود در ِ خانه ی تو ریخته اند
وقت خیرات , گدا زود خبر میگیرد
بین فرزند و غلامت نگذاری فرقی
کرم تو همه را مدِّ نظر میگیرد
چقدر فاطمه تشنه ست در این شش ماهه
انَاالعطشان تو انگار جگر میگیرد
 
 اَرنی گفتنم از هر سخنم می آید
ولی از سمت تو هر بار لَنی می آید
کاروان راه مینداز , بمان تا برسم
دارد از راه اُویس قرنی می آید
تا زمین های یمن مِهر علی را دارند
به قنوت تو عقیق یمنی می آید
کرم ذاتی دست تو از آن جانب در
قبل هر گونه عرق ریختنی می آید
رنگ هرآنچه ببافد به تنت سرخ بُود
به تو از فاطمه هر پیرهنی می آید
پیرهن نیز به جسم تو افاقه نکند
به تو انگار همان بی کفنی می آید
پای قلم دوباره رسیده سر قرار
ای آسمان به دفتر شعرم غزل ببار
تندیس دلربائی و ای منتهای عشق
لطفی کن و به خانه ی چشمم قدم گذار
امشب برای بوسه به جای قدوم تو
قلب فرشته ها همه بی تاب و بیقرار
در پای گاهواره ی تو فطرس ملک
دل در دلش نبود و نگاهش به انتظار
بالی شکسته دارد و چشمان ملتمس
گشته دخیل روی تو ای یار گلعذار
آنقدر بال و پر روی قنداقه ات کشید
آخر شفا گرفت ز دستانت ای نگار
 
بنگر چگونه دور تو پرواز می کند
آری خدا به خلقت تو ناز می کند
 
در پیش ماه بس که زلال و منوری
شایسته تر به گفتن الله اکبری
در برق چشمهای شما هیبت علی است
پیوستگی بین دو ابروت حیدری
خیره شده به سمت شما چشم عرشیان
وقتی به خواب ناز در آغوش مادری
باید پدر عقیقه کند هرچه زودتر
از ترس چشم زخم و نظر بس که محشری
هر چند این قبیله همه نور واحدند
اما حسین فاطمه تو چیز دیگری
گاهی تو دلبری کنی و لحظه ای حسن
خورده به پای نام شما مهر دلبری
 
مادر همیشه همدم تنهائی تو بود
سرگرم در سرودن لالائی تو بود
 
هر دم در آستانه ی عشقت گدا شدم
از معصیت رها شدم و با خدا شدم
معجون شیر مادر و اشک عزایتان
بر جان من نشست و به تو مبتلا شدم
آندم که تربت تو به کامم گذاشتند
دلداده ی تو و غم کرب و بلا شدم
با واژه های (بر لب خشکیده ات سلام)
با ماجرای تشنگی ات آشنا شدم
هر دفعه بر در تو زمین خورده آمدم
در زیر پرچم و علمت باز پا شدم
دیدم که بسته شد در رحمت بر روی من
وقتی بقدر یک نفس از تو جدا شدم
 
رویای بیکرانه و شیرین هر شبی
آقای ذره پرور و سالار زینبی
 
برروی برگ برگ غزل جای شبنم است
اشکت به زخمهای دلم مثل مرهم است
زهرا نگاه کرده به من نوکرت شدم
جنس دل و تراشه ی این سینه از غم است
دار و ندارتان همگی خرج من شده
گر جان دهیم پای عزاداریت کم است
اینجا چه خوب باشی و بد راه می دهند
طرز خرید کردن ارباب درهم است
هر ساله شال و بیرق و پیراهن سیاه
چشم انتظار دیدن ماه محرم است
نقش است بر کتیبه ی دل شهر محتشم
(باز این چه شورش است که در خلق عالم است)
 
(مسلم ) بگو به فاطمه دل زیر دین توست
 این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
ببین جنون تماشاییِّ دل ما را
تلاطم کرم موجهای دریا را
 
فلک به حال دلم غبطه می خورد امشب
وَ باز کرده لبم با ترنُّم یا رب
 
برای شرح خیالم حروف می چینم
تمام عشق خودم در لهوف می بینم
 
پَر خیال دلم را دوباره وا کردم
برای وصل نگارم خدا خدا کردم
 
مدینه را به هوای کرم قدم به قدم
به لطف چشم دلم خوب دیدم و بلدم
 
هوا هوای خداییِّ با صفایی بود
صدای زمزمه ها صوت دلربایی بود
 
نوا و ناله ی أمـَّن یجیب فطرس را
شنید خانه ی وحی و صدا زدَش که بیا
 
شفای شهپر آتش گرفته ات آمد
بکِش پَرت روی قنداقه عافیَّت آمد
 
دوباره فطرس پرسوخته هوایی شد
دم از حسین زد و عرش کربلایی شد
 
حسین ذکر لب احمد و علیُّ و بتول
سلام اوست سر از هر جهاد و حجِّ قبول
 
شجاعت علویُّ و حیای زهرائیست
شکوه دلبر هفت آسمان تماشائیست
 
زمین و عرش خدا بی قرار و شیدایش
دلیل گردش افلاک در نفسهایش
 
خوش آنکسی که شده در حریم یار مُجاب
خوش آن دلی که تپیده برای این ارباب
 
دلی که با تو نشد بو نبرده از احساس
فداییِّ تو شده فارسُ العرب عبّاس
 
به پیش گنبد تو عرش می کند تعظیم
بهشت را به غلامت خدا کند تقدیم
 
هزار شکر که بر سینه ام مدال شماست
تمام هستیِّ این نوکرت حلال شماست
 
به نام تو شده ام با نوای لالایی
سرود کودکیَّم بوده ذکر زهرایی
 
پس از اذان و اقامه به گوش من بابا
به گریه گفت عزیزم فدای عاشورا
 
برای روضه ی بابا  وَ یا به خاطر شیر
صدای ناله ی من کرد مادرم دلگیر
 
حسین گفت و چکید اشک و سیر کرد مرا
همان دقایق اوّل اسیر کرد مرا
 
اسیر کوی تو هستم مرا نکن آزاد
دلم شده به هوای غمت حسین آباد
 
به دست لطف تو چشمم همیشه دوخته ام
به پای بیت غم تو همیشه سوخته ام
 
دوباره حرف مشام من و حسین غریب
صفای پرچم سرخ حریم و قصِّه ی سیب
 
به یاد آن شب جمعه که در حرم ماندیم
میان صحن تو آقا زیارتی خواندیم
 
هنوز خاطره ی تلِّ اشک یادم هست
هنوز ماکت میدان مشک یادم هست
 
به عشق کرب و بلا می زنم خدا ناله
بیا حسین زمانه   بیا ابا صالح
 
بیا که با تو زیارت کنیم آقا را
بیا و زمزمه کن روضه های سقــّا را
 
برای مجلس مدح و ولادت عبّاس
بده اجازه و شور و ارادت و احساس
جنس نفسها چون طلا ناب است امشب
در عرش نام یار ما قاب است امشب
شکرانه ذکر مُهر و محراب است امشب
خیره بر این گهواره مهتاب است امشب
کنج دهان کربلا آب است امشب
 
ای نوکران میلاد ارباب است امشب
 
ارباب آمد تا نی ِ دل نا بگیرد
نوکر سرش را تا ابد بالا بگیرد
الگو از او در سختیِّ دنیا بگیرد
یا جان دهد یا اینکه حقــَّش را بگیرد
در آسمان شوری حسینی پا بگیرد
 
عرش خدا از عشق سیراب است امشب
 
آرام جان فاطمه جانم فدایت
فطرس دلش خوش کرده بر دارُالشِّفایت
بر روی چشم آسمانیهاست پایت
کعبه شده مُحرم به عشق روضه هایت
رویای جنّت دیدن کرب و بلایت
 
ذکر تو ضرب قلب بیتاب است امشب
 
خورشید ایثار و وفا سرفصل توحید
دور از دل اهل تو باشد اصل تردید
ایل و تبارت می رسد بر نسل تمجید
عشق تو در قلب اباالفضل تو جاوید
باشد حسینی وعده های وصل امِّید
 
هر کس نگوید یا حسین خواب است امشب
 
ایزد فلک را زیر پایش می کشاند
احمد تو را بر شانه هایش می نشاند
حیدر دلش را در هوایش می پراند
مادر خودش را با صدایش می رساند
زینب می آید از برایش  تا بماند
 
شاد از حضور شاه محراب است امشب
 
اسمت که آمد سینه ام را حق جلا داد
آمد خدا و حاجتم را بی صدا داد
اشکی برای چشم و آهی بر نوا داد
حکمی برای دیدن طوس رضا داد
برگ برات کربلا در روضه ها داد
 
عیدیِّ ما   وَالله  نایاب است امشب
 
با روضه پایم را به صحنت می گذارم
باید به یاد خشکیِّ کامت ببارم
شد نوکریِّ خانه ی تو افتخارم
چیزی ندارم جز نگاه لطف یارم
المنــَّة ُ لِـلَّــه  حسین رادوست دارم
 
مهدی بیا نجوای سرداب است امشب
ماه عشق است ماه عشّاق است
ماه دل‌های مست و مشتاق است
در میخانهٔ کرم شد باز
الدخیل این حریمِ رزاق است
ریزه‌خوارش فقط نه اهل زمین
جرعه‌نوشش تمام آفاق است
بی‌حساب است فضل این ساقی
شب جود و سخا و انفاق است
بین دل‌های بیدلان امشب
با سر زلفِ یار میثاق است
«قبره فی قلوب من والاه»
حرمش قبله‌گاه عشّاق است
 
ماه شعبان رسید! ماه سه ماه
کربلا می‌رویم! بسم الله
 
السلام ای پناه مُلک و مکان
در یدِ قدرتت عنان جهان
رفته قنداقه‌ات به عرش خدا
تشنهٔ پای‌بوسی‌ات همگان
در طوافت قیامتی شده است
می‌رسد هر فرشته با هیجان
پَر قنداقهٔ تو می‌بخشد
پر و بالی به فطرس نگران
از سرانگشت پاک مصطفوی
جرعه جرعه بنوش شیرهٔ جان
خواند جدّت «حسینُ منّی» را
«وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان
با تو جود و شجاعت نبوی‌ست
ای شکوه حماسه‌های عیان
در نمازت شبیه فاطمه‌ای
بین میدان علی‌ست جلوه‌کنان
چشم‌های تو مرز خوف و رجاست
قَهر و مِهر تو آتش است و امان
 
رحمت محض! یا ابا الأیتام!
پدری کن برای عالمیان
 
ای که آقایی تو بی‌حد است
باز ما را به کربلا برسان
شب جمعه شمیم سیب حرم
منتشر می‌شود کران به کران
روضه‌هایت بهشت اهل ولاست
چشم ما چشمه‌های کوثر آن
«وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَی»
اشک‌ها از غمت همیشه روان
السلام ای شهید روز دهم
السلام ای امام تشنه‌ لبان
تا ابد در فراز، پرچم توست
خون سرخت همیشه در جَرَیان
کربلای تو از ازل بوده‌‌ست
مبدأ حرکت زمین و زمان
 
شب سوم رسیده‌ای، ای ماه
السلام علیکَ ثارالله
 
السلام ای نگین عرش برین
سروِ بالا بلند اُم بنین
جذبه‌های نگاه هاشمی‌ات
ماه را می‌کشد به سوی زمین
عبد صالح! مُواسِیاً لله!
پدر فضل! روح حق و یقین!
به حضورت گشوده دست، فلک
به قدوم تو سوده عرش، جبین
وقت هوهوی ذوالفقار علی‌ست
به روی مرکب حماسه نشین
می‌شود با اشارهٔ‌ تو دو نیم
هر کسی آید از یسار و یمین
زینبت «إن یکاد» می‌خواند
آسمان محو هیبت تو! ببین
کاشف الکرب اهل‌بیت نبی!
بازوان تواند حصن حصین
ماه من! بازوی رشید تو را
که برافراشته‌ست بیرق دین ـ
زده بوسه علی به گریه چنان
چیده از آن حسین بوسه چنین
سائلان تو بی‌شمارند و ...
گوشه چشمی به ما! بس است همین
 
شب جود و کرامت و بذل است
شب چارم شب اباالفضل است
 
السلام ای حقیقت جاری
روح تقوا و زهد و بیداری
سید السّاجدینِ شهر رسول
عبد مسکینِ حضرت باری
روزهایت مجاهدت، ایثار
نیمه‌شب‌هات بخشش و یاری
در مناجاتت ای صحیفهٔ نور
آیه آیه زبور می‌باری
همه مجذوب ربّنای تواند
محوِ این سِیْر و این سبک‌باری
گوش کن این صدای داوود است
که به شوق تو می‌شود قاری
پا برهنه به حجّ که می‌آیی
کعبه را هم به وجد می‌آری
خطبه‌های تو تیغِ برّانند
ثانی حیدری و کرّاری
در مصاف تو سهم دشمن تو
چیست غیر از مذلّت و خواری
وارث عزت و سخای حسین
ای که بعد از عمو، علمداری
به محبان خود نظر فرما
بیشتر موقع گرفتاری
رو سیاهی من گذشت از حدّ
تو برایم مگر کنی کاری
در نماز شبت دعایم کن
تو عزیزی تو آبروداری
 
دلم از بند هر غم آزاد است
شافع من امام سجاد است
روی سر سایه ی رحمان و رحیم افتاده
به سوی کوچه ی دل راه کریم افتاده
میکده باز شده مستی ام آغاز شده
بر مشام دل دیوانه شمیم افتاده
ماه دلبر خبر از سبط پیمبر آورد
چشم دل بر پسر خلق عظیم افتاده
با تو انگار بهشت از همه جا می روید
بی تو انگار بشر قعر جهیم افتاده
محرم کوی حسینم من و در حال طواف
چشم ارباب بر این عبد یتیم افتاده
 
گفتگویی است میان من و خالق هر آن
که حسین است حسین است قدیم الاحسان
 
مژده ای هم نفسان گاه تماشا آمد
همه ی زندگی حضرت زهرا آمد
این چنین است که کشتی نجات بشر است
مهد مصباح هدی نور سراپا آمد
آنکه با نهضت او دین خدا بیمه شود
چاره ساز نبوی با ید بیضا آمد
دیده گریان شود از نام قتیل العبرات
روزی روضه اش از عالم بالا آمد
این چه سری است که با ذکر انا العطشانش
پسر فاطمه شش ماهه به دنیا آمد
 
اشک شوق است که چون ابر بهاران ریزد
یا همان گریه زهراست چو باران ریزد؟
 
یار دلدارم و از یار دگر آزادم
بنده ی عشقم و در دام حسین افتادم
کربلا محرم خود کرد مرا روز الست
حاجی کوی حسینی است دل از بنیادم
از زمانی که شدم محرم غمهای حسین
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
جذبه حور و ملک نیست مراد دل من
جذبه عشق حسین است که زد فریادم
نه ملک بودم و نه خلد برین جایم بود
ذره ای بودم و شد عالم ذر امدادم
منکه از بتکده تا میکده را پیمودم
عشق چون بارقه ای آمد و شد استادم
 
دیده را اشک غمت شرب مدام است مدام
کشته عشق تو ارباب , غلام است غلام
 
آسمان خالق خود را به زمین می جوید
ملک از هر طرف انگار چو گل می روید
اینک ای قوم بیائید که فطرس بشویم
نوکر از مقدم ارباب شفا می جوید
حاجت دل بنویسید به گهواره او
که نگفته به خدا پاسخ تان می گوید
این چه حالی است خدا , گریه کنش پیغمبر
خون دل را به رخ از اشک بصر می شوید
پیش گهواره او فاطمه چون در خواب است
جبرئیل است که لالائی او می گوید
 
هرگز از مادر مظلومه ننوشید لبن
شیر مادر نکند خشک شد از سوز مَحَن
 
بوسه گاه نبوی شد سر و دست و بندش
کاش شمشیر جفا بوسه نگیرد ز تنش
چه دلاور پسری ساقی کوثر دارد
هیبت حیدری اش بین سلام حسنش
جامه ی سرخ حریر آمده او را ز بهشت
کاش غارت نشود جای دگر پیرهنش
ذکر لا حول شده مزد سخن گفتن او
که مبادا بشود طعمه نیزه سخنش
ترسم از بوسه بی وقفه به دستش آخر
صید , انگشت شود جای عقیق یمنش
بر تنش جامه ی دیبای بهشتی اما
ترسم از عاقبتش اینکه نباشد کفنش
 
آنکه هر روز و شب آوازه ی مقتل دارد
در دل خویش حسینیه مفصل دارد
ای حسینـی که شـاه دنیـایـی
در تـو جمع است هرچه زیبایی
دست خالـی  ز درگهـت نـروم
بـس کریمی وبـس که آقایی
نزداحسـان و  بخششت , سـر را
خم کنـد صد  چـو حاتم طایی
میـوه  قلـب  مصـطفـی هستی
نـور  چشـم  علی و زهـرایی
همسرت هم  که اهـل ایران است
پـس تو دامـاد  کشـور مایی
 
در شب جشـن تـو همـه شادیم
قلب خـود را به دست تو دادیم
 
یابـن الحیـدر منـم غلام شمـا
مرغ  روحـم اسیـر دام شمـا
هرچه من دارم از وجود شماست
این هم از خیرباب و مام شمـا
تا ابـد یا حسیـن می گـویـم
خورده لب ها گره به نام شمـا
پـر  گرفتـم دوباره تا حرمـت
می روم تا بـه روی بام شمـا
الـســلام علیـک یـا  جـدا
آرزویم فـقـط سـلام شمـا
 
یـک سـلام  مـرا جـواب بده
ازمیِ ناب خود شـراب بـده
 
محــورگـردش  فلک  هستی
شاپرک یا کـه قاصدک هستی
فاطمـه زیـر لب  بگـویـد باز
گل پسر بَه چه با نمک شده ای
قبلـه گاهـی  تو عاشقانـت  را
بوسـه گاه  لب  ملک شده ای
اشک بـرتو حسین معیـار است
ارزش شیعه را محک شده ای
می دهم  سر  برایـت ای آقـا
بر لبـان ترک  ترک شده ای
 
بین  گهـواره نـاز می خنـدی
موجـب شـادی خداونـدی
خواهرت در بهشت بس شاد است
قلبـش امشب ز ماتـم آزادست
زینب این روزها چه خوشحال است
چونکه میلاد ایـن سه اولاد است
شادمـانِ حسـیـن و عـبـاس است
عمه خوشحال جشن سجاد است
از  نـگـاهـش   سـتـاره   می ریـزد
اشـک شوقـی بـرای میـلاد است
بـعـد  از ایـن شـادمـانـی زیـنـب
بـا دلـش تا همیشه فریاد است
 
روز های خوش است  این شب ها
خـنـده کن خـنـده زینـب کـبـری
 
هـمـدم و مـونـس است با گریـه
می کـنـد از چـه بـر شمـا گریـه
او که اشکش ز شـوق بود  امشب
مـی کـنــد  یـاد  کـربـلا  گریـه
کربـلا هـم  کـه جـشـن می گیرند
پـس چـرا  یـاد سـر جـدا گریـه
امشب عیداست چشمتان تر شد
شب جشن ست پس چرا گریه
عـیـدمـان  را  خـراب  کـردی تـو
باشـد امشب شما و ماگریـه
 
 حضـرت مصـطفـی بـه روز شمـا
گـریـه کـرده بـرای کـرب و بلا
 
 حـال شـد  این دو چشم زینب تر
روضـه می گویم  این دم آخر
تـا کـه قـنـداقـه  حسـیـن  آورد
مادر  او  بـه سـوی پیغمـبـر
از گلـوی حسیـن  بـوسـه گرفـت
بوسه می زد به یـاد آن خنجر
یکـطرف هم که کودکی زیباست
مـادر او را کـه داد بـر حـیـدر
بـوسـه ها زد به فـرق و بـازویش
گریـه می کـرد  یـاد آب آور
 
دسـت او را ز  تـن جــدا کـردنــد
فرق او را ز  کین دو تا کردند
 
روضه هایش  فقط  همیـن نبـود
بین راه و اسیری اش هم بود
دست زینـب طنـاب از یـک سـو
دسـت سجـاد  هم طنابی بود
کـامـلا جشـن مـا  شـده گـریـه
گریـه کوچـه های شهـر  یهود
تـهمـت خـارجـی شـان زده انـد
پنجه ها بود و چهره های کبود
سنگ و آتش ز  بـام هـا بـاریـد
کوچه پر شد ز سنگ ها و دود
 
گر بمیـری بـرای این سـه عزیـز
محسن این جان تو بود ناچیز
نوری به نسل ساقی کوثر اضافه شد
ماهی به روی دامن مادر اضافه شد
مولودی آمدونمک نان خلق شد
بررزق سفره ها دوبرابر اضافه شد
وقتی که پابروی زمین زد خدای عشق
ازاین به بعدواژه نوکراضافه شد
امروزباولادت ارباب یک نفر
برشافعان عرصه محشر اضافه شد
ازمعجزات نور وجودحسین بود
بربالهای فطرس اگر پراضافه شد
بادیدن حسین حسن افتخار کرد
برمیوه های قلب پیمبر اضافه شد
 
این شد که مابه نان و نوایی رسیده ایم
ازبرکت حسین به جایی رسیده ایم
 
آدم زگریه برغم اوآبروگرفت
امشب مسیح ازدم اوآبروگرفت
هرکس که گریه کردبرایش عزیزشد
ازروضه هاوماتم اوآبروگرفت
موسی عصابدست رهاکردطوررا
آمدواز محرم اوآبروگرفت
خضرنبی که زندگیش جاودانه شد
ازقطره های زمزم اوآبروگرفت
دنیازاعتبار مسیح وکلیم ونوح
یاازنگین خاتم او آبروگرفت؟
من مطمئنم هرکه به بالا رسیده است
ازریشه های پرچم او آبروگرفت
 
این واژه درتمام جهان نقش پرچم است
ارباب ما معلم عیسی بن مریم است
 
ازآسمان بسوی زمین این ندارسید
مژده به هم دهیدکه خون خدارسید
تکمیل شدحدیث بلند رسول عشق
یعنی که تک ستاره اهل کسارسید
درازدحام خیل گدا می شودشنید
سلطان عشق،پادشه کربلارسید
حال وهوای مستی مابی دلیل نیست
امشب حسین فاطمه ارباب مارسید
جذب خودش نموده تمامی خلق را
مثل پیمبری که زغار حرارسید
امشب تبرکی زدرش خاک می برند
آنانکه هر کدام به قومی پیمبرند
 
حساس بود فاطمه برگریه های او
بربوسه نبی به تن ودست وپای او
 
پروانه های سوخته دور شمع او
جبریل می شوند همه از دعای او
صدها مسیح دم همه بیمار اوشدند
حلقه زدندبردر دارالشفای او
ثابت شودبه خلق ازل تاابد که نیست
خاکی شبیه تربت کرببلای او
ماکه بهشت راهمگی لمس کرده ایم
هرشب میان گریه ودر روضه های او
 
وقتی که ذره پروری اصل صفات اوست
پس سینه زن شدن یکی ازمعجزات اوست
 
برسینه غیرنام توراحک نمی کنیم
ازبین سینه عشق تورا دک نمی کنیم
هرکس که درمقابل توصف کشیده است
مابه حرامزادگی اش شک نمی کنیم
خودرا به پیش هیچ کسی جزخودشما
آقابه جان فاطمه کوچک نمی کنیم
ماسیب سرخ سینه خودراحسین جان
بامعصیت به عشق شما لک نمی کنیم
 
لطف توبود بردل مسکین پناه داد
مارارقیه ات سراین سفره راه داد
 
آن دختری که فاطمه کاروان شده
آنکه سه سال داشت ولی قدکمان شده
ازآنزمان که رأس تورا روی نیزه دید
مانند عمه جان خودش روضه خوان شده
جان دادودرعوض زلبت بوسه ای گرفت
ازآن لبی که بوسه گه خیزران شده
طفل سه ساله ای که پراز خار شدتنش
ازبس دویده اند پی اش نیمه جان شده
درمجلس یزیدکه حرف از کنیزشد
زهرای کاروان تو سخت امتحان شده
 
امشب توآمدی وبه مااشک می دهند
ماتشنه ایم وباده از آن مشک می دهند
براساس گریز به
موضوع گریز :
مناسبت گریز :
براساس سبک شعر
روضه شور واحد تک زمینه رجز خوانی زمزمه جفت نوحه مناجات نامشخص مدح مسجدی سینه زنی واحد سنگین دکلمه دم پایانی واحد تند پیش زمینه سرود سالار زینب حاج ناظم همه جا کربلا راس تو میرود بالای نیزه ها ببینید ببینید گلم رنگ ندارد نوحه سنتی ببینید ببینید گلم رنگ ندارد سیدی ماکو مثلک الغریب غریب گیر آوردنت زبانحال به سمت گودال از خیمه دویدم من دودمه مدح و مرثیه مفاعیل مفاعیل فعول شعر خوانی
براساس قالب شعر
دوبیتی غزل قصیده مثنوی چهار پاره رباعی ترجیع بند مستزاد شعر نو شعر سپید ترکیب بند قطعه مسمط نا مشخص مربع ترکیب تک بیتی مخمس
براساس زبان
فارسی عربی ترکی
براساس شاعر
محتشم کاشانی میلاد عرفان پور امیر عباسی قاسم صرافان محمد مهدی سیار غلامرضا سازگار رضا یعقوبیان علی اکبر لطیفیان قاسم نعمتی اسماعیل تقوایی مرتضی محمود پور حسن لطفی امیر حسین سلطانی محمود اسدی علی انسانی مظاهر کثیری نژاد محمود ژولیده ولی الله کلامی زنجانی میثم مومنی نژاد حسن ثابت جو عباس میرخلف زاده سید حمیدرضا برقعی سید هاشم وفایی سید رضا موید خراسانی محمدرضا سروری یوسف رحیمی احمد بابایی محسن عرب خالقی سید پوریا هاشمی علیرضا خاکساری وحید زحمتکش شهری مهدی رحیمی زمستان حسن کردی روح اله نوروزی مرضیه عاطفی بهمن عظیمی حسین رحمانی میلاد قبایی محسن صرامی رضا آهی رضا تاجیک اصغر چرمی محمد جواد شیرازی مهدی نظری وحید قاسمی وحید محمدی محسن کاویانی مجتبی صمدی شهاب حمید رمی محمد حسین رحیمیان محمد حسن بیات لو امیر روشن ضمیر نا مشخص محمد محسن زاده گنجی امیر ایزدی حسین قربانچه رضا رسول زاده جواد حیدری محمد سهرابی محمد جواد پرچمی سيد مهدي سرخان رضا یزدانی سید مهدی موسوی حسن صنوبری محسن رضوانی سیدجواد پرئی سید محمد جواد شرافت علی سلیمیان محمدجواد غفورزاده (شفق) سید مجتبی رجبی نورآملی حسن بیاتانی عماد خراسانی رحمان نوازنی مسعود اصلانی حافظ محمدرضا آغاسی علی حسنی صمد علیزاده محمد صمیمی کاظم بهمنی مجید تال مهدی قهرمانی احسان محسنی فر شیخ رضا جعفری میثم سلطانی مصطفی صابر خراسانی محمد فردوسی علیرضا قزوه قاسم افرند محمد مهدی عبداللهی محمد خسروی جواد دیندار سعید خرازی علیرضا عنصری حسین میرزایی حسن جواهری مصطفی قمشه ای علامه حسن زاده آملی میثم خالدیان علی زمانیان حسین ایمانی سیدعلی احمدی(فقیر) سید مجتبی شجاع محمد حسین فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری) محسن داداشی امام خمینی (ره) فواد کرمانی امیر رضا سیفی احمد اکبرزاده ملا فتح‌الله وفایی شوشتری صدّیقه‌ی طاهره (علیهاسلام‌الله) محمود شاهرخي (م.جذبه) سید محمد رستگار جواد هاشمی (تربت) سید حبیب نظاری غلام‌رضا دبیران محمدحسین علومی تبریزی سعید بیابانکی سعید توفیقی علیرضا لک جواد محمد زمانی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی سید یاسر افشاری محمود کریمی احمد واعظی آیت الله وحید خراسانی حضرت آقای خامنه ای سید الشهدا عبدالجواد جودی خراسانی بهروز مرادی سالک قزوینی رفیق اصفهانی سید رضا حسینی (سعدی زمان) بابافغانی شیرازی تأثیر تبریزی صغیر اصفهانی (ره) وحید مصلحی یاسر حوتی حسین رستمی محمد بنواری (مهاجر) محمد بیابانی علیرضا شریف هادی جان فدا علی آمره حامد تجری مصطفی متولی مجتبی خرسندی علی صالحی علیرضا بیاتانی مهدی رحمان دوست مهدی نسترن سید محمد جوادی سید مهدی جلالی مجتبی روشن روان حامد خاکی سید محمد علی ریاضی احسان مردانی مهدی مومنی مریم سقلاطونی مجتبی شکریان همدانی عارفه دهقانی حسینعلی شفیعی (شفیع) رضا پیروی سعید پاشازاده ناصر حامدی رضا قاسمی حامد جولازاده پیمان طالبی میلاد حسنی امیر حسام یوسفی نوید اسماعیل زاده عباس شبخیز قراملکی (شبخیز) مهدی جهاندار کرامت نعمت زاده علی اصغر حاج حیدری مهدی صفی یاری محمد علی بیابانی محمد امین سبکبار هانی امیر فرجی سینا نژادسلامتی رسول میثمی صباحی بیدگلی وصال شیرازی مهدی پورپاک فاطمه نانی زاده محسن خان محمدی حبیب نیازی مجید لشگری میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی) آیت الله سیداحمد نجفی(آقاجون) محمد جواد خراشادی زاده ناظرزاده کرمانی سیدجلال حسینی احمد جلالی حسین عسگری علی اصغر کوهکن حجت الاسلام میر تبریزی محسن مهدوی حبیب الله چایچیان رضا فراهانی محمدرضا شمس خاکی شیرازی ابراهیم بازیار عباس احمدی سید محمد اویار حسینی محمد احمدی مرحوم الهیار خان (آصف) جواد قدوسی مجید قاسمی محمد رسولی داوود رحیمی مسعود یوسف پور حیدر توکل فاضل نظری علی ناظمی صفایی جندقی کریم رجب زاده میرزا یحیی مدرس اصفهانی غلامرضا کافی عمان سامانی مهدی محمدی پانته آ صفایی محمد بختیاری حمیدرضا بشیری محمدسعید عطارنژاد پروانه نجاتی نیما نجاری علی اشتری جعفر خونویی رضا دین پرور محمد ظفر سید رضا میرجعفری خوشدل تهرانی مهدی نعمت نژاد محسن راحت حق سجاد محرابی سید فرید احمدی مهدی زنگنه کاظم رستمی روح الله عیوضی علی اصغر ذاکری گروه یا مظلوم امیر حسین حیدری امیر اکبرزاده مهرداد مهرابی سید محمد بابامیری توحید شالچیان نغمه مستشار نظامی رحیم معینی کرمانشاهی سید محمد میرهاشمی امیرحسین الفت غلامحسین پویان احمد علوی فیاض هوشیار پارسیان مرتضی امیری اسفندقه محمدعلی مجاهدی جعفر بابایی(حلّاج) اصغر عرب فرشته جان نثاری سیدمحسن حبیب لورسه محمد علامه صادق رحمانی فرهاد اصغری یاسر مسافر عباس ویجویی عباس عنقا منوچهر نوربخش سیدحسن حسینی محمدجواد باقری محمد ارجمند محمد عظیمی محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) محمدسعید میرزایی مهدی خطاط ادیب الممالک فراهانی محمدعلی رحیمی محمد قاسمی احسان نرگسی رضاپور داریوش جعفری حامد آقایی سید محسن حبیب الله پور مجتبی حاذق محسن حنیفی آرش براری بهنام فرشی هستی محرابی طاها ملکی یاسر قربانی محمد داوری امیرحسین آکار اسماعیل شبرنگ آرمان صائمی علی رضوانی عماد بهرامی عادل حسین قربان امیرعظیمی حبیب باقرزاده حسین محسنات علی اصغر یزدی مجتبی رافعی میثم خنکدار ابراهیم لآلی قاسم احمدی مهدی علی قاسمی پوریا باقری علی اکبر نازک کار نوید اطاعتی فاطمه خمسی مهدی میری مجتبی کرمی محمد دستان علی کاوند مهدی قربانی محمد مبشری محمدرضا رضایی موسی علیمرادی محمدعلی نوری میلاد یعقوبی حسین صیامی مرتضی مظاهری میرزا احمد الهامی کرمانشاهی ناصر دودانگه علیرضا وفایی(خیال) امیر فرخنده حسین واعظی سعید نسیمی محسن غلامحسینی منصوره محمدی مزینان ابراهیم روشن روش سید علی حسینی مرضیه نعیم امینی حمید فرجی امیرعلی شریفی جعفر ابوالفتحی محمد کاظمی نیا امیر علوی رضا قربانی مهدی کاشف امیرحسین محمودپور رضا اسماعیلی حسن فطرس عالیه رجبی رضا باقریان محسن عزیزی محمدرضا ناصری روح الله پیدایی محمد زوار ایمان کریمی مصطفی رفیعی مجتبی قاسمی محمود قاسمی مجید خضرایی یونس وصالی محمود یوسفی ایمان دهقانیا بردیا محمدی مجتبی دسترنج ملتمس محمد مهدی شیرازی محسن زعفرانیه حسین خیریان حامد شریف مهدی شریف زاده ابالفضل مروتی مصطفی کارگر معین بازوند سید جعفر حیدری محسن ناصحی روح الله قناعتیان محمدحسین ملکیان مقداد اصفهانی رسول عسگری عفت نظری سجاد شاکری احمد ایرانی نسب مسعود اکثیری حسن رویت علی سپهری سید امیر میثم مرتضوی سیدمحمد مظلوم حسین رضایی حیران علی مشهوری (مهزیار) علی قدیمی نیر تبریزی فیاض لاهیجی حسین عباسپور محمد بن یوسف اهلی شیرازی جویای تبریزی (میرزا دارا) سید رضا هاشمی گلپایگانی سید علی اصغر صائم کاشانی امیرحسین کاظمی سارا سادات باختر علی اصغر شیری محمد حسین آغولی (ترکی شیرازی) سلمان احمدی وحید اشجع مهرداد افشاری مرجان اکبرزاد محمد-مهدی-امیری شهره انجم شعاع عبدالحمید-انصاری‌-نسب مرتضی-بادپروا محمدرضا-بازرگانی زهرا براتی امیرحسن بزرگی متین زهرا بشری موحد سید-حکیم-بینش فاطمه‌ سادات پادموسوی سعید-تاج‌-محمدی مهدی چراغ‌زاد حامد حسینخانی سیده فرشته حسینی سیدموسی حسینی کاشانی علی‌اصغر الحیدری (شاعر هندوستانی) محمد سجاد حیدری سمیه خردمند ایرج میرزا محسن سیداسماعیلی میرزا محمد باقر صامت بروجردی میرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء) میرزا محمد رفیع (رفیع‌الدین) (واعظ قزوینی) آشفته شیرازی سید وحید حسینی مسعود مهربان مهدی انصاری رضا حامی آرانی سید حسن رستگار محمدجواد وثوقی حمید کریمی اسماعیل روستایی احمد شاکری ابراهیم زمانی محمد کیخسروی محمد جواد مهدوی یاسین قاسمی حسین کریمی مهدی امامی جواد کلهر مجتبی فلاح محمدجواد غفوریان پدرام اسکندری حسن اسحاقی نوید طاهری محمود مربوبی سیروس بداغی میلاد فریدنیا شهریار سنجری رضا ملایی مجید رجبی امیرحسین نجمی عمران بهروج صادق میرصالحیان حجت بحرالعلومی محمدحسین ذاکری رسول رشیدی راد زینب احمدی حامد خادمیان حمیدرضا محسنات حسین اخوان (تائب) محمود شریفی مهدی مقیمی وحید دکامین شهرام شاهرخی فرشید یارمحمدی علی فردوسی رضا شریفی سیدعلی رکن الدین عبدالحسین مخلص آبادی حسین سنگری رضا هدایت خواه مهران قربانی محسن قاسمی غریب سید مصطفی غفاری جم سید مسعود طباطبایی احمد عزیزی حسین زحمتکش حمید عرب خالقی سجاد روان مرد میثم کاوسی رضا مشهدی امیرحسین وطن دوست محمد کابلی محمدهاشم مصطفوی محمد دنیوی (حاتم) علی اکبر حائری محمدرضا طالبی کمیل کاشانی محمدباقر انتصاری مرتضی عابدینی علی حنیفه عبدالرضا کوهمال جهرمی سینا شهیدا مهدی فرجی حسنا محمدزاده سید مصطفی مهدجو علی میرحیدری علی خفاچی حسین ایزدی پرویز بیگلری چاوش اکبری زهرا هدایتی هاشم طوسی (مسلم) نجمه پورملاکی نادر حسینی سجاد شرفخانی علی زارعی رضایی محمدعلی رضاپور سید محسن حسینی مرحوم نادعلی کربلایی ابوالفضل عصمت پرست مجتبی نجیمی مجید نجفی مجید بوریان منش علی علی بیگی سید محسن علوی محمد جواد مطیع ها ناهید رفیعی امیررضا یوسفی مقدم سید علی نقیب ایوب پرندآور نوید پور مرادی علی ذوالقدر سید ابوالفضل مبارز علی شکاری حمید رحیمی انسیه سادات هاشمی محسن حافظی عبدالحسین میرزایی مهدی قاسمی رضا خورشید فرد وحیده افضلی سید محمد حسین حسینی محمد سجاد عادلی مهدی زارعی سید محمد جواد میرصفی یدالله شهریاری امید مهدی نژاد محمد صادق باقی زاده محمد خادم محمدرضا کاکائی سید حجت سیادت مهدی مردانی جواد محمود آبادی حسین شهرابی حامدرضا معاونیان احمد جواد نوآبادی محمد علی قاسمی خادم عرفان ابوالحسنی ظهیر مومنی سید صادق رمضانیان عاطفه سادات موسوی عاصی خراسانی علی محمدی حسین زارع سید مصطفی سیاح موسوی حمید محبی وحید نوری حسین اوتادی هادی ملک پور مهدی کبیری محمدرضا نادعلیان فرشید حقی رامین برومند (زائر) محمدرضا اسدی سجاد زارع مولایی سید امیر حسین فاضلی سید مصطفی حسینی راد محمد رستمی محسن همتی محمود تاری سید واصفی غلامرضا شکوهی کمیل باقری محمد حسین بناریان لیلا علیزاده مهدی حنیفه جواد کریم زاده سید صابره موسوی میرزا محمد تقی قمی (محیط) حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی (صفایی) عباس همتی یغما جندقی حامد محمدی محمد جبرئیلی گروه قتیل العبرات فاطمه عارف نژاد
براساس مداح
حاج منصور ارضی حاج محمود کریمی حاج محمدرضا طاهری حاج سعید حدادیان حاج میثم مطیعی حاج مجید بنی فاطمه حاج حمید علیمی حاج حسین سیب سرخی حاج مهدی سلحشور حاج سید جواد ذاکر حاج جواد مقدم حاج عبدالرضا هلالی حاج سید مهدی میردامادی حاج مهدی رسولی حاج حسن خلج حاج مهدی لیثی حاج نریمان پناهی حاج سید رضا نریمانی حاج احمد واعظی حاج حسین طاهری حاج مهدی سماواتی حاج محمد حسین پویانفر حاج سید حمیدرضا برقعی نا مشخص حاج میثم مؤمنی نژاد حاج مهدی اکبری حاج قاسم صرافان حاج مهدی مختاری حاج محمدرضا محمدزاده حاج کاظم اکبری حاج ابالفضل بختیاری حاج محمدرضا آغاسی حاج حنیف طاهری حاج وحید نادری حاج حسین رضائیان حاج امیر عباسی حاج محمد بیابانی حاج سید علی رضوی حاج سید مهدی هوشی السادات نزارالقطری حاج اسلام میرزایی حاج حسین سازور حاج محسن عرب خالقی حاج صابر خراسانی سید رسول نریمانی محمد جعفری ارسلان کرمانشاهی جبار بذری حاج اکبر مولایی حاج امیر برومند حاج محمدرضا بذری حاج حیدر خمسه حاج حسن حسین خانی حاج حسین عباسی مقدم حاج غلامحسین علیزاده حاج حسین عینی فرد حاج مهدی رعنایی حاج مصطفی روحانی حاج روح الله بهمنی حاج امیر کرمانشاهی حاج میرزای محمدی حاج وحید گلستانی حاج سید امیر حسینی علی فانی حاج سید علی مومنی حاج امین مقدم حاج محمد کمیل حاج محمد حسین حدادیان حاج سعید پاشازاده حاج مقداد پیرحیاتی حاج محمد سهرابی حاج محمد فصولی کربلایی حاج فرهاد محمدی حاج ابوذر بیوکافی حاج سید محمد جوادی حاج سید محمد عاملی حاج وحید یوسفی حاج محمد یزدخواستی حاج مجتبی رمضانی کویتی پور حاج محسن صائمی حاج حسین رستمی مرحوم استاد محمدعلی کریم خانی حاج حسین باشی حاج مهدی وثیق حاج شیخ محمد ناصری سید علی حسینی حاج محمد امانی مرحوم محمدعلی چمنی حاج رضا قنبری حاج عبدالله شیران مرحوم استاد سلیم موذن زاده حاج علی اصغر ارغوان مرحوم حاج فیروز زیرک کار سید حسین قاضی سید مهدی حسینی استاد محسن فرهمند حاج احمد عثنی عشران حاج محمد احمدیان حاج صادق آهنگران حاج اکبر نوربهمنی سیدرضا میرجعفری سیدرضا تحویلدار ایمان کیوانی حاج محمدحسین عطائیان حاج حسن شالبافان حاج محمدصادق عبادی حاج علی عرب حاج علیرضا قزوه حاج آرش پیله وری حاج مهدی تقی خانی حاج یزدان ناصری حاج امیرحسن محمودی حاج حمید دادوندی حاج احمد نیکبختیان حاج امیرحسن سالاروند حاج هاشم سالار حسینی حاج ابراهیم رحیمی حاج محمد صمیمی حاج حمیدرضا قناعتیان حاج محسن عراقی حاج محسن طاهری حاج حسین ستوده حاج مهدی دقیقی حاج حسین رجبیه حاج رحیم ابراهیمی حاج حسین فخری حاج صادق حمزه حاج حسین هوشیار حاج حسین جعفری استاد رائفی پور حاج داوود احمدی نژاد مرحوم مرشد حسین پنجه پور حاج سید محمد حسینی حاج هادی گروسی حاج محمدرضا مختاریان حاج حسن کاشانی حاج وحید جلیلوند حاج حیدر منفرد حاج علی مهدوی نژاد حاج مرتضی امیری اسفندقه حاج حسین خلجی حاج وحید قاسمی حاج سید محمود علوی حاج سعید قانع حاج سید جعفر طباطبائی حاج حسین محمدی فام حاج هادی جان فدا حاج علی علیان حاج صادق کریمی حاج محسن توکلیان حاج محمد قربانخوانی حاج حسن رضا عبداللهی حاج مرشد میرزا مرحوم مرشد میرزا حاج مهدی اقدم نژاد شهید حسین معز غلامی حاج حسین رحمانی حاج علی اکبر سلحشور حاج محمد گرمابدری حاج محمد جواد احمدی حاج احمد اثنی عشران حاج جواد ابوالقاسمی حاج محمد مهدی اسماعیلی حاج محسن حسن زاده حاج اکبر بازوبند آیت الله سید محمدحسن طهرانی مجید رضانژاد محمدجواد توحیدی حاج یدالله محمدی مرحوم سید مهدی احمدی اصفهانی حاج محمود گرجی حاج رضا علی رضایی حاج جواد باقری حاج سید ابراهیم طاهریان حاج مسعود پیرایش حاج محمدرضا نوشه ور حاج حسن بیاتانی حاج علی اکبر زادفرج حاج علی جباری حاج علی کرمی حاج سعید خرازی حاج هادی ملک پور حاج حسن عطایی حاج محمد کریمی حاج محمد رستمی حاج جواد حیدری