ایها المظلوم-ayohalmazloom
شعر و اشعار تدفین شهدای کربلا و صوت سبک و گریز اشعار
لطفاً برای جستجوی گریز های متفاوت در این مناسبت به کادر جستجوی گریز در سمت راست صفحه مراجعه فرمایید
نمایش هر صفحهمورد
از روی دلسوزی دهاتی‌های اطراف
تاصبح دور پیکر تو گریه کردند
همراه حیواناتِ صحرا دور گودال
 
با گریه‌های مادر تو گریه کردند
 
از تکه‌های چادری بر خاک پیداست
با زور خواهر را جدا کردند از تو
تا وقت بوده پیکرت را جمع کرده
 
بر جای دست خواهر تو گریه کردند
 
پیرِ قبیله گفت کی؟ سر را بریده
در مکتب ما ذبح کردن حکم دارد
چون گیسوی آشفته گشته وضع رگ‌ها
 
بر حال و روز حنجر تو گریه کردند
 
دربین پیکرها دوتایش فرق دارد
یک پیکری پامال قدری قد کشیده
آن دیگری پیچیده بین یک عبا بود
 
بر ارباً اربا اکبر تو گریه کردند
 
نزدیک نخلستان صدا آمد بیایید
یک پیکر بی دست اینجا بر زمین است
پای فرات و باصدای موج دریا
 
بر ساقی آب‌آور تو گریه کردند
 
بر پشت خیمه مشتی از زن‌ها نشستند
بالای قبر کوچکی که زیر و رو شد
ناخواسته جای ربابِ دست بسته
 
بهر علیِ اصغر تو گریه کردند
 
از راه زین العابدین آمد صدا زد
من صاحب اسرار این گودال هستم
بوسه به بوسه پیکرت را شرح می‌داد
 
آن‌ها همه دور و بر تو گریه کردند
 
فرمود مردم تکه بوریا بیارید
باید کنار هم بچینم این بدن را
دیدند پیدا کرد یک انگشتِ خونین
 
بر دست بی انگشترِ تو گریه کردند
مقام قرب خدا یا بهشت اهل ولاست
بهشت اهل ولا یا زمین کرب و بلاست
 
ورق ورق شده هفتاد و دو کتاب خدا
به هر ورق که زدم تیغ، آیه‌ها پیداست
 
بنی اسد متحیر ستاده‌اند همه
سکوت کرده ولی در سکوتشان غوغاست
 
نه سر بُوَد به تن کشتگان، نه تنْ سالم
نه ازغلام، نه مولا، نشان در آن صحراست
 
زکوفه اشک فشان یک سوار می‌آید
به نینوای وجودش نوای یا ابتاست
 
گشوده لب که: اَلا ای موالیان حسین! 
مرا شناخت بر این لاله‌های باغ خداست
 
کنار هم بدن قطعه قطعه‌ی انصار
حبیب و مسلم و جون و بریر و عابس ماست
 
کنار علقمه افتاده پیکری بی دست
که چشم تشنه‌لبان از خجالتش دریاست
 
به اشک دیده بشویید زخم‌هایش را
که حافظ حرم و میر لشگر و سقاست
 
به قلب معرکه خون می‌دمد ز گودالی
که در میانه‌ی آن جسم یوسف زهراست
 
به زیر خنجر و شمشیر و تیر و نیزه و سنگ
برهنه پیکر صد چاک سید الشهداست
 
میان این شهدا گشته قطعه قطعه تنی
که یاس سرخ حسین است و لاله‌ی لیلاست
صبری کنید این کشته‌ها را می‌شناسم
جاماندگان نینوا را می‌شناسم
 
من زاده‌ی زهرا علی بن الحسینم
هم زخم‌ها را، هم شفا را می‌شناسم
 
گرچه شناسایی کمی سخت است اما
من دو یتیم مجتبی را می‌شناسم
 
این پیکر مُثله که مانده روی خاک و
رفته سرش بر نیزه‌ها را می‌شناسم
 
از عمه‌جانم مانده اینجا یادگاری
طفلان اویند این دو تا را می‌شناسم
 
از علقمه بوی عمو جانم می‌آید
ای قوم! بوی آشنا را می‌شناسم
 
من تک‌تک این تکه‌تکه جسم‌های
از هم جدا، از سر جدا را می‌شناسم
 
یک پیرهن حتی نماند از یوسف اما
من یوسف کرببلا را می‌شناسم
 
دفنش بدون بوریا امکان ندارد
من پیکر خون خدا را می‌شناسم
 
بر جسم بابای غریبم یک نشانی است
بر سینه‌ی او جای پا را می‌شناسم
میزبان رفته‌ست از اینجا و مهمان مانده‌ است
یک گلستان گل در این بَرِّ بیابان مانده است
 
گرچه آل الله را بردند از این سرزمین
جسمشان رفته‌ست از اینجا ولی جان مانده است
 
قومی از راه آمدند و روی خاک کربلا
ماه را دیدند که صدچاک و بی‌جان مانده است
 
یک طرف در خیمه‌هایی سوخته دیدند که
در عبایی پیکری اما پریشان مانده است
 
در کنارش نوجوانی بود چون قرص قمر
بر تنش رد هلال سم اسبان مانده است
 
پیکری بی دست را دیدند بین علقمه
آسمانی بر زمین از تیرباران مانده است
 
از حضور مشک پاره نزد او دریافتند
ساقی‌اش حتی کنار آب، عطشان مانده است
 
ناگهان از راه مردی آمد و با گریه گفت
چشمتان از چه بر این اجساد حیران مانده است
 
این عمو عباس، این هم اکبر و این قاسم است
این تنی هم که در این گودال، عریان مانده است...
 
...پاره های پیکر بابای مظلوم من است
که جدا از هم، چنان آیات قرآن مانده است
 
پیکرش را با حصیری می‌برم در قبر و آه
آه که انگشتی از دست سلیمان مانده است
اینجا نگـارخانـۀ گل‌هــای پـرپـر است
اینجا بهشت سرخ بدن‌های بی‌سر است
 
حیـران ستـاده‌اید چــرا ای بنـی‌اســد
امـروز روز دفــن عزیــز پیمبــر است
 
من می‌شنـاسم ایـن شهـدا را یکی‌یکی
سرهایشان اگرچـه بریـده ز پیکـر است
 
این پیکـر حبیـب بُوَد، این تـن زهیر
این مسلم‌بن‌عوسجه، این عون و جعفر است
 
این پیکـری کـه مانده به گودال قتلگاه
قـرآن آیــه‌آیــۀ زهــرای اطهـر اسـت
 
این زخم‌ها که مانده بر این نازنین بدن
آثار تیر و نیزه و شمشیر و خنجر است
 
دارد دو زخم بـر کمـر و بر جگـر نهان
زخمی که هر دو باعث قتل مکرر است
 
داغ بــرادر آمــده یـک زخـم بـر کمر
زخمی که مانده بر جگرش داغ اکبر است
 
نتـوان شمـرد زخم تنش را به دید چشم
از بس که جای زخمْ رویِ زخمِ دیگر است
 
این پیکـر گسیخته از هـم از آنِ کیست؟
این است آن علـی که شبیـه پیمبر است
 
چیـزی نمانــده از بـدن پــاره‌پــاره‌اش
زخـم تنش ز پیکـر بـابـا فـزون‌تـر است
 
یک کشته دفن گشته همین پشت خیمه‌ها
نامش علی‌ست ذبح عظیم است و اصغر است
 
بـا هـم کنیـد رو بـه سـوی نهـر علقمـه
آنجـا تـن شـریف علمــدار لشگر است
 
دست و سـرش جداست ولی مثـل آفتاب
در موج خون بـه دشت بلا نورگستر است
 
«میثم!» مزار این شهدا در دل است و بس
زیـرا کـه دل، مقـام خداونـد اکبــر است
بنی اسد! متحیّر ستاده‌اید همه
چرا به بحر تفکر فتاده‌اید همه؟ 
برای دفن شهیدان کربلا، زن و مرد
ز خانه سر به بیابان نهاده‌اید همه
 
کسی نبود که رو سوی این دیار نهد
خـدا تمـام شما را جـزای خیر دهد
 
بنی اسد! نگرید این خجسته تنها را
ستارگان زمین، ماه انجمن‌ها را
نصیبتان شده قدر و سعادتی امروز
شما به خاک سپارید این بدن‌ها را
 
به هـر بدن که رسیدید احترام کنید
به زخم‌ نیزه و شمشیرها سلام کنید
 
بنی اسد تن انصار رو به‌ روی شماست
که دفن پیکرشان، جمله آرزوی شماست
کمک کنید در این سرزمین پیمبر را
نگاه مادر ما فاطمه به سوی شماست
 
اگـر شمـا، نشناسید این بدن‌ها را
معرّفی کنم، این پاره پاره تن‌ها را
 
بنی اسد همه رو سوی قتلگاه کنید
به پیکری که بُوَد غرقِ خون، نگاه کنید
به مصحفی که شده آیه‌آیه گریه کنید
ز آه خود، رخ خورشید را سیاه کنید
 
تنی کـه ریخته از هم چگونه بردارید؟! 
کمک کنید، که یک قطعه بوریا آرید
 
بنی اسد! تن پاک برادرم اینجاست
که عضوعضو وجودش ز هم جداست، جداست
هر آنکه دید ورا گفت این رسول خداست
کمک کنید که این جانِ سیدالشهداست
 
دل حسین نـه تنها گسسته از داغش
پس از پدر کمر من شکسته از داغش
 
بنی اسد نگهم بر دو شاخۀ یاس است
بر آن نشانه‌‌ی لب‌های سیّدالناس است
به احترام بگیرید هر دو را سردست
ادب‌ کنید که این دست‌های عباس است
 
نه دست مانده به جسم مطهرش، نه سری
خــدا بـه مـادرش ام البنین کند نظری
 
بنی اسد! گل صدپاره‌ای در این چمن است
شهید بی زرهی، پاره‌پاره پیرهن است
ادب کنید که این ماهِ سیزده ساله
پسرعموی عزیزم، سلالۀ حسن است
 
به تیر و نیزه تن پاره‌پاره‌اش سپر است
ز حلقه‌های زره، زخم‌هاش بیشتر است
 
بنی اسد! بدنی پشت خیمه مدفون است
دل رباب و دل فاطمه بر او خون است
مزار اوست همان روی سینۀ پدرش
ز خون او گل روی حسین گلگون است
 
هنوز هست به سوی حسین، دیدۀ او
سـلامِ «میثم» بــر حنجـر بریـدۀ او
از سموم ظلم اعوان یزید
چون خزان بر گلشن یاسین رسید
 
سبز خطان را ز پیکان هلاک
شد بدن چون پرده گل چاک چاک
 
کربلا گردید چون خاک تتار
از خط مشگین خوبان مشکبار
 
هر کف خاکش به سان مادری
در بغل بگرفته جسم بی‌سری
 
خاک و خون جسم شهیدان تن به تن
کرده مستغنی ز کافور و کفن
 
سوی کوفه با سپاه تیره‌بخت
عترت میر حرم بستند رخت
 
کرد مدفون ابن سعد بی‌حیا
جسم مقتولان اولاد زنا
 
مانده عریان تا سه روز اندر زمین
جسم پاک سبط خیرالمرسلین
 
جز طیور و وحشیان در آن دیار
بر سر وی کسی نمی‌کردی گذار
 
چند تن از اعراب در آن بادیه
بود ساکن در زمین ماریه
 
تا سپارند آن بدنها را به خاک
داشتند از لشگر کفار باک
 
چند زن از آن قبیله با خروش
بیل بگرفتند چون مردان به دوش
 
طعنه زن بر مردهای خویشتن
کی به روز مردمی کمتر ز زن
 
گر شما را نیست شرم از مصطفی
هست ما را خجلت از خیرالنسا
 
آن شما و در پی تیمار جان
ما گذشتیم از سر جان و جهان
 
چون شما بستید چشم از ننگ و نام
الفت ما با شما باشد حرام
 
غیرت آن چند زن آمد سبب
از پی تحریک مردان عرب
 
بهر دفن کشتگان با اشک و آه
آمدند اندر کنار قتلگاه
 
لیک از آنجا کان جسدها را به تن
دست و سر بر جا نبود اندر بدن
 
نی پدر را بود فرقی از پسر
نی ز سر دار و نه از لشگر خبر
 
بهر کشف حال از بالا و پست
جانب یزدان برآوردند دست
 
ناگهان مانند خورشید از افق
بست نوری اندر آن صحرا تتق
 
از میان لمعه نور آشکار
گشت رخشان گوهر گلگون سوار
 
ظاهر از خورشید رویش در نقاب
معنی (حتی تورات بالحجاب)
 
آمد و در نزد ایشان ایستاد
غنچه معجز نما را برگشاد
 
کی به گرداب تحیر ماندگان
پشت پا بر ماسوی افشاندگان
 
گر شما را زین شهیدان هست شک
می‌شناسم جمله را با من یک به یک
 
پس به امر آن شه گردون خدم
طوف کردند اندر آن رشک حرم
 
نعش انصار شه دین را تمام
دفن بنمودند اندر یک مقام
 
چون ز انصار حسین پرداختند
بار دیگر در بیابان تاختند
 
گوهری پا تا به سر غلطان به خون
از نجوم آسمان زخمش فزون
 
آن سوار آن ماه پیکر را چو دید
از دل پردرد آهی بر کشید
 
گفت باشد این جوان غم نصیب
مایه امید لیلای غریب
 
این بود آن نوجوان مه جبین
کوفتاده چون ز زین اندر زمین
 
صبر و تاب عمه را گم کرده است
قد رعنای حسین خم کرده است
 
این شبیه جد خود پیغمبر است
هیجده ساله علی اکبر است
 
حالیا نبود مجال دفن او
دیگران را کرد باید جستجو
 
گردشی کردند آوردند باز
پر پیکان بر تنی چون شاهباز
 
پیکری صد پاره همچون آفتاب
دست و پایش هر دو اندر خون خضاب
 
آن جوان از سوز دل آهی کشید
جامه بی‌طاقتی بر تن درید
 
گفت باشد این جوان ممتحن
قاسم داماد فرزند حسن
 
بعد دفن قاسم نسرین عذار
گردشی کردند در آن کارزار
 
همچو خضر اندر لب عین الحیات
پیکری جستند در جنب فرات
 
داده بی‌دستی بار کانش شکست
اوفتاده در کنارش هر دو دست
 
خانه زنبور گشته پیکرش
قطعه‌قطعه گشته از پا تا سرش
 
آمدند اندر بر آن مقتدا
کای تمام گمرهان را رهنما
 
یک شهیدی دورتر جان داده است
در لب شط فرات افتاده است
 
گشته از بیداد قوم بنی‌تمیز
قطعه قطعه پاره پاره ریز ریز
 
نیست ممکن از زمین برداشتن
هم نشاید آنچنان بگذاشتن
 
شد روان آن خسرو گردون وقار
سوی شط گریان چو ابر نوبهار
 
کرد آن صد پاره تن را چون نظر
اوفتاده از پا و دستی زد بسر
 
گفت این مظلوم مقطوع الیدین
هست سقا و علمدار حسین
 
این بود آن کس که بنهاده به راه
چشم اطفال حسین در خیمه‌گاه
 
هست عباس آن که شاه خون جگر
دست بگرفت از فرقش بر کمر
 
پس به صد افغان و قلب دردناک
در مکان خود سپردش به خاک
 
تا دو نوبت آن سوار نیکخو
گفت بنمائید از نو جستجو
 
هر چه کردند اندر آن خونخوار دشت
همچو صید کوهساری سیر و گشت
 
کس نشانی اندر آن صحرا ندید
از شهیدان پیکری بر جا ندید
 
آخر اندر قتلگه شد جلوه‌گر
تلی از زوبین و خنجر در نظر
 
خون و خاکی پس به هم آمیخته
سنگ بسیاری در آنجا ریخته
 
پاره جسمی همچو قرآن مبین
نقش بگرفته است بر لوح زمین
 
چشم حق بین آن سوار از هم گشود
دستها بر سینه گردن کج نمود
 
عرض کرد ای شاه بی‌سرالسلام
زیب آغوش پیمبر السلام
 
السلام ای مرهم داغ بتول
السلام ای قره العین رسول
 
پس به یاران گفت کاین صد پاره تن
کفن و دفن وی بوده مخصوص من
 
با دو دست خویش آن جسم لطیف
جمع کرد از روی آن خاک شریف
 
تیرهای ظلم کز شصت عدو
بر تن وی بود تا پر مو به مو
 
جمله را بیرون نمود از پیکرش
در ردا پیچید جسم اطهرش
 
در بغل بگرفت جان پاک را
دا د زینت از قدومش خاک را
 
اکبرش را هم به تسکین دلش
داد در پایین پایش منزلش
 
خواست برگردد سوار از آن مکان
عرض کردند ای امیر لامکان
 
گرچه ما را نیست چشم حقشناس
تا شناسد شاه را در هر لباس
 
در نقاب ای آفتاب از چیستی؟
بازگو ای مظهر حق کیستی؟
 
برگرفت آن ماهرو از رخ نقاب
گشت مهری ظاهر از زیر حجاب
 
یافتند آن شیعیان شاه دین
کان جگر خون هست زین العابدین
 
نیست یارای نوشتن خامه را
مختصر کن (صامت) این هنگامه را
کنون ازمن ای شاه پوزش پذیر
کرم کن به کار گذشته مگیر
 
بدو گفت شاه جهان ای پلید
چو تو بیحیا چشم گیتی ندید
 
همانا ندانی که را کشته ای
به خون که تیغ خود آغشته ای
 
گمانت که کشتی تنی از عرب
و یا، بنده ای پست نام و نسب
 
چنان دان که کشتی جهانرا همه
ز قتل جگر گوشه ی فاطمه (سلام الله علیها)
 
بکشتی نبی و علی (علیه السلام) با حسن (علیه السلام)
همان فاطمه (علیها السلام) بانوی ممتحن
 
به صورت اگر بد شه کربلا
به معنی بدی خونش خون خدا
 
بریزی زکین خون پروردگار
بخواهی دهی خونبها شرم دار
 
رهایی از این داوری کی توان
مگر کشتگان را ببخشی روان
 
ز گفتار شهزاده شد شرمسار
مر آن دشمن پاک پروردگار
 
فرو ماند و پاسخ نگفت آن شریر
سرافکند از شرمساری به زیر
 
سپس گفت تا اشتران بی شمار
بیارند با هودج زرنگار
 
که تا کاروان اسیران غم
ببندند احرام سوی حرم
 
چو زینب (سلام الله علیها) از این کارشد با خبر
فرستاد پیغام زی بد گهر
 
که با هودج و محمل زرنگار
اسیران و غمدیده گان را چه کار
 
کسی را که شد کشته سالار ای دریغ
که برمن بود بدتر از زخم تیغ
 
چو بشنید این گفت پوشش سیاه
به محمل فکندند آن دین تباه
 
وزان پس سیه روی مرد شریر
به بر خواند نعمان پور بشیر
 
که بود آن خردمند پاکیزه دین
ز یاران خاص رسول امین
 
بدو گفت بادختران بتول (سلام الله علیها)
از ایدر برو تا به قبر رسول (صل الله علیه و آله)
 
ببر نیز همراه با خویشتن
گروهی سواران شمشیر زن
 
تو و آن سواران همه بنده وار
بدیشان بباشید خدمتگزار
 
روان گشت نعمان به فرمان و زود
همه کار رفتن فراهم نمود
 
هیونان چو گشتند یکسر قطار
سرکاروان خواهر شهریار
 
به کوی آمد از پرده با اشک و آه
چو دود دلش رخت و برگش سیاه
 
به دنبال وی کاروان ستم
بمحمل نشستند با درد و غم
 
به پیش سپه رفت نعمان براه
درفشی بکف پرچم آن سیاه
 
ز دنبال او مویه گر کاروان
حدی خوان به بانک عزا ساربان
 
جرس بانک ماتم چو بنیاد کرد
چو غمدیده گان چرخ فریاد کرد
 
پر از ناله شد هفت کاخ سپهر
سیه گشت از گرد غم روی مهر
 
شدند اهل آن بارگاه اشکبار
که غم را دران هیچگه نیست بار
 
سپردند زنیسان چو یکچند راه
به نعمان چنین گفت فرخنده شاه
 
ببرکاروان را بدان سر زمین
که شد کشته آنجا شهنشاه دین
 
که بوسیم آن تربت پاک را
گل آریم از اشک آن خاک را
 
بگویم به شه درد دیرینه را
ز اندوه سازم تهی سینه را
 
به فرمان سلطان دین پیر راد
سوی وادی کربلا رو نهاد
 
همی رفت با کاروان حرم
سر و روی پرگرد زار و دژم
 
وزان سو ز انصار پیری گزین
که بد نام او جابر پاکدین
 
پی طوف آن مرقد مشکبار
سوی کربلا شد ز یثرب دیار
 
به روزیکه بد اربعین امام
رسید اندران دشت آن نیکنام
 
نخستین به آیین حجاج مرد
به آب فرات اندرون غسل کرد
 
سپس بست احرام و برداشت گام
سوی تربت سبط خیرالانام
 
به همراه وی قومی از بستگان
که بودند او را ز پیوستگان
 
فرستاد برشه سلام و درود
برآن خاک، سیلی ز مژگان گشود
 
بیفکند خود را برآن قبر پاک
بمالید روی و جبین را به خاک
 
همی راز دل گفت و بگریست زار
به گرد اندرش بستگان سوگوار
 
به ناگاه برخاست بانک درای
رسیدند آل رسول خدای
 
چو دیدند آن تربت تابناک
فکندند خود را ز محمل به خاک
 
چو شد با خبر جابر پاک دین
بیامد بر سیدالساجدین
 
ببوسید او را هلال رکاب
فرو ریخت از دیدگان خون ناب
 
ز درد درون ناله بنیاد کرد
زشاه شهیدان همی یاد کرد
 
شهنشاه بیمار بنواختش
فرود آمد و پیش بشناختش
 
بفرمود تا از بر آن مزار
رود مرد بیگانه بریک کنار
 
چو شد جا ز بیگانه پرداخته
لوای عزا گشت افراخته
 
چگویم که از غم درآن پهندشت
به آل نبی آن زمان چون گذشت
 
خروشان و جوشان پریشیده موی
سوی تربت شه نهادند روی
 
ز ماتم به سر بر فشاندند خاک
به جیب صبوری فکندند چاک
 
چنان خاست زان بیکسان غلغله
که افتاد در آسمان و لوله
 
ز افغان آن قوم اندوهگین
گرستند جنبندگان زمین
 
ز ماهی به دریا ز مرغ از هوا
برآمد دران دشت چون نی نوا
 
ز دود عزا شد زمانه سیاه
هوا تنگ گردید ز انبوه آه
 
همی هر کسی ناله میکرد زار
ز بهر شهیدی چو نالان هزار
 
زانده دل زینب (سلام الله علیها) آمد به جوش
کشید از جگر همچو دریا خروش
 
نقاب از رخ روز آسا گشود
برآن موی شبگون پریشان نمود
 
دو رخ بر خراشید و پاشید خون
برآن تربت پاک و شد لعلگون
 
به زاری همی گفت ای شاه من
غمت تا دم مرگ همراه من
 
برآور سر از تربت لعلفام
که آوردمت ارمغانی ز شام
 
بیاوردم ای داور رهنمون
دلی خسته و پیکری نیلگون
 
نپرسی پس از تو به ما چون گذشت
که دانی دراز است این سرگذشت
 
بگویم گر از کوفه و شهر شام
نگردد همی تا به محشر تمام
 
مرا این همه رنج و محنت که بود
ستم ها که رفت از سپهر کبود
 
نبود آنچنان سخت کز پیکرت
جدا کرد دشمن غمین خواهرت
 
نهشتش بماند به پیشت دمی
نهد زخم های تو را مرهمی
 
دریغ ای برادر درین تیره خاک
چسان خفته ای با تن چاک چاک
 
تنی را که از شهپر جبرییل
بدی پیرهن، غسلش را سلسبیل
 
چه آمد برو اندر آن آفتاب
که برنای خشکیده اش ریخت آب؟
 
که شست و کفن کرد در خاک کرد
که در ماتمش پیرهن چاک کرد؟
 
نه مادر به سر بودت ای شهریار
نه خواهر که جسمت کنند استوار
 
چه گویم من ای شه کجا بد سرت
که چشمت ببندد مگر مادرت
 
سرت بود با خواهرت همسفر
که بینی مر او را چه آید به سر
 
چو بودی تو ای شاه و دیدی مرا
همان به که کوته کنم ماجرا
 
بسی گفت ازینگونه تا شد زهوش
چو آن بانوی نوحه گر شد خموش
 
دگر بانوان مویه کردند سر
یکی بر پدر آن دگر بر پسر
 
چو ازکار ماتم بپرداختند
سوی یثرب آهنگ ره ساختند
 
مدار جهان سیدالساجدین
به پیوست با تن، سر شاه دین
 
وزان پس به تن ها سر یاوران
به پیوست و شد سوی یثرب روان
 
دل اندر بر شاه و دیده به راه
برفتند با بارها اشک و آه
 
به هر جا شترها نهادند پای
شد از آب چشم زنان چشمه زای
براساس گریز به
موضوع گریز :
مناسبت گریز :
براساس سبک شعر
روضه شور واحد تک زمینه رجز خوانی زمزمه جفت نوحه مناجات نامشخص مدح مسجدی سینه زنی واحد سنگین دکلمه دم پایانی واحد تند پیش زمینه سرود سالار زینب حاج ناظم همه جا کربلا راس تو میرود بالای نیزه ها ببینید ببینید گلم رنگ ندارد نوحه سنتی ببینید ببینید گلم رنگ ندارد سیدی ماکو مثلک الغریب غریب گیر آوردنت زبانحال به سمت گودال از خیمه دویدم من دودمه مدح و مرثیه مفاعیل مفاعیل فعول شعر خوانی
براساس قالب شعر
دوبیتی غزل قصیده مثنوی چهار پاره رباعی ترجیع بند مستزاد شعر نو شعر سپید ترکیب بند قطعه مسمط نا مشخص مربع ترکیب تک بیتی مخمس
براساس زبان
فارسی عربی ترکی
براساس شاعر
محتشم کاشانی میلاد عرفان پور امیر عباسی قاسم صرافان محمد مهدی سیار غلامرضا سازگار رضا یعقوبیان علی اکبر لطیفیان قاسم نعمتی اسماعیل تقوایی مرتضی محمود پور حسن لطفی امیر حسین سلطانی محمود اسدی علی انسانی مظاهر کثیری نژاد محمود ژولیده ولی الله کلامی زنجانی میثم مومنی نژاد حسن ثابت جو عباس میرخلف زاده سید حمیدرضا برقعی سید هاشم وفایی سید رضا موید خراسانی محمدرضا سروری یوسف رحیمی احمد بابایی محسن عرب خالقی سید پوریا هاشمی علیرضا خاکساری وحید زحمتکش شهری مهدی رحیمی زمستان حسن کردی روح اله نوروزی مرضیه عاطفی بهمن عظیمی حسین رحمانی میلاد قبایی محسن صرامی رضا آهی رضا تاجیک اصغر چرمی محمد جواد شیرازی مهدی نظری وحید قاسمی وحید محمدی محسن کاویانی مجتبی صمدی شهاب حمید رمی محمد حسین رحیمیان محمد حسن بیات لو امیر روشن ضمیر نا مشخص محمد محسن زاده گنجی امیر ایزدی حسین قربانچه رضا رسول زاده جواد حیدری محمد سهرابی محمد جواد پرچمی سيد مهدي سرخان رضا یزدانی سید مهدی موسوی حسن صنوبری محسن رضوانی سیدجواد پرئی سید محمد جواد شرافت علی سلیمیان محمدجواد غفورزاده (شفق) سید مجتبی رجبی نورآملی حسن بیاتانی عماد خراسانی رحمان نوازنی مسعود اصلانی حافظ محمدرضا آغاسی علی حسنی صمد علیزاده محمد صمیمی کاظم بهمنی مجید تال مهدی قهرمانی احسان محسنی فر شیخ رضا جعفری میثم سلطانی مصطفی صابر خراسانی محمد فردوسی علیرضا قزوه قاسم افرند محمد مهدی عبداللهی محمد خسروی جواد دیندار سعید خرازی علیرضا عنصری حسین میرزایی حسن جواهری مصطفی قمشه ای علامه حسن زاده آملی میثم خالدیان علی زمانیان حسین ایمانی سیدعلی احمدی(فقیر) سید مجتبی شجاع محمد حسین فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری) محسن داداشی امام خمینی (ره) فواد کرمانی امیر رضا سیفی احمد اکبرزاده ملا فتح‌الله وفایی شوشتری صدّیقه‌ی طاهره (علیهاسلام‌الله) محمود شاهرخي (م.جذبه) سید محمد رستگار جواد هاشمی (تربت) سید حبیب نظاری غلام‌رضا دبیران محمدحسین علومی تبریزی سعید بیابانکی سعید توفیقی علیرضا لک جواد محمد زمانی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی سید یاسر افشاری محمود کریمی احمد واعظی آیت الله وحید خراسانی حضرت آقای خامنه ای سید الشهدا عبدالجواد جودی خراسانی بهروز مرادی سالک قزوینی رفیق اصفهانی سید رضا حسینی (سعدی زمان) بابافغانی شیرازی تأثیر تبریزی صغیر اصفهانی (ره) وحید مصلحی یاسر حوتی حسین رستمی محمد بنواری (مهاجر) محمد بیابانی علیرضا شریف هادی جان فدا علی آمره حامد تجری مصطفی متولی مجتبی خرسندی علی صالحی علیرضا بیاتانی مهدی رحمان دوست مهدی نسترن سید محمد جوادی سید مهدی جلالی مجتبی روشن روان حامد خاکی سید محمد علی ریاضی احسان مردانی مهدی مومنی مریم سقلاطونی مجتبی شکریان همدانی عارفه دهقانی حسینعلی شفیعی (شفیع) رضا پیروی سعید پاشازاده ناصر حامدی رضا قاسمی حامد جولازاده پیمان طالبی میلاد حسنی امیر حسام یوسفی نوید اسماعیل زاده عباس شبخیز قراملکی (شبخیز) مهدی جهاندار کرامت نعمت زاده علی اصغر حاج حیدری مهدی صفی یاری محمد علی بیابانی محمد امین سبکبار هانی امیر فرجی سینا نژادسلامتی رسول میثمی صباحی بیدگلی وصال شیرازی مهدی پورپاک فاطمه نانی زاده محسن خان محمدی حبیب نیازی مجید لشگری میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی) آیت الله سیداحمد نجفی(آقاجون) محمد جواد خراشادی زاده ناظرزاده کرمانی سیدجلال حسینی احمد جلالی حسین عسگری علی اصغر کوهکن حجت الاسلام میر تبریزی محسن مهدوی حبیب الله چایچیان رضا فراهانی محمدرضا شمس خاکی شیرازی ابراهیم بازیار عباس احمدی سید محمد اویار حسینی محمد احمدی مرحوم الهیار خان (آصف) جواد قدوسی مجید قاسمی محمد رسولی داوود رحیمی مسعود یوسف پور حیدر توکل فاضل نظری علی ناظمی صفایی جندقی کریم رجب زاده میرزا یحیی مدرس اصفهانی غلامرضا کافی عمان سامانی مهدی محمدی پانته آ صفایی محمد بختیاری حمیدرضا بشیری محمدسعید عطارنژاد پروانه نجاتی نیما نجاری علی اشتری جعفر خونویی رضا دین پرور محمد ظفر سید رضا میرجعفری خوشدل تهرانی مهدی نعمت نژاد محسن راحت حق سجاد محرابی سید فرید احمدی مهدی زنگنه کاظم رستمی روح الله عیوضی علی اصغر ذاکری گروه یا مظلوم امیر حسین حیدری امیر اکبرزاده مهرداد مهرابی سید محمد بابامیری توحید شالچیان نغمه مستشار نظامی رحیم معینی کرمانشاهی سید محمد میرهاشمی امیرحسین الفت غلامحسین پویان احمد علوی فیاض هوشیار پارسیان مرتضی امیری اسفندقه محمدعلی مجاهدی جعفر بابایی(حلّاج) اصغر عرب فرشته جان نثاری سیدمحسن حبیب لورسه محمد علامه صادق رحمانی فرهاد اصغری یاسر مسافر عباس ویجویی عباس عنقا منوچهر نوربخش سیدحسن حسینی محمدجواد باقری محمد ارجمند محمد عظیمی محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) محمدسعید میرزایی مهدی خطاط ادیب الممالک فراهانی محمدعلی رحیمی محمد قاسمی احسان نرگسی رضاپور داریوش جعفری حامد آقایی سید محسن حبیب الله پور مجتبی حاذق محسن حنیفی آرش براری بهنام فرشی هستی محرابی طاها ملکی یاسر قربانی محمد داوری امیرحسین آکار اسماعیل شبرنگ آرمان صائمی علی رضوانی عماد بهرامی عادل حسین قربان امیرعظیمی حبیب باقرزاده حسین محسنات علی اصغر یزدی مجتبی رافعی میثم خنکدار ابراهیم لآلی قاسم احمدی مهدی علی قاسمی پوریا باقری علی اکبر نازک کار نوید اطاعتی فاطمه خمسی مهدی میری مجتبی کرمی محمد دستان علی کاوند مهدی قربانی محمد مبشری محمدرضا رضایی موسی علیمرادی محمدعلی نوری میلاد یعقوبی حسین صیامی مرتضی مظاهری میرزا احمد الهامی کرمانشاهی ناصر دودانگه علیرضا وفایی(خیال) امیر فرخنده حسین واعظی سعید نسیمی محسن غلامحسینی منصوره محمدی مزینان ابراهیم روشن روش سید علی حسینی مرضیه نعیم امینی حمید فرجی امیرعلی شریفی جعفر ابوالفتحی محمد کاظمی نیا امیر علوی رضا قربانی مهدی کاشف امیرحسین محمودپور رضا اسماعیلی حسن فطرس عالیه رجبی رضا باقریان محسن عزیزی محمدرضا ناصری روح الله پیدایی محمد زوار ایمان کریمی مصطفی رفیعی مجتبی قاسمی محمود قاسمی مجید خضرایی یونس وصالی محمود یوسفی ایمان دهقانیا بردیا محمدی مجتبی دسترنج ملتمس محمد مهدی شیرازی محسن زعفرانیه حسین خیریان حامد شریف مهدی شریف زاده ابالفضل مروتی مصطفی کارگر معین بازوند سید جعفر حیدری محسن ناصحی روح الله قناعتیان محمدحسین ملکیان مقداد اصفهانی رسول عسگری عفت نظری سجاد شاکری احمد ایرانی نسب مسعود اکثیری حسن رویت علی سپهری سید امیر میثم مرتضوی سیدمحمد مظلوم حسین رضایی حیران علی مشهوری (مهزیار) علی قدیمی نیر تبریزی فیاض لاهیجی حسین عباسپور محمد بن یوسف اهلی شیرازی جویای تبریزی (میرزا دارا) سید رضا هاشمی گلپایگانی سید علی اصغر صائم کاشانی امیرحسین کاظمی سارا سادات باختر علی اصغر شیری محمد حسین آغولی (ترکی شیرازی) سلمان احمدی وحید اشجع مهرداد افشاری مرجان اکبرزاد محمد-مهدی-امیری شهره انجم شعاع عبدالحمید-انصاری‌-نسب مرتضی-بادپروا محمدرضا-بازرگانی زهرا براتی امیرحسن بزرگی متین زهرا بشری موحد سید-حکیم-بینش فاطمه‌ سادات پادموسوی سعید-تاج‌-محمدی مهدی چراغ‌زاد حامد حسینخانی سیده فرشته حسینی سیدموسی حسینی کاشانی علی‌اصغر الحیدری (شاعر هندوستانی) محمد سجاد حیدری سمیه خردمند ایرج میرزا محسن سیداسماعیلی میرزا محمد باقر صامت بروجردی میرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء) میرزا محمد رفیع (رفیع‌الدین) (واعظ قزوینی) آشفته شیرازی سید وحید حسینی مسعود مهربان مهدی انصاری رضا حامی آرانی سید حسن رستگار محمدجواد وثوقی حمید کریمی اسماعیل روستایی احمد شاکری ابراهیم زمانی محمد کیخسروی محمد جواد مهدوی یاسین قاسمی حسین کریمی مهدی امامی جواد کلهر مجتبی فلاح محمدجواد غفوریان پدرام اسکندری حسن اسحاقی نوید طاهری محمود مربوبی سیروس بداغی میلاد فریدنیا شهریار سنجری رضا ملایی مجید رجبی امیرحسین نجمی عمران بهروج صادق میرصالحیان حجت بحرالعلومی محمدحسین ذاکری رسول رشیدی راد زینب احمدی حامد خادمیان حمیدرضا محسنات حسین اخوان (تائب) محمود شریفی مهدی مقیمی وحید دکامین شهرام شاهرخی فرشید یارمحمدی علی فردوسی رضا شریفی سیدعلی رکن الدین عبدالحسین مخلص آبادی حسین سنگری رضا هدایت خواه مهران قربانی محسن قاسمی غریب سید مصطفی غفاری جم سید مسعود طباطبایی احمد عزیزی حسین زحمتکش حمید عرب خالقی سجاد روان مرد میثم کاوسی رضا مشهدی امیرحسین وطن دوست محمد کابلی محمدهاشم مصطفوی محمد دنیوی (حاتم) علی اکبر حائری محمدرضا طالبی کمیل کاشانی محمدباقر انتصاری مرتضی عابدینی علی حنیفه عبدالرضا کوهمال جهرمی سینا شهیدا مهدی فرجی حسنا محمدزاده سید مصطفی مهدجو علی میرحیدری علی خفاچی حسین ایزدی پرویز بیگلری چاوش اکبری زهرا هدایتی هاشم طوسی (مسلم) نجمه پورملاکی نادر حسینی سجاد شرفخانی علی زارعی رضایی محمدعلی رضاپور سید محسن حسینی مرحوم نادعلی کربلایی ابوالفضل عصمت پرست مجتبی نجیمی مجید نجفی مجید بوریان منش علی علی بیگی سید محسن علوی محمد جواد مطیع ها ناهید رفیعی امیررضا یوسفی مقدم سید علی نقیب ایوب پرندآور نوید پور مرادی علی ذوالقدر سید ابوالفضل مبارز علی شکاری حمید رحیمی انسیه سادات هاشمی محسن حافظی عبدالحسین میرزایی مهدی قاسمی رضا خورشید فرد وحیده افضلی سید محمد حسین حسینی محمد سجاد عادلی مهدی زارعی سید محمد جواد میرصفی یدالله شهریاری امید مهدی نژاد محمد صادق باقی زاده محمد خادم محمدرضا کاکائی سید حجت سیادت مهدی مردانی جواد محمود آبادی حسین شهرابی حامدرضا معاونیان احمد جواد نوآبادی محمد علی قاسمی خادم عرفان ابوالحسنی ظهیر مومنی سید صادق رمضانیان عاطفه سادات موسوی عاصی خراسانی علی محمدی حسین زارع سید مصطفی سیاح موسوی حمید محبی وحید نوری حسین اوتادی هادی ملک پور مهدی کبیری محمدرضا نادعلیان فرشید حقی رامین برومند (زائر) محمدرضا اسدی سجاد زارع مولایی سید امیر حسین فاضلی سید مصطفی حسینی راد محمد رستمی محسن همتی محمود تاری سید واصفی غلامرضا شکوهی کمیل باقری محمد حسین بناریان لیلا علیزاده مهدی حنیفه جواد کریم زاده سید صابره موسوی میرزا محمد تقی قمی (محیط) حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی (صفایی) عباس همتی یغما جندقی حامد محمدی محمد جبرئیلی گروه قتیل العبرات فاطمه عارف نژاد
براساس مداح
حاج منصور ارضی حاج محمود کریمی حاج محمدرضا طاهری حاج سعید حدادیان حاج میثم مطیعی حاج مجید بنی فاطمه حاج حمید علیمی حاج حسین سیب سرخی حاج مهدی سلحشور حاج سید جواد ذاکر حاج جواد مقدم حاج عبدالرضا هلالی حاج سید مهدی میردامادی حاج مهدی رسولی حاج حسن خلج حاج مهدی لیثی حاج نریمان پناهی حاج سید رضا نریمانی حاج احمد واعظی حاج حسین طاهری حاج مهدی سماواتی حاج محمد حسین پویانفر حاج سید حمیدرضا برقعی نا مشخص حاج میثم مؤمنی نژاد حاج مهدی اکبری حاج قاسم صرافان حاج مهدی مختاری حاج محمدرضا محمدزاده حاج کاظم اکبری حاج ابالفضل بختیاری حاج محمدرضا آغاسی حاج حنیف طاهری حاج وحید نادری حاج حسین رضائیان حاج امیر عباسی حاج محمد بیابانی حاج سید علی رضوی حاج سید مهدی هوشی السادات نزارالقطری حاج اسلام میرزایی حاج حسین سازور حاج محسن عرب خالقی حاج صابر خراسانی سید رسول نریمانی محمد جعفری ارسلان کرمانشاهی جبار بذری حاج اکبر مولایی حاج امیر برومند حاج محمدرضا بذری حاج حیدر خمسه حاج حسن حسین خانی حاج حسین عباسی مقدم حاج غلامحسین علیزاده حاج حسین عینی فرد حاج مهدی رعنایی حاج مصطفی روحانی حاج روح الله بهمنی حاج امیر کرمانشاهی حاج میرزای محمدی حاج وحید گلستانی حاج سید امیر حسینی علی فانی حاج سید علی مومنی حاج امین مقدم حاج محمد کمیل حاج محمد حسین حدادیان حاج سعید پاشازاده حاج مقداد پیرحیاتی حاج محمد سهرابی حاج محمد فصولی کربلایی حاج فرهاد محمدی حاج ابوذر بیوکافی حاج سید محمد جوادی حاج سید محمد عاملی حاج وحید یوسفی حاج محمد یزدخواستی حاج مجتبی رمضانی کویتی پور حاج محسن صائمی حاج حسین رستمی مرحوم استاد محمدعلی کریم خانی حاج حسین باشی حاج مهدی وثیق حاج شیخ محمد ناصری سید علی حسینی حاج محمد امانی مرحوم محمدعلی چمنی حاج رضا قنبری حاج عبدالله شیران مرحوم استاد سلیم موذن زاده حاج علی اصغر ارغوان مرحوم حاج فیروز زیرک کار سید حسین قاضی سید مهدی حسینی استاد محسن فرهمند حاج احمد عثنی عشران حاج محمد احمدیان حاج صادق آهنگران حاج اکبر نوربهمنی سیدرضا میرجعفری سیدرضا تحویلدار ایمان کیوانی حاج محمدحسین عطائیان حاج حسن شالبافان حاج محمدصادق عبادی حاج علی عرب حاج علیرضا قزوه حاج آرش پیله وری حاج مهدی تقی خانی حاج یزدان ناصری حاج امیرحسن محمودی حاج حمید دادوندی حاج احمد نیکبختیان حاج امیرحسن سالاروند حاج هاشم سالار حسینی حاج ابراهیم رحیمی حاج محمد صمیمی حاج حمیدرضا قناعتیان حاج محسن عراقی حاج محسن طاهری حاج حسین ستوده حاج مهدی دقیقی حاج حسین رجبیه حاج رحیم ابراهیمی حاج حسین فخری حاج صادق حمزه حاج حسین هوشیار حاج حسین جعفری استاد رائفی پور حاج داوود احمدی نژاد مرحوم مرشد حسین پنجه پور حاج سید محمد حسینی حاج هادی گروسی حاج محمدرضا مختاریان حاج حسن کاشانی حاج وحید جلیلوند حاج حیدر منفرد حاج علی مهدوی نژاد حاج مرتضی امیری اسفندقه حاج حسین خلجی حاج وحید قاسمی حاج سید محمود علوی حاج سعید قانع حاج سید جعفر طباطبائی حاج حسین محمدی فام حاج هادی جان فدا حاج علی علیان حاج صادق کریمی حاج محسن توکلیان حاج محمد قربانخوانی حاج حسن رضا عبداللهی حاج مرشد میرزا مرحوم مرشد میرزا حاج مهدی اقدم نژاد شهید حسین معز غلامی حاج حسین رحمانی حاج علی اکبر سلحشور حاج محمد گرمابدری حاج محمد جواد احمدی حاج احمد اثنی عشران حاج جواد ابوالقاسمی حاج محمد مهدی اسماعیلی حاج محسن حسن زاده حاج اکبر بازوبند آیت الله سید محمدحسن طهرانی مجید رضانژاد محمدجواد توحیدی حاج یدالله محمدی مرحوم سید مهدی احمدی اصفهانی حاج محمود گرجی حاج رضا علی رضایی حاج جواد باقری حاج سید ابراهیم طاهریان حاج مسعود پیرایش حاج محمدرضا نوشه ور حاج حسن بیاتانی حاج علی اکبر زادفرج حاج علی جباری حاج علی کرمی حاج سعید خرازی حاج هادی ملک پور حاج حسن عطایی حاج محمد کریمی حاج محمد رستمی حاج جواد حیدری